کتاب صورة الأرض من جغرافیة بطلیموس في «المدن و الجبال و البحار و الجزائر و الأنهار»

    از ویکی‌نور
    کتاب صورة الأرض من جغرافیة بطلیموس في «المدن و الجبال و البحار و الجزائر و الأنهار»
    کتاب صورة الأرض من جغرافیة بطلیموس في «المدن و الجبال و البحار و الجزائر و الأنهار»
    پدیدآورانخوارزمی، محمد بن موسی (نويسنده)

    مژیک، هانس فون (محقق)

    کراچکوفسکی، ایگناتی یولیانوویچ (مقدمه‌نويس)
    ناشردار و مکتبة بيبليون
    مکان نشرلبنان - بیروت
    سال نشر2009م
    چاپ1
    شابک-
    موضوعجغرافیا - متون قدیمی تا قرن 14 - نقشه‎‌‌ها
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏خ‎‏9‎‏ص‎‏9 93 G
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    كتاب صورة الأرض من جغرافية بطلميوس في المدن و الجبال و البحار و الجزائر و الأنهار، نوشته ابوجعفر محمد بن موسی خوارزمی (233-185ق) است. او «سیمای زمین» را از جغرافیای کلاودیوس بِطلَمیوس قُلوذی Ptolemy Quluzi (163یا 170-85م) برگرفته و بر آن افزوده و جرح و تعدیل‌هایی در اصلاح متن و نقشه‌های جغرافیایی بطلمیوس انجام داده است. «هانس فون مژیک» پژوهش این کتاب را انجام داده است[۱]‏.

    «صورة الأرض» در شمار مجموعه آثاری است که با عنوان «سلسلة الجغرافية و الرحلات عند العرب» عرضه شده است و «اگناتیوس یولیانوویچ کراچکوفسکی» (1951-1883م)، «صلاح‌الدین خالدی» و «محمد عبدالحمید الحمد» مقدمه‌هایی بر آن نوشته‌اند[۲]‏.

    مستشرق نامدار «کراچکوفسکی» (اغناطیوس کراتشکوفسکی) در پیشگفتار کتاب، از خوارزمی به بزرگی یاد کرده است و می‌گوید: ازآنجاکه دانش فَلک و ریاضیات بر فضای دانش خوارزمی چیره بوده است، او کتاب جغرافی‌اش را به شکل جدول‌های «زیج» نوشته است (زیج، جدولی است که نام و موقعیت و زمان حلول ستارگان و کواکب را نشان می‌دهد و در نجوم اسلامی استفاده می‌شده ‌است). این کتاب فقط یک «ترجمه» نیست. هرچند خوارزمی ترتیب متنیِ آن را بر مبنای هیئت جداول بطلمیوس سامان ‌داده ‌است، افزوده‌های گسترده‌ و جرح و تعدیل‌هایی نیز بر دیدگاه‌های بطلمیوس دارد؛ او در جدول‌های کتاب، موقعیت‌های جغرافیایی 537 سرزمین بزرگ را در دو ستون نمایش می‌دهد. این سرزمین‌ها در هفت اقلیم پخش شده‎اند و به اندازه‌ای که از «خط زوال ابتدایی» دور می‌گردند، موقعیتشان نمایش داده می‌شود. پیش‌تر، این وضعیت را بطلمیوس نیز با عنوان «جزیره‌های سعادت» (یا خالدات) در دورترین نقطه آفریقا نشان‌ داده ‌است. خوارزمی در باب‌بندی کتابش، از روش بطلمیوس در کتاب «درآمدی به جغرافیا» آشکارا دور می‌شود[۳]. او با جغرافیای فلک‌شناسی خود، به شرح اقالیم هفت‌گانه و وصف کوه‌ها، دریاها، جزیره‌ها و بیشتر از همه، به توصیف رودها در هر اقلیمی می‌پردازد[۴]‏.

    درباره متن کتاب و زمان تألیف آن اختلاف است؛ «ابوالفداء» از کتاب خوارزمی با عنوان «رسم الربع المعمور» یاد می‌کند و آن را منسوب به بطلمیوس می‌داند که برای مأمون به عربی ترجمه شده است، اما «بارتولد» (1930-1869م) بر این باور است که چون در کتاب از شهر «سُرّ مَن رأی» (سامره) پایتخت عهد «معتصم» یاد شده است، تألیف آن پس از مأمون انجام شده است. این کتاب که مانند دیگر تألیفات خوارزمی وضع نامناسبی دارد، در کتابخانه قاهره پیدا شد و سپس به کتابخانه استراسبورگ منتقل گردید. به‌جز مقاله یا فصل‌های اول و هشتم کتاب، دیگر فصول از دوم تا هفتم مبتنی بر تقسیمات جغرافیایی و کاملاً خلاف تقسیمات بطلمیوسی است. بطلمیوس از ۲۱ منطقه بحث کرده، ولی اثر خوارزمی مبتنی بر ۷ اقلیم است. یا اینکه، یونانیان به پیروی از بطلمیوس طول دریای مدیترانه را °۶۲ دانستند، درحالی‌که خوارزمی این محاسبه را به °۴۲ کاهش داده است. از این نکته‌ها چنین برمی‌آید که «صورة الأرض» خوارزمی، ترجمه دقیق مجسطی بطلمیوس نیست، بلکه متن دست‌کاری‌شده کتاب «المدخل إلی الجغرافيا» و کتاب مستقلی است. خوارزمی برخلاف معمول، اقلیم‌های هفت‌گانه را بر پایه درجات عرض تقسیم کرد. او در تدارک نقشه نیز مبتکر بزرگی بود. «صورة الأرض» به گمان برخی محققان بر اساس نقشه‌ای از جهان و نیز نقشه‌هایی از ۷ اقلیم تألیف شده است. متأسفانه این نقشه‌ها به دست نیامده است. در نسخه خطی استراسبورگ فقط چهار نقشه از جزیره جوهر، دریاها و دیگر نواحی رود نیل و دریای آزوف باقی مانده است[۵]‏.

    خوارزمی در «صورة الأرض» این مباحث را عرضه کرده است: توصیف شهرهای آبادی که روی کره زمین، پشت خط استوا، در سرزمین‌های هفت‌گانه (الأقاليم السبعة) و پشت آن‌ها تا عرض شصت‌وسه درجه جای دارند[۶]‏؛ توصیف کوه‌هایی که در پشت خط استوا هستند، به‌ضمیمه کوه‌هایی که در اقالیم سبعه‌اند (به‌ویژه، کوهی که در نخستین اقلیم و در جزیره یاقوت است)[۷]‏؛ وصف دریاهایی که بر سطح زمینند (دریای مغربی بیرونی، دریای شمالی بیرونی؛ دریاهایی که همگی به یکدیگر راه دارند، مانند: «طنجه، مرطانیه، افریقیه، برقه؛ مصر و شام، برقه و لزقه»؛ وصف دریاهای بزرگی که برخی از آن‌ها به برخی دیگر راه دارند، مانند: «قلزم، اخضر، سِند، هند، چین، بصره»؛ دریاهای خوارزم؛ جرجان؛ طبرستان؛ دیلم؛ دریای سیاه)[۸]‏؛ وصف جزیره‌هایی که در دریاها هستند (جزیره‌های دریای مغرب بیرونی، جزیره‌های طنجه، مرطانیه، افریقا، برقه، شام جزایر دریای‌های قلزم، اخضر، سند، هند و چین، جزیره سرندیب و جزیره‌های دریای‌های بصره، جرجان و طبرستان و...)[۹]؛ وصف چشمه‌ها و رودخانه‌هایی مانند رود نیل که پشت خط استوا هستند و رودهایی که در اقالیم سبعه و پشت آن‌ها جای‌ دارند؛ به‌ویژه رود دجله، مهران، جنجس در اقلیم پنجم و رود فرات در اقلیم ششم و رود بلخ در اقلیم هفتم[۱۰]‏.

    نظریه تقسیم جهان به هفت اقلیم از طریق ترجمه المجسطی و دیگر آثار بطلمیوس به جغرافی‌دانان اسلامی رسیده است. نخستین جغرافی‌دان مسلمان که این روش تقسیم‌بندی را برگزید، خوارزمی بود. او در «صورة ‌الأرض» ربع مسکون را بر اساس طول نسبی شب و روز یا میل خورشید نسبت به خط استوا، به ۷ قسمت مستطیل‌شکل و موازی با خط استوا تقسیم کرد که یکی پس‌ از دیگری، میان خط استوا و شمالی‌ترین عرض جغرافیایی که در نظر او قابل‌ سکونت بشمار می‌رفت، جای داشتند. خوارزمی آغاز اقلیم اول را که جنوبی‌ترین اقالیم بود، خط استوا و پایان آن را عرض °۱۶ و ´۲۴ شمالی دانسته و ازآن‌پس، پهنای اقالیم را به‌تدریج تقلیل داده بود، تا اینکه در اقلیم هفتم به °۳ عرض جغرافیایی محدود می‌گردید[۱۱]‏.

    این نسخه «صورة الأرض» از دو بخش عربی و انگلیسی شکل‌ یافته ‌است. محقق (مژیک) از منابع عربی و انگلیسی در تهیه این اثر بهره ‌جسته ‌است[۱۲]‏. فهرست مطالب کتاب نیز پیش از بخش انگلسیی کتاب درج شده است[۱۳]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص19
    2. ر.ک: همان، ص40-5
    3. ر.ک: همان، ص9-8
    4. ر.ک: متن کتاب، ص161-159
    5. ر.ک: عنایت‌الله رضا، ج18، ص245-244
    6. ر.ک: متن کتاب، ص3-37
    7. ر.ک: همان، ص38-65
    8. ر.ک: همان، ص66-83
    9. ر.ک: همان، ص84-105
    10. ر.ک: همان، ص106-158
    11. ر.ک: گنجی، محمدحسن، ج9، ص681-680
    12. ر.ک: مقدمه محقق، ص42-40
    13. ر.ک: متن کتاب، ص203-201

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. عنایت‌الله رضا، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1392.
    3. گنجی، محمدحسن، «همان».



    وابسته‌ها