کتب رجال اهل سنت

    از ویکی‌نور
    کتب رجال اهل سنت
    کتب رجال اهل سنت
    پدیدآورانرحمان‌ستایش، محمدکاظم (نویسنده)
    ناشردانشگاه قرآن و حديث. مرکز آموزش الکترونيکي
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر[--13]
    چاپچاپ اول
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    کتب رجال اهل سنت، اثر محمدکاظم رحمان‌ستایش، پژوهشی است پیرامون کتاب‌های رجالی اهل سنت.

    ساختار

    کتاب، فاقد مقدمه بوده و مطالب در هفده جلسه، در پانزده فصل، ارائه شده است.

    در هر جلسه، ابتدا به‌صورت خلاصه و کدوار، به اهداف درس اشاره شده و سپس مطالبی تحت عنوان «درآمد»، به‌عنوان مقدمه، ارائه شده است.

    گزارش محتوا

    جلسه اول، فصل اول با عنوان «راوی‌شناسی» را در خود جای داده است. نویسنده در این جلسه، به دنبال بررسی جایگاه دانش رجال در چارچوب علم حدیث در نزد اهل سنت بوده، ولذا ضمن تعریف دانش رجال و شاخه‌های گوناگون آن نزد اهل سنت، به کاربرد منابع رجالی اهل سنت در میان شیعه، اشاره کرده است[۱].

    در جلسه دوم، فصل دوم، به بحث پیرامون شرایط راوی و شرایط جرح و تعدیل وی، پرداخته شده است. دلیل شکل‌گیری و گسترش دانش رجال، استفاده از اسناد و انتشار آن در میان محدثان و گفتگو درباره آن است؛ زیرا سؤال درباره راویان واقع در سند احادیث، برای شناخت و احراز شرایطی است که محدثان برای پذیرش یک روایت لازم می‌دانند. عالمان رجال و محدثان، برای حفظ شریعت و دوری از تخریب و دروغ دروغ‌پردازان، همواره در پی این بوده‌اند که شروط مزبور در کدام یک از راویان بوده و در کدام‌یک نبوده است تا بر اساس آن، میزان اعتماد به راوی را تعیین کنند. بنابراین، آگاهی از این شرط‌ها و راه‌های اثبات آن، برای طالبان اصولِ دانش رجال، امری لازم و اجتناب‌ناپذیر است. افزون بر این، شرط‌های مذکور و راه‌های ثبوت آن نزد همه محدثان یکسان نیست؛ ازاین‌رو، دانستن مبانی محدثان، از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصول جرح و تعدیل، شرایط جارح و معدل، شروط پذیرش جرح و تعدیل از آنها و راه‌های حل تعارض آرا در جرح و تعدیل، مباحث این فصل را تشکیل می‌دهد[۲].

    در جلسه سوم، فصل سوم، به بررسی الفاظ جرح و تعدیل و بحث پیرامون مراتب و احکام آنها، پرداخته شده است. بی‌تردید، حال راویان احادیث از نظر میزان وثاقت و ضبط و یا ضعف و عدم ضبط آنان یکسان نیست. از سوی دیگر احتجاج به احادیث آنها و تعیین درجه اعتبار آن از نظر صحت و سقم، در گرو مشخص شدن دقیق حال راویان است. پیشوایان جرح و تعدیل پس از تحقیق درباره حال راویان، دیدگاه خود را درباره میزان اعتماد به راوی و ویژگی‌های احرازشده برای او با الفاظی ویژه بیان کرده‌اند؛ ازاین‌رو، موضوع شناخت این الفاظ و مقدار دلالت هریک از آنها بر شروط عدالت و ضبط مطرح شده است و محدثان و اهل علم برای شناخت دقیق این الفاظ و مقدار دلالت آنها به رتبه‌بندی این الفاظ همت گماشته‌اند. این مراتب، میزان دلالت هر لفظ را نسبت به راوی و شیوه برخورد با روایات او روشن می‌کند. اما باید دانست که مراتب الفاظ جرح و تعدیل، به دلیل تکامل آن در طول زمان، نزد عالمان یکسان نیست. بدیهی است دانستن این مراتب و آگاهی از اختلاف عالمان درباره آن، از مهم‌ترین موضوعاتی است که پژوهشگران عرصه دانش رجال ‌باید بدان توجه کنند. نویسنده در این فصل به پیروی از کتاب‌های مصطلح الحدیث، در آغاز، مراتب تعدیل و سپس مراتب جرح را برمی‌شمارد[۳].

    جلسه چهارم، فصل چهارم، نگاهی است به تاریخچه رجال اهل سنت[۴] و جلسه پنجم، فصل پنجم، نگاهی به مصنفات رجالی اهل سنت. از زمان شکل‌گیری دانش و پیدایش پیشوایان جرح و تعدیل، اهتمام به تألیف در موضوع رجال به وجود آمد. به‌ویژه طبقه دوم رجالیان به تألیف بسیار اهمیت دادند و کتب اولیه دانش رجال را تألیف کردند. آن‌گونه که در جایگاه دانش رجال اشاره شد، این دانش خود، به دانش‌های فرعی دیگری تقسیم می‌شود که در هر شاخه از آن، کتابی نگاشته شده است. آنچه از میان این تألیفات، به‌صورتی جامع‌تر به معرفی ضابطه‌مند راویان می‌پردازد و بدین جهت، مهم و اساسی به نظر می‌رسد، هشت نوع تألیف است که عبارتند از:

    1. کتب شناخت صحابه؛
    2. کتب طبقات راویان؛
    3. کتب جرح و تعدیل (عموم راویان)؛
    4. کتب شناخت ضعفا؛
    5. کتب شناخت ثقات؛
    6. رجال جوامع روایی؛
    7. رجال کتب مفرد؛
    8. رجال شهرهای خاص[۵].

    در جلسه‌های بعدی کتاب، درباره هریک از انواع هشت‌گانه فوق و کتب تألیف‌شده در آن، به‌صورت گسترده سخن گفته شده است. موضوع اصلی در این‌گونه تألیفات، شناخت میزان اعتبار راوی است. برخی تألیفات رجالی نیز وجود دارد که به شناخت تاریخ راویان و انساب یا شناخت اسمی آنها، مانند اسامی، کنیه‌ها، القاب، مؤتلف و مختلف، متفق و مفترق و اسامی مشابه اختصاص دارد که در آخرین جلسه به معرفی آنها پرداخته شده است[۶].

    در جلسه ششم، فصل ششم، ضمن تعریف صحابه و اشاره به منابع شناخت صحابه و تاریخ تألیف درباره صحابی، به معرفی کتاب‌های: «الاستيعاب في معرفة الأصحاب» ابن عبدالبر، «أسد الغابة في معرفة الصحابة» ابن اثیر، «الإصابة في تمييز الصحابة» ابن حجر عسقلانی و «حياة الصحابة» کاندهلوی، پرداخته شده است[۷].

    برای آشنایی با نگاشته‌های اندیشمندان اهل سنت در دانش طبقات و پیگیری طبقات‌نگاری، نخست لازم است به این دانش، نگاهی کلی افکنده شده و با تعریف طبقه، ملاک تعیین طبقه، فایده و کاربرد این دانش، آشنا شویم. لذا در جلسه هفتم، فصل هفتم و جلسه هشتم، فصل هشتم، به بحث پیرامون کتاب‌های طبقات، پرداخته شده است[۸].

    از میان کتاب‌های گوناگونی که در دانش طبقات نگاشته شده است، سه کتاب زیر، مهم‌ترین و قدیمی‌ترین مصادر شناخت طبقات معرفی شده‌اند که در این فصل، به معرفی دقیق و مفصل این سه کتاب، پرداخته شده است:

    1. طبقات ابن سعد؛
    2. طبقات خلیفة بن خیاط؛
    3. طبقات مسلم بن حجاج[۹].

    در جلسه نهم، ادامه فصل هشتم، به بحث پیرامون کتب جامع جرح و تعدیل، پرداخته شده است. هدف دانش رجال، دستیابی به میزان اعتبار روایات راوی است که با مراجعه به کتب جرح و تعدیل و مطالعه و تحلیل اطلاعات آن می‌توان به این هدف رسید. این نوع کتاب‌ها به سه دسته کلی تقسیم شده‌اند:

    الف)-کتاب‌های جامع جرح و تعدیل که در آن، هم راویان ضعیف و هم راویان ثقه، بدون در نظر گرفتن راوی بودن و ثقه یا ضعیف بودنشان معرفی شده‌اند؛

    ب)-کتاب‌هایی که ویژه معرفی ضعفا هستند؛

    ج)-کتاب‌هایی که ویژه معرفی ثقات هستند.

    در این فصل به معرفی گروه نخست، یعنی کتاب‌های جامع جرح و تعدیل، پرداخته شده است. لازم به ذکر است که کتب شرح حال و جرح و تعدیل راویان جوامع روایی با عنوان رجال جوامع روایی در فصلی جداگانه معرفی شده است. باید توجه داشت که راویان ذکرشده در این کتاب‌ها، حتماً در برخی جوامع روایی دارای روایت هستند و این تفاوت میان کتب رجال جوامع روایی و کتب جامع جرح و تعدیل است[۱۰].

    در جلسه دهم و یازدهم، فصل نهم، به معرفی تعدادی از کتب ضفعا پرداخته شده است. گروهی از پیشوایان جرح و تعدیل اهل سنت، در معرفی راویان ضعیف، کتاب‌هایی خاص نگاشته‌اند که افراد معرفی‌شده در این‌ کتاب‌ها به دلایل گوناگون تضعیف شده‌اند. شایان ذکر است که برخی رجال‌شناسان علل تضعیف را تا بیست نوع بر‌شمرده‌اند. تألیف کتب ضعفا، از قرن سوم هجرى آغاز شده‌ است. آنچه که از این مجموعه تألیفات، اینک موجود بوده و نشر یافته‌اند به قرار زیر است که در این فصل، به معرفی آنها پرداخته شده است:

    1. كتاب الضعفاء الصغير، تألیف محمد بن اسماعیل بخاری؛
    2. كتاب الشجرة في أحوال الرجال، تألیف ابراهیم بن یعقوب جوزجانی؛
    3. كتاب الضعفاء والمتروكين، تألیف ابو‌زرعه رازی؛
    4. كتاب الضعفاء والمتروكين، تألیف احمد بن علی نسایی؛
    5. كتاب الضعفاء الكبير، تألیف محمد بن عمر بن موسی عقیلی؛
    6. كتاب المجروحين من المحدثين و‌الضعفاء و‌المتروكين، تألیف ابن حبان بستی؛
    7. الضعفاء والمتروكون، تألیف ابوالحسن علی بن عمر بن احمد دارقطنی؛
    8. الكامل في ضعفاء الرجال، عبدالله بن عدی بن عبدالله جرجانی؛
    9. المغني في الضعفاء، شمس‌الدین محمد بن احمد ذهبی؛
    10. ميزان الاعتدال في نقد الرجال، شمس‌الدین محمد بن احمد ذهبی؛
    11. لسان الميزان، ابن حجر عسقلانی[۱۱].

    در جلسه دوازهم، فصل دهم، به سیر تألیف در ثقات، نگاهی افکنده شده است. با گسترش دانش رجال و نیاز به جستجوی احوال راویان حدیث، برخی بر‌ آن ‌شدند تا اسامی راویان ثقه را جدا کنند و آن را در کتابی مستقل گرد ‌آورند. این کار، همگام با جداسازی اسامی راویان ضعیف انجام شد. تألیف درباره ثقات، از قرن پنجم تا قرن هشتم هجری متوقف، ولی پس از قرن هشتم، تألیف در این زمینه دوباره از سر گرفته شد. تألیفات متأخر، غالباً تکمیل نشده و به‌صورت ناقص و چاپ‌نشده باقی مانده است. اما کتاب‌هایی که در موضوع ثقات باقی مانده و به چاپ رسیده‌اند، عبارتند از: «تاريخ الثقات» عجلی؛ «كتاب الثقات» ابن حبان بستی و «تاريخ أسماء الثقات ممن نقل عنهم العلم» ابن شاهین که در این فصل، به معرفی مفصل آنها پرداخته شده است[۱۲].

    در سایر جلسات و فصول کتاب، به‌ترتیب به بحث پیرامون رجال جوامع حدیثی[۱۳]، رجال کتب خاص[۱۴] و سیر نگارش رجال شهرهای خاص[۱۵]، تک‌نگاری‌های موضوعی خاص[۱۶] و کتاب «سير أعلام النبلاء» ذهبی[۱۷] پرداخته شده است.

    وضعیت کتاب

    کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع[۱۸]، به توضیح مختصر برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۱۹].

    پانویس

    1. ر.ک: متن کتاب، ص3
    2. ر.ک: همان، ص14
    3. ر.ک: همان، ص26
    4. ر.ک: همان، ص40
    5. ر.ک: همان، ص56
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان، ص64
    8. ر.ک: همان، ص94
    9. ر.ک: همان، ص97
    10. ر.ک: همان، ص126
    11. ر.ک: همان، ص152-‌153
    12. ر.ک: همان، ص198
    13. ر.ک: همان، ص214
    14. ر.ک: همان، ص236
    15. ر.ک: همان، ص248
    16. ر.ک: همان، ص268
    17. ر.ک: همان، ص248
    18. ر.ک: پاورقی، ص51
    19. ر.ک: همان، ص72

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها