ابن بکلارش، یونس بن اسحاق
ابن بُكْلارِش، یا بِكلارِش، یونس بن اسحاق (سده 5ق/11م)، پزشك یهودی اندلسى.
ولادت
در برخى منابع نام وی یوسف ذكر شده كه خطاست. به احتمال بسیار در غرناطه، زاده شده و سپس به المریه رفته است. وی سالهای جوانى خود را در المریه در خدمت خاندان بنى صمادح (433-484ق/1042-1091م) به سر برد و به هنگام انقراض حكومت آنان به دست مرابطون یا كمى پیش از آن به سرقسطه رفت و به خدمت چهارمین حكمران خاندان هود یعنى المستعین بالله (حك 478-504ق/1085-1110م) درآمد و «فرهنگ» با ارزش پزشكى را كه در المریه گرد آورده بود به مستعین تقدیم كرد.
آثار
این كتاب كه مفردات في الطب، مفردات ابن بكلارش، و به مناسبت تقدیم آن به مستعین، مستعینى نیز خوانده مىشود، فرهنگ كوچكى است كه طى آن بیش از 700 داروی ساده، با ذكر طبیعت و رده (حرارت، برودت، رطوبت و یبوست)، نام علمى به زبانهای سریانى، فارسى، یونانى، لاتین و اسپانیایى، جانشینها (مشابهات)، خواص و تأثیرات و چگونگى كاربرد هر یك از آنها به شكل یك جدول متناظر پنج ستونى، شناسانده شده است. در غرب جهان اسلام، ابن بكلارش نخستین پزشكى است كه چنین شیوهای به كار برده است. كمى پیش از وی، در شرق اسلامى ابن بطلان بغدادی (د 450ق/1058م) و ابن جزلة بغدادی (د 473ق/1080م) نیز چنین جدولى تدوین كرده بودند. مواد این فرهنگ از كتب پزشكان دورانهای پیشتر، مانند جالینوس، دیوسكوریدس، ابن جلجل (د 384ق/994م)، ابن وافد (د 467ق/1074م)، ابن جزار (د 369ق/979م) و دیگران گردآوری شده است.
پزشكان سدههای بعد مانند غافقى (د 559 ق/1164م) و ابن بیطار (د 645ق/1248م) در تألیفات خود، و خاورشناسى مانند دوزی، در «ذیل قوامیس عرب» و سیمونت در كتابى با عنوان (فرهنگ لغات ایبری و لاتین متداول در میان غیرمسلمانان اندلس» از مستعینى، استفاده كردهاند. سیمونت تصریح مىكند كه بیش از 200 عنوان از عناوین فرهنگ خود را از كتاب ابن بكلارش گرفته است. این كتاب تاكنون چاپ نشده، اما مورد بررسیهای متعدد قرار گرفته است، از جمله: رنو در مجله هسپریس 1348ق/1930م و لوی و سوریال در مجله «یانوس» 1387ق/ 1968م. سوریال مقدمه این كتاب را به انگلیسى نیز ترجمه كرد و آنا لابارتا بانوی خاورشناس معاصر اسپانیایى كه همین مقدمه را به ضمیمه برخى بررسیها در بارسلون منتشر ساخت. نسخههایى خطى از این كتاب در كتابخانههای ملى مادرید، ناپل و نیز در لیدن و رباط موجود است.
ابن بكلارش كتاب دیگری نیز با عنوان «التبیین و الترتیب» نوشته است كه در آن از خوراكیها و قوای چهارگانه، یعنى جاذبه، حاصره، هاضمه، دافعه و كار این قوا در اعضای بدن، سخن گفته است. وی در مقدمه مستعینى از این كتاب نام برده، اما اكنون اثری از آن بر جای نمانده است.
دو اثر دیگر نیز با عنوان «رسالة في استعمال المسموم» و «رسالة في صیانة بعض الأدویة الحیوانیة و المعدنیة» به او منسوب است. [۱]
پانویس
- ↑ آلمصطفى، فاطمه، ج3، ص134-135
منابع مقاله
آلمصطفى، فاطمه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1374.