استاد و درس (صرف و نحو)

    از ویکی‌نور
    استاد و درس (صرف و نحو)
    استاد و درس (صرف و نحو)
    پدیدآورانصفایی حائری، علی (نویسنده)
    ناشرليلة القدر
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1381 ش
    چاپ1
    شابک964-7803-06-0
    موضوعزبان عربی - خود آموز زبان عربی - صرف و نحو
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏PJ‎‏ ‎‏6203‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏7‎‏الف‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    استاد و درس اثر فارسی استاد على صفایى حائرى، کتابى است در مورد روش تدریس ادبیات عرب و مباحثى در علم صرف و نحو.

    ساختار

    کتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در دو بخش تنظیم شده است:

    1. سبک و روش آموزش؛
    2. اصل درس‌ها كه شامل تدریس علم صرف و نحو مى‌باشد.

    شیوه بیان مطالب بسیار ساده و روان و همراه با مثال است.

    گزارش محتوا

    مؤلف، در مقدمه[۱]، پیرامون ضرورت تغییر در مطالب و كتب درسى و هم‌چنین تغییر در شیوه تدریس، توضیحاتى داده است.

    بخش اول[۲]، به بیان سبک و روش تدریس و آموزش علم صرف و نحو اختصاص یافته است.

    مؤلف، ابتدا عناوین را بیان نموده و سپس هر كدام را به صورت كامل شرح و توضیح داده است.

    اولین عنوانى كه مؤلف به توضیح آن پرداخته، «هدف» است. وى در این زمینه معتقد است هنگامى كه هدف روشن نباشد، بر فرض كه جنبش، شور، تقلید و سنتى باشد، اما این‌ها ریشه‌اى بوده و باورى به‌وجود نمى‌آورد.

    به باور وى، هدف، تزریقى و تحمیلى نیست و مربى آن نیست كه هدف را به زور بقبولاند، بلكه مربى كسى است كه مقدمات تصمیم را فراهم كرده و زمینه را مى‌چیند تا طرف، خود تصمیم بگیرد و بیابد.

    نظر نویسنده درباره تدریس آن است كه استاد مطالعه‌اش را در حضور شاگردان انجام دهد تا شاگردان از طرز شروع و حركت او، به روش و شیوه‌اش پى‌ببرند.

    وى بیان مى‌كند كه این روش، زودتر به نتیجه مى‌رسد و برداشت‌هاى عظیم‌تر و غنى‌ترى درپى خواهد داشت.

    سایر عناوین بخش اول، عبارتند از:

    وظیفه[۳]؛ مراحل[۴]؛ مسائل[۵]؛ كلیدها[۶]؛ ملاك‌ها[۷]؛ روش‌ها[۸]؛ تفسیر[۹]؛ تاریخ[۱۰]؛ مرحله فكرى[۱۱]؛ قدرت روحى[۱۲]؛ طرح[۱۳]؛ برنامه[۱۴].

    بخش دوم، در دوقسمت زیر، تنظیم شده است:

    قسمت اول: صرف[۱۵] كه شامل دو مقدمه و دو فصل است.

    مؤلف، در مقدمه اول[۱۶]، به توضیح واژه‌هایى از قبیل لفظ، كلمه، اسم، فعل، حرف، ماضى، مضارع، امر و... پرداخته است.

    در مقدمه دوم[۱۷]، به تعریف صرف، فایده و موضوع آن و تقسیم‌بندى موضوع پرداخته شده است. مؤلف معتقد است كه صرف، چند فایده دارد:

    الف) شناختن كلمه‌ها و در نتیجه ترجمه آن‌ها؛

    ب) تلفظ صحیح آن‌ها؛

    ج) ساختن واژه‌هاى جدید برای مقاصد جدید[۱۸].

    فصل اول، در دو بخش، اختصاص به اسم و فعل سالم دارد[۱۹].

    در بخش اول، وزن اسم‌هاى ثلاثى، اسم‌هاى رباعى، اسم‌هاى خماسى، اسم فاعل و اسم مفعول، صفت مشبهه، صیغه‌ى مبالغه، صفت تفضیلى توضیح داده شده است.

    در اوزان افعال، این موارد بیان گردیده است: فعل‌هاى ثلاثى مجرد؛ ثلاثى مزید؛ وزن‌هاى رباعى.

    مؤلف، در پایان این بخش، راه شناخت معانى باب‌ها را بیان كرده است. به نظر وى، بهتر این است كه یک كلمه را در چند باب بیاوریم مثلاًكَشَفَ؛ روشن كرد، اِكتشف؛ كشف را پذیرفت، اِنكشف؛ آشكار شد و...

    در بخش دوم، قواعد ساخت افعال ماضى، مضارع، امر، نهى، معلوم، مجهول، نفى، جحد، استفهام، نهى و... توضیح داده شده است. مؤلف، هر كدام از این موارد را به صورت كامل بیان كرده و سپس با مثال، به توضیح آن‌ها پرداخته است.

    در فصل دوم، در هشت بخش، از غیر سالم‌ها بحث شده است[۲۰].

    مؤلف، غیر سالم‌ها را چنین توضیح داده است: «هرگاه با كلمه‌اى برخورد كنیم كه بر طبق اوزان ذكر شده باشد، باید آن كلمه را به یکى از اوزان برگردانیم. هرگاه با كلمه‌اى برخورد كنیم كه بر طبق این وزن‌ها نباشد، ناچار یا ابدال شده یا اعلال و یا ادغام».

    وى در این بخش‌ها، به بیان و بررسى مضاعف، معتل و مهموز پرداخته و هم‌چنین قواعد اعلال، ادغام و ابدال را تشریح كرده است.

    قواعد ابدال[۲۱]، در بخش اول و قواعد ادغام و مضاعف، در بخش دوم آمده است:

    مضاعف بر دو گونه است:

    1. اصم، مثل مَدَّ و اَعَدَّ كه دو حرف از یک جنس در یک كلمه است؛
    2. مطابق، مثل زلزلَ، وسوس كه در رباعى نمونه دارد و حرف‌هایش با هم برابرند[۲۲].

    عناوین سایر بخش‌ها عبارتند از: اعلال مثال[۲۳]؛ اجوف[۲۴]؛ ناقص[۲۵]؛ لفیف مقرون[۲۶]؛ لفیف مفروق[۲۷] و مهموز[۲۸].

    مؤلف، در پایان قسمت صرف، مرورى كوتاه و اجمالى به مطالب بیان شده، نموده است.

    قسمت دوم، به مباحث نحوى اختصاص داشته[۲۹] و در دو فصل حركت‌ها و تركیب‌ها، تنظیم شده است.

    فصل اول، با توضیح در مورد حركات شروع شده است. حركت آخر كلمه‌ها یا ثابت است كه آن كلمه را مبنى مى‌گوییم و یا متغیر است كه آن را معرب مى‌نامیم.

    حركت آخر كلمه مبنى، چهار حالت دارد:

    1. سكون؛
    2. فتحه؛
    3. ضمه؛
    4. كسره[۳۰].

    مؤلف، تمام موارد معرب و مبنى را با مثال و به صورت كامل، مورد بررسى قرار داده است.

    مفهوم اعراب؛ علایم و اقسام آن؛ اقسام معرب و عوامل اعراب، از جمله مباحث این قسمت، مى‌باشند.

    اعراب به حالتى مى‌گویند كه وضع كلمه را روشن مى‌كند كه آیا فاعل است یا مفعول یا مضاف الیه.

    یکى از مطالب مهم فصل اول، عوامل اعراب است[۳۱]. مؤلف، عوامل اعراب را ابتدا با نمودار رسم كرده و سپس هر كدام را به صورت جدا، مفصل شرح داده است.

    فصل دوم، مبحث تركیب‌ها را در خود جاى داده است[۳۲].

    مؤلف، تركیب‌ها را با دو مثال آغاز مى‌كند. مثال اول: جاء محمود، محمود آمد.

    مثال دوم: حسنٌ رجلٌ حنونٌ، حسن مرد مهربانى است.

    وى به این نكته اشاره دارد كه هر تركیب، از موضوع و محمول و یا از مسند و مسند الیه تشكیل شده و متعلقاتى از قبیل مفعول به، مفعول له، مفعول فیه، جار و مجرور، حال، تمیز و توابع، دارد.

    مؤلف، مبحث تركیب‌ها را با اسناد آغاز نموده[۳۳] و در آن، اسناد تقییدى[۳۴]، تركیبى[۳۵]، مفرد، تثنیه و جمع[۳۶]، مذکر، مونث[۳۷]، فعل و نائب فاعل[۳۸] را همراه با مثال شرح و توضیح داده است.

    از جمله مطالب مهم این فصل، مبحث «مسند و مسند الیه[۳۹]» است كه یکى از مباحث آن، مبتدا و خبر مى‌باشد[۴۰]. مؤلف، در این زمینه چنین توضیح مى‌دهد:

    «مبتدا اسمى است كه با آن شروع كرده‌ایم تا توضیحى پیرامون آن بیاوریم و خبر همان توضیح است كه برای اسم اول مى‌آوریم. مبتدا و خبر هر یک حالت‌هایى دارند.مبتدا دو قسم است، یکى معرفه‌اى كه از آن خبر مى‌دهیم و دوم صفتى، كه همراه با حرف استفهام و نفى بوده و فاعلش اسم ظاهر باشد. خبر گاهى مفرد است و گاهى جمله. خبر مفرد یا جامد است یا مشتق».

    نواسخ[۴۱]؛ متعلقات[۴۲]؛ توابع[۴۳]؛ متعلقات مسند[۴۴]؛ حروف مشبهۀ بالفعل[۴۵]؛ افعال ناقصه[۴۶]؛ افعال مقاربه؛ افعال قلوب[۴۷] و حروف نفى[۴۸]؛ صفت؛ عطف بیان[۴۹]؛ عطف به حروف[۵۰]؛ تاكید[۵۱] و بدل[۵۲]، از جمله مباحث این قسمت مى‌باشند.

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتداى کتاب آمده و توضیحات به صورت كامل در پاورقى ذكر شده است.

    پانويس


    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها