بیست گفتار درباره فلسفه و فقه علوم اجتماعی
| بیست گفتار درباره فلسفه و فقه علوم اجتماعی | |
|---|---|
| پدیدآوران | خسروپناه، عبدالحسین (نويسنده) |
| ناشر | مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم) |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1398ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-964-09-2008-4 |
| موضوع | علوم انسانی (اسلام) - مقالهها و خطابهها - علوم اجتماعی - مقالهها و خطابهها - فلسفه - مقالهها و خطابهها |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 9ب5خ 232 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
بیست گفتار درباره فلسفه و فقه علوم اجتماعی، اثری از عبدالحسین خسروپناه دزفولی (متولد 1345ش)، شامل مجموعهای از مباحث، سخنرانیها و گفتگوهای ایشان در زمینه فلسفه و فقه علوم انسانی و اجتماعی و بیان راهکارهای اساسی در جهت تحول علوم انسانی، اسلامیسازی علوم انسانی، تعامل حوزه و دانشگاه، و... است.
ساختار
کتاب مشتمل بر سخن ویراستار، مقدمه نویسنده و شش بخش اصلی با بیست گفتار است.
گزارش محتوا
بخش اول درباره تحول علوم انسانی است و شامل سه گفتار است. گفتار اول با عنوان «آزاداندیشی و تحول علوم انسانی» حاصل مصاحبه نویسنده با مطبوعات است. در این گفتار نخست به مباحثی چون آزاداندیشی و لوازم و اقتضاءات آن پرداخته شده است. سپس ضمن اشاره به موانع سهگانه آزاداندیشی، مباحثی نظیر نسبت آزاداندیشی و تولید علم، ضرورت بررسی تولید علم، و فرآیند هفت مرحلهای اسلامیسازی علوم انسانی مطرح شده و ساحتهای تحول در علوم انسانی و فرآیند راهبردی تحول نیز مورد بررسی قرار گرفته است[۱].
گفتار دوم به موضوع بایستههای معرفتی و مدیریتی تحول علوم انسانی اختصاص یافته که در حقیقت محتوای مصاحبه نویسنده با ماهنامه کیهان فرهنگی است. مباحثی نظیرعدم پویایی در علوم انسانی، نیاز جوامع به علوم انسانی، گامهای تحول (حلم، انگیزه، دانش، سازمان تحول، ایجاد جبهه تحول، کاربرد نظریهپردازی)، مراحل تحول و روششناسی حکمی-اجتهادی در این گفتار مطرح شده است[۲].
گفتار سوم با عنوان «تحول علوم انسانی از دیدگاه حوزه و دانشگاه» حاصل مناظره با دکتر خسرو باقری است که در آن به ریشههای عدم شکلگیری حرکت علمی در تحول علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفته، سپس نکات مقدماتی درباره نقش حوزه و دانشگاه در تحول علوم انسانی مطرح شده است. سه ساحت علوم اجتماعی (توصیف انسان مطلوب، توصیف و ارزیابی انسان محقق، تغییر انسان محقق به انسان مطلوب)، و رابطه طولی حوزه و دانشگاه، ایدئولوژیزدگی و وحی در محک از دیگر مباحث این گفتار است[۳].
بخش دوم به تعامل حوزه و دانشگاه در تحول علوم انسانی اختصاص یافته و دو گفتار را در بر میگیرد.
گفتار چهارم که حاصل سخنرانی نویسنده در جمع دانشجویان سراسر کشور است، به «نقش حوزه و دانشگاه در تحول علوم انسانی» میپردازد و گرایشهای سهگانه در زمینه تولید علوم انسانی اسلامی (مخالفان، موافقان، نقد و تکمیلکنندهها) را تبیین میکند. همچنین به تمایز علوم مبنایی ( فلسفه، عرفان نظری قرآنشناسی) و سه فعالیت علوم اجتماعی و نهادهای مرتبط با آنها پرداخته شده است. در ادامه مطالبی درباره علوم و نهاد مورد نیاز برای توصیف انسان مطلوب و همچنین علوم و نهاد مورد نیاز در تغییر انسان محقق به انسان مطلوب و...مطرح شده و در آخر از نقش حوزویان و دانشگاهیان در تولید علوم انسانی اسلامی سخن به میان آمده است[۴].
گفتار پنجم «تعامل علم و دین، بسترساز تعامل حوزه و دانشگاه» را تبیین میکند و بر پایه دو سخنرانی است. این گفتار شامل مباحثی چون نقش اسلام در علوم طبیعی (با رویکرد اسلامیسازی علم طبیعی، مهندسی و انسانی) و چگونگی تعامل بسترساز حوزه و دانشگاه است[۵].
بخش سوم درباره اسلامیسازی علوم بخش سوم با تمرکز بر «اسلامیسازی علوم» سه گفتار را شامل میشود.
گفتار ششم مناظره نویسنده با دکتر مهدی گلشنی. این گفتار با علم دینی و اسلامیسازی علوم انسانی» را بررسی میکند که در آن به آسیبشناسی مسئله علم دینی و ناهنجاریهای موجود درباره آن پرداخته شده است. سپس ضمن اشاره به مقدمات مسئله الگوی روششناختی، از پیشینه مسئله علم دینی، چرایی طرح علم دینی در دوران جدید به بحث گذاشته شده است. پیششرطهای تحقق علم دینی، الگوی حکمی-اجتهادی در علوم اجتماعی و نکات مرتبط با آن از دیگر مباحث مطرح شده است. [۶].
گفتار هفتم نیز حاصل مناظره نویسنده با درکتر مهدی گلشنی است و به موضوع «دین، فلسفه و علوم طبیعی» میپردازد. در این گفتار نخست ارتباط تاریخی جهانبینی با علم دینی ذکر شده سپس به مباحث مقدماتی دین و علوم طبیعی مطرح شده و ضمن ارائه تبیینی دقیقتر از علم طبیعی دینی، از شبهات الحادی در علوم طبیعی امروز سخن به میان آمده است. در آخر رابطه علم و دین و ضرورت بحث درباره مبانی فلسفی علوم طبیعی دینی مطرح شده است[۷].
گفتار هشتم که حاصل چند سخنرانی است، نقش علم و فلسفه در طبیعتشناسی و تمدنسازی را بررسی میکند و شامل مباحثی چون ارتباط فلسفه با حیات و علم، بررسی اجمالی ادوار تاریخ تمدن اسلامی، و طرح دو پرسش بنیادی (وجودشناختی و معرفتشناختی) درباره فلسفه اجتماعی است. این گفتار همچنین به موضوعاتی مانند ضرورت پاسخگویی به پرسشهای فلسفی جامعه، تمدنسازی و سبک زندگی اسلامی و شرایط و موانع تمدنسازی میپردازد[۸].
بخش چهارم کاربردهایی از حکمت صدرایی است که شامل سه گفتار است.
گفتار نهم به موضوع «فلسفه نفس صدرایی و نظریه تکامل» اختصاص دارد و مباحث آن حاصل سه سخنرانی نویسنده است. در این گفتار درباره نفسشناسی فلسفی (تعریف نفس، انواع نفس، کثرت و وحدت نفس انسانی، قوای نفس ....) است. همچنین در آن، نکات مربوط به هماندیشی فیلسوفان و زیستشناسان و فلسفه نفس صدرایی و نظریه تکامل، مورد بحث قرار گرفته است[۹].
گفتار دهم به «کاربرد حکمت صدرایی در ارتباطات» میپردازد و ضمن اشاره به رویکردهای مختلف در ارتباطات، به کاربرد علوم صدرایی در حوزه ارتباطات (تأثیر مبانی هستیشناسی، انسانشناسی، معرفت شناسی، زبانشناسی، ارزششناسی و دینشناسی اسلامی بر ارتباطات انسانشناختی،) بر ارتباطات پرداخته شده است. در ادامه مطالبی پیرامون ارزیابی فضای مجازی با رویکرد حکمت متعالیه از منظر هویت انسانی بیان شده است. این گفتار برگرفته از سخنرانی نویسنده در سه جلسه علمی است[۱۰].
گفتار یازدهم براساس دو سخنرانی، موضوع «فلسفه در ایران معاصر و فلسفهی فلسفه را از دیدگاه امام خمینی(ره)» مورد بررسی قرار داده و نخست به امتیازها و آسیبهای فلسفه در ایران اشاره کرده است. در ادامه به تحلیل فلسفهی فلسفه از نگاه امام خمینی(ره)، شامل تعریف و موضوع فلسفه، روشها و رویکردهای فلسفه، و کارکردهای فلسفه پرداخته است[۱۱].
بخش پنجم به روششناسی اختصاص یافته و شامل سه گفتار براساس دو سخنرانی و دو جلسه بحث نویسنده است.
گفتار دوازدهم «روششناسی غربشناسی فلسفی» را تبیین میکند. در آغاز مقدمات غربشناسی فلسفی مطرح شده است، سپس وارد بحث اصلی شده و به روشهای فهم غرب فلسفی (تاریخی، پارادایمی، کارکردگرایی، تبیینی، و...)، پرداخته شده است. محور غرب فلسفی (اومانیسم، سوبژکتیویسم، سکولاریسم)، روش منظومهای و محور غرب فلسفی از یگر مباحث مطرح شده است. پایان بخش گفتار چند پرسش و پاسخ است[۱۲].
گفتار سیزدهم به «روششناسی فقه اجتماع و فقه نظام اجتماعی» اختصاص دارد که در آن موضوع مبانی الگوی حکمی-اجتهادی به عنوان اولین بحث مطرح شده است. درادامه ضمن بحث از ایدئولوژی و مکتب اجتماعی به اضلاع علوم اشاره شده است. روش حکمی-اجتهادی (روش استدلالی-عقلی، روش استدلالی-تجربی و روش اجتهادی ...) و فقه الاجتماع (چیستی و گستره آن) باضافه روششناسی فقه الاجتماع از دیگر مباحث این گفتار است[۱۳]. گفتار چهاردهم نقش «رئالیسم معرفتی در علوم انسانی» را بیان میکند که شامل واژگان کلیدی، معرفت شناسی، رئالیسم معرفتی و... است. در ادامه به بیان چیستی رئالیسم شبکهای و دو مساله مهم مرتبط با آن یعنی چیستی صدق و معیار صدق پرداخته شده است. علوم مدون باضافه نکاتی چند در باب رئالیسم شبکهای و کاربردهای رئالیسم شبکهای با معرفی چهار کاربرد آن مطالب دیگر این گفتار را به خود اختصاص داده است[۱۴].
بخش ششم با عنوان تبیین و تحلیل الگوی حکمی - اجتهادی علوم اجتماعی، شش گفتار پایانی کتاب را شامل میشود. این گفتارها حاصل مناظره، جلسات گفتگو و جلسات پرسش و پاسخ نویسنده است.
گفتار پانزدهم به موضوع «تبیین الگوی حکمی-اجتهادی علوم اجتماعی» اختصاص یافته و در آن نخست از پیشفرضهای سهگانه الگوی حکمی اجتهادی سخن به میان آمده است. در ادامه ماهیت علم و نظریه و فرآیند تحول علوم انسانی مطرح شده است. در ادامه ضمن اشاره به عقلانیت دخیل در شکلگیری علم دینی و نسبت علم و فلسفه به بحث از سه ساحت در علوم اجتماعی و همچنین مبانی الگوی حکمی-اجتهادی و...پرداخته شده است[۱۵].
پنج گفتار بعدی به صورت متوالی به نقد و بررسی این الگوی حکمی- اجتهادی میپردازند. این نقد و بررسیها نخست شامل مباحثی چون نقد پیشفرضهای الگوی حکمی- اجتهادی، توضیح روشهای استدلالی و تجربی و نظام قدرت و نحوه مدیریت علوم انسانی شده است[۱۶]. در ادامه مساله ذاتگرایی و انسان مطلوب، تدوین اصول و الگوی علم دینی و پذیرش نظریهها و... بررسی شده است[۱۷]. در این گفتارها همچنین به پرسشها و پاسخهایی در خصوص رئالیسم شبکهای و روشهای برهانی و ارزیابی بر اساس بداهت منسجم کارآمد پرداخته شده است[۱۸].
پانویس
- ↑ رک: سخن ویراستار، ص22؛ متن کتاب، ص49- 75
- ↑ رک: سخن ویراستار، ص23؛ همان، ص76- 98
- ↑ رک: سخن ویراستار، ص23؛ متن، ص99- 133
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص 23؛ متن، ص141- 160
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص23؛ متن، ص161- 175
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص23؛ متن، ص179- 204
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص23؛ متن، ص205- 246
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص24؛ متن، ص247- 275
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص 24؛ متن، ص281- 333
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص24؛ متن، ص334- 356
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص25؛ متن، ص357- 374
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص 25؛ متن، ص379- 398
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص 25؛ متن، ص399- 440
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص25؛ متن، ص441- 468
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص25- 26؛ متن، ص477- 531
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص26؛ متن، ص 555- 570
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص25- 26؛ متن، ص585- 590
- ↑ ر.ک: سخن ویراستار، ص25- 26؛ متن، ص690- 705
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.