کرمی، احمد
نام | کرمی، احمد |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | حسین |
متولد | 1303ش |
محل تولد | خرمشاه یزد |
رحلت | 21 اسفند 1390ش |
اساتید | |
برخی آثار | دیوان شیخ احمد جام |
کد مؤلف | AUTHORCODE03465AUTHORCODE |
احمد کرمی (1303-1390ش)، از شعرای معاصر، مصحح و مؤسس انتشارات ما میباشد که دیوان شعرای فراوانی از جمله دیوان همای شیرازی و عطار نیشابوری را منتشر کرده است.
ولادت
احمد کرمی، فرزند حسین، در سال 1303ش در خرمشاه یزد، دیده به جهان گشود[۱].
تحصیلات
وی تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش یزد به انجام رساند و از سال 1311 به تهران مهاجرت کرد و در این شهر، رحل اقامت افکند، دوره نقشهکشی مهندس یاری را گذراند و چندی در کار ساختمانسازی، به مناسبت شغل پدرش که معمار بود، به کار پرداخت و چون آن را مناسب روحیه و ذوق خود نیافت، از آن دست کشید.
کرمی از آغاز جوانی، به شعر علاقه و دلبستگی خاصی داشت و چون از ذوق و قریحه شاعری نیز برخوردار بود، به مناسبتهای حال و زمان، شعر میسرود و کمتر به شعر و شاعری تظاهر میکرد و خود دراینباره میگوید: «من در خود آنچنان بضاعتی نمیبینم که خود را جزء شاعران بدانم. شاید بتوانم بگویم به شعر علاقه داشته و دارم و خود را خدمتگزار فرهنگ و ادب مرز و بومم میدانم و در این رهگذر، توانستهام بیش از پنجاه دیوان شعر چاپ و منتشر کنم و تعدادی نیز آماده چاپ دارم و این خدمت را تنها از یاری و راهنمایی بزرگان ادب کسب کردهام وگرنه، خود به حساب نمیآیم».
او با تاسیس مؤسسه انتشاراتی «ما» در زمینه چاپ و انتشار متون و دیوانهای شعرای فارسی زبان به فعالیت پرداخت؛ چنانکه کتابهای زیادی در زمینه ادبیات فارسی به اهتمام او منتشر شده است.
وفات
در 21 اسفند 1390ش در سن 89 سالگی درگذشت و در روز ۲۲ اسفند ۱۳۹۰ در گورستان بهشت زهرا، قطعهٔ ۸۸ (قطعهٔ هنرمندان)، ردیف ۱۵۲، شمارهٔ ۳۱ به خاک سپرده شد.
آثار
کرمی یکی از محققین و پژوهشگران است که اوقاتش مصروف تدوین و تصحیح دواوین شعر بزرگان شعر و ادب ایران شده است. وی با تأسیس انتشارات ما، تاکنون موفق شده است بیش از پنجاه دیوان شعر شاعران متقدم و متأخر را طبع و نشر کند و از این رهگذر، خدمتی شایسته و درخور تحسین، ارائه دهد. دیوانهای شعری که تاکنون توفیق چاپ و نشر آن را یافته است، بدین شرح است:
- دیوان همای شیرازی (در دو جلد)؛
- دیوان مدهوش تهرانی؛
- دیوان عطار نیشابوری؛
- دیوان خوشدل تهرانی؛
- دیوان رفیق اصفهانی؛
- دیوان سحاب اصفهانی؛
- دیوان فصیح الزمان شیرازی؛
- دیوان نظام وفا؛
- دیوان وثوق الدوله؛
- دیوان گرمرودی؛
- دیوان نیاز جوشقانی؛
- دیوان دولتشاه قاجار؛
- دیوان عبدالمجید شکستهنویس؛
- دیوان قضایی یزدی؛
- دیوان حاجی ملاهادی سبزواری؛
- دیوان صباحی بیدگلی؛
- دیوان جیحون یزدی؛
- دیوان طراز یزدی؛
- دیوان جلال عضد یزدی؛
- دیوان خسروی کرمانشاهی؛
- دیوان سرخوش تفرشی؛
- دیوان مستوره کردستانی؛
- دیوان غنی کشمیری؛
- دیوان زیب النساء مخفی؛
- دیوان شیخ الرئیس افسر؛
- دیوان شیخ احمد جام؛
- دیوان گلچین معانی؛
- دیوان مجنون تویسرکانی؛
- دیوان سهایی کرمانی؛
- دیوان نجیب جرفادقانی؛
- دیوان فتحالله خان شیبانی؛
- دیوان عصمت بخارایی؛
- دیوان فخر هروی؛
- دیوان قاسم کاهی؛
- دیوان زرگر اصفهانی؛
- دیوان هنر جندقی؛
- دیوان ادیب پیشاوری؛
- دیوان غبار همدانی؛
- دیوان محیط قمی؛
- مشاعره احمد؛
- مشاعره با رباعی؛
- دیوان احمد سهیلی خوانساری؛
- گفتگو در شعر فارسی؛
- دیوان خرم؛
- دیوان احمد منشی؛
- دیوان شاطر عباس صبوحی؛
- مرآت المثنوی؛
- گلزار معانی؛
- نقد الشعر؛
- گلها و لالهها[۲].
نمونهای از اشعار
او در اشعار خود، به نام «احمد» تخلص میکرد. نمونهای از اشعار او عبارتند از:
«سلام بر غم»
ما دست رد به سینه عالم گذاشتیم | رفتیم و پا به دایره غم گذاشتیم | |
ای غم، سلام بر تو که آخر به یمن تو | گامی برون ز عرصه عالم گذاشتیم | |
حاجی به راه کعبه رود ما به راه دوست | در این دو ره مسابقه با هم گذاشتیم | |
جان باختیم همچو صدف بهر کام دل | زان دم که لب گشوده و بر هم گذاشتیم | |
ره بسته بر فزون طلبیهای نفس خویش | ممکن هرآنچه بود ز خود کم گذاشتیم | |
از گلشنی که خار بروید بهجای گل | رفتیم و جای پای چو شبنم گذاشتیم | |
شیطان به پیش و ما به پیاش در ره خطا | گام هوس به شیوه آدم گذاشتیم | |
«احمد» به طبل بر سر بازار میزنند | هر راز دل که بر کف محرم گذاشتیم[۳] |
پانویس
منابع مقاله
برقعی، محمدباقر، «سخنوران نامی معاصر ایران»، ج1، نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳.