کهن الگوی زن در اساطیر باستان (ایران، بینالنهرین، مصر، هند، یونان و روم)
کهن الگوی زن در اساطیر باستان | |
---|---|
پدیدآوران | بنیهارونی، تینا (نویسنده) |
ناشر | مینو |
مکان نشر | کرج |
سال نشر | 1400 |
شابک | 9ـ3ـ96407ـ622ـ978 |
موضوع | زنان -- اساطیر,اساطیر ایرانی |
کد کنگره | BL ۳۲۵/ز۹/ب۹ |
کهن الگوی زن در اساطیر باستان (ایران، بینالنهرین، مصر، هند، یونان و روم) تألیف تینا بنیهارونی، به طور کلی هدف نویسنده از نگارش این کتاب، بیان چیستی، مفهوم و محتوای نقشمایۀ ایزدبانو ـ زن ـ مادر در گسترۀ پیش از تاریخ و ارتباط زبان با اسطورهها در گذشته و بررسی اسطورههای زن در تمدنهای کهن مانند ایران، بینالنهرین، هند، مصر، یونان و روم و سیر تکاملی آن تا اندک زمانی بعد و بررسی وجوه اشتراک و افتراق میان اساطیر زن در تمدنهای کهن است.
ساختار
کتاب در پنج فصل تدوین یافته است.
گزارش کتاب
هر مادر و زن، اسطورهای تازه اما کهنالگو و پرستیدنی در بطن خویش است که عنصر مهرورزی، عشق پاک، بیآلایشی، زایندگی، پرورش و ازخودگذشتگی جزء لاینفک از وجود اوست و در هر قوم و ملتی ثابت و پایدار است و از گذشته تاکنون تغییر نیافته است. چون ذات وجودی آن و هستیبخش آن همواره ثابت بوده است. منشأ اسطوره در اعماق ذهن آدمی و بهویژه در عرصۀ ناخودآگاه او قابل جستجو است. اسطورهها و تمامی آثار هنری و افسانهها بسان موجوداتی زنده در متن فرهنگ هر ملتی رشد میکنند و شکوفا میشوند. زادگاه اسطوره و رؤیا در درون ناخودآگاه است. رؤیای جمعی که در طی تاریخ، اقوام و ملل آن را دیده و به زبان تمثیل و نماد بازگفتهاند، همان اسطوره است.
ایزدبانوان سمبل بسیاری از عناصر هستی از جمله زمین، زایندگی و رستنیها بوده که بیان چیستی، مفهوم و محتوای این نقشمایه از ایزدبانوها در گسترۀ پیش از تاریخ و ارتباط آن با اسطورههای کهنتر و سیر تکاملی آنها و بررسی وجوه اشتراک و افتراق میان آنها در تمدنهای کهن مدنظر نویسندۀ این کتاب است. در واقع این کتاب نگاهی است به اساطیر و الهههای متنوع در ایران، بینالنهرین، هند، مصر، یونان و روم و باورهای قومی پیرامون آنها.
به طور کلی نقوش کهنالگوی زن در انواع تمدنها بررسی شده و در این کتاب تشریح گردیده است و سعی شده مقایسهای بین انواع مختلف صورت گیرد. پژوهش بر اساس آنالیز انواع نقشمایههای برجامانده از کهنالگوی زن ـ مادر از پیش از تاریخ و تاریخ و ارتباط آنها با یکدیگر صورت گرفته است.
به طور کلی هدف نویسنده از نگارش این کتاب، بیان چیستی، مفهوم و محتوای نقشمایۀ ایزدبانو ـ زن ـ مادر در گسترۀ پیش از تاریخ و ارتباط زبان با اسطورهها در گذشته و بررسی اسطورههای زن در تمدنهای کهن مانند ایران، بینالنهرین، هند، مصر، یونان و روم و سیر تکاملی آن تا اندک زمانی بعد و بررسی وجوه اشتراک و افتراق میان اساطیر زن در تمدنهای کهن است.
در فصل نخست کتاب که مقدمۀ تحقیق است، شامل انگیزه و بیان مسئله، اهداف و ضرورت تحقیق و نتیجهگیری و کلیات تحقیق است. فصل دوم دربرگیرندۀ بررسی در واژه و مفهوم اسطوره، لزوم شناخت آن، گونههای اسطوره، ویژگیهای روایات اساطیری و در نهایت کارکردهای آن صورت گرفته است. در فصل سوم بعد از بررسی دیدگاههای مختلف اسطورهشناسی به بررسی عوامل و کارویژههای اساطیر زن و عوامل اسطوره شدن زنان پرداخته شده و پس از آن عناصر اصلی اساطیر مادینه هستی و منشأ اساطیر با پیوند اصیل مادینه هستی پرداخته شده و در ادامۀ آن عناصر مادینه هستی از جمله زمین، ماه، آب، رستنیها و ... بررسی گردیده است. در فصل چهارم به بررسی تجلی کهنالگوی ایزدبانو زن ـ مادر در تمدنهای شرق پرداخته شده که شامل اساطیر ایران پیش از تاریخ، تمدن ایلام، ایران باستان، تجلی اسطورۀ زن در شاهنامه، سپس تجلی کهنالگوی زن در تمدن بینالنهرین، هند و در نهایت در تمدن مصر است و تصاویر هر یک جداگانه ارائه شده است. در فصل پایانی تجلی کهنالگوی زن در تمدنهای غرب بررسی شده که شامل دو تمدن یونان و روم باستان است. در پایان نیز نتیجهگیری مباحث آمده که بر مبنای مقایسۀ تطبیقی میان ایزدبانوان صورت گرفته و نکات اشتراک و افتراق بین این اساطیر در تمدنهای گوناگون بررسی شده و مشخص میگردد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات