کلاه فرنگی: روایتی از لباس ایرانی در گذاری از سنت و مدرنیته
کلاه فرنگی: روایتی از لباس ایرانی در گذاری از سنت و مدرنیته | |
---|---|
پدیدآوران | اسکندری، آرزو (نویسنده) |
ناشر | کتابسرای میردشتی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 9ـ69ـ7562ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
کلاه فرنگی: روایتی از لباس ایرانی در گذاری از سنت و مدرنیته تألیف آرزو اسکندری؛ به طور کلی پوشش در اوایل قاجاریه دنبالۀ همان شیوۀ رایج افشاریه و زندیه بود؛ لباسی فاخر و زیبا و دارای هویتی ایرانی با مختصات، بخشها و ملزومات معین که در فصول این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
ساختار
کتاب از هفت فصل تشکیل شده است.
فصل اول: بررسی اوضاع ایران در دوران قاجاریه
فصل دوم: پادشاهان قاجار و لباس سلطنتی
فصل سوم: نگاهی بر اوضاع پوشش مردمان قاجاریه
فصل چهارم: لباس زنان
فصل پنجم: رخت ایرانی به روایت سیاحان فرنگی
فصل ششم: تجدد در لباس
فصل هفتم: تحولات فرهنگی و اجتماعی زنان قاجاریه/ تغییر ظاهر زنان
گزارش محتوا
ایران با تاریخ چندهزارسالۀ خویش، فرهنگ پوششی بسیار غنی دارد که هر مقطع تاریخی آن محمل پژوهش و کاوش است؛ اما در دوران قاجاریه ماهیت لباس ایرانی دستخوش تغییرات میشود؛ به گونهای که باعث ایجاد شکافی عمیق در شناخت هویت اجتماعی و فرهنگی میگردد. «مدرنیته» یکی از عوامل ایجاد این شکاف است. با این تفسیر دو سوی این شکاف، نظام پوشاکی ازهمگسیخته و طرح و اجزای لباس معنادار هستند؛ درحالیکه در دوران مدرن یا نوین از پوشاک معنازدایی شد و قراردادهای دیگری به آن تعین بخشید. به عبارتی فرایند نوینسازی یا مدرنکردن در نظام پوشش، کارکرد لباس را تغییر داد و توانست تا حدودی موجب معنازدایی از لباس شود. با گذار از سنت به مدرنیته، جامعۀ ما شاهد هجوم قراردادهای پوششی شد که با سرعتی عجیب بارور و فارغ میشدند؛ از اینرو در بررسی مد و تحولات فرهنگی پوشش ایرانی، بررسی دوران گذار ایران از سنت به مدرنیته، یعنی عصر قاجار بسیار حائز اهمیت است.
به طور کلی پوشش در اوایل قاجاریه دنبالۀ همان شیوۀ رایج افشاریه و زندیه بود؛ لباسی فاخر و زیبا و دارای هویتی ایرانی با مختصات، بخشها و ملزومات معین که در فصول این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. اما این لباس اصیل با تمام مختصات تعریفشدهاش که درواقع میراث فرهنگی ایرانیان بود، طی دوران قاجار تغییر پیدا کرد و لباسهایی با الگو و اسلوب غربی جایگزین آن شد. به طور کلی هدف این کتاب بررسی و واکاوی لباس ایرانی است.
فصل نخست کتاب اختصاص به بررسی مختصری از اوضاع ایران در دوران قاجاریه دارد. در این فصل ضمن نگاهی به اوضاع تاریخی ایران در دورۀ قاجاریه، اوضاع صنعتی، فرهنگی و هنری در این دوره نیز بهاختصار بررسی شده است. همچنین در پایان این فصل نگاهی بر لباس قجری انداخته شده است.
در فصل دوم کتاب دربارۀ پادشاهان قاجار و لباس سلطنتی سخن به میان آمده است. در این فصل دربارۀ اولین ریشههای تغییرات مد و سلیقۀ ایرانیان سخن گفته شده است. اولین تغییرات ظاهر ایرانیان به سبک فرنگیان توسط شخصی به نام آگوست بنتان از افسران نظامی که در سال 1807 به ایران سفر کرد و به عنوان نمایندۀ فرانسه مأمور بود که با دولت ایران ارتباط برقرار کند، رقم خورد.
لباسهای مردمان دورۀ قاجار پوششی بود به تمامی کار دست، گاه بسیار ساده و گاه بسیار مجلل و پرکار. مشاغل مختلفی در آن زمان برای تهیۀ پوشاک دستاندرکار بودند. مشاغل مختلفی از خیاطباشی گرفته تا اتوکشباشی، کلاهدوزباشی، کفاشباشی و ... که در روند تغییر مد همگی تحت تأثیر مد فرنگی قرار گرفتند. فصل سوم کتاب اختصاص به بررسی اوضاع پوشش مردمان دورۀ قاجاریه دارد.
در سراسر دوران قاجار اسناد تصویری و متنی کمتری از پوشش زنان در دسترس است؛ چراکه آنان غالباً در اندرونی بودند. با این وجود با گزارشهای سیاحانی چون مادام سرنا، موریه، پولاک و دیگران و همچنین نقاشیهای باقیماندۀ آن دوران میتوان به اطلاعاتی دقیق و گویا از البسۀ آنان دست یافت. بر این اساس در فصل چهارم کتاب از پوشش زنان قاجاری اعم از درباری و زنان عادی سخن به میان آمده است.
بیشک یکی از بهترین منابع موجود برای استناد به چگونگی اوضاع مردم در دوران قاجاریه، سفرنامهها و گزارشهایی است که سیاحان و نمایندگان دولتهای دیگر طی دوران قاجاریه روایت کردهاند. فصل پنجم کتاب اختصاص به بررسی رخت ایرانی از دیدگاه سیاحان فرنگی دارد. در این روند تلاش شده است ذکر و بررسی سیاحان در یک سیر تاریخی قرار بگیرد. با توجه به کثرت سیاحان، فقط گزارش برخی از سیاحان که نگاهی دقیقتر به موضوع لباس داشتهاند، آورده شده است.
با گذشت چند سده از سلطنت قاجاریان و ورود لباس فرنگی، لباس ایرانی و به طور مشخص سرداری از رونق میافتد و نماد طبقۀ متوسط جامعه میشود و مردان مترقی کت و شلوار را جایگزین آن میکنند. به این ترتیب لباس غربی جایگاه خویش را در جامعهای که سودای مدرنشدن در سر داشت مییابد. انواع لباس ایرانیان در آن زمان بر اساس الگوهای غربی تهیه میشد. افزون بر طرح لباس، پارچه و مواد بهکاررفته نیز وارداتی بودند و دیگر خبری از پارچههای دستبافت ایرانی نبود، مگر قشر فقیری که به کتان و کرباس قناعت میکردند. در فصل ششم کتاب به تجدد در لباس ایرانی در دورۀ قاجاریه پرداخته شده است.
با بازشدن فضای فکری پس از مشروطه، طبقهای از زنان روشنفکر در جامعه بیدار شدند که حرف از تساوی زن و مرد میزدند. با گشایش مدارس دخترانه، زنان و دختران به این نتیجه رسیدند که میتوانند در جامعه فعالیت کنند، نه اینکه در اندرونیها محبوس بمانند. طوبی آزموده از زنانی بود که جرئت کرد بدون حجاب وارد اجتماعی مردم شود.
فصل پایانی کتاب اختصاص به بررسی تحولات فرهنگی و اجتماعی زنان قاجاریه و تغییر ظاهر آنان دارد.
در پایان کتاب نیز فرهنگنامۀ لباس ایرانی آورده شده است.[۱]
پانويس