کتاب تالش: یک تکنگاری از تالش پیش از برآمدن رضاشاه
کتاب تالش | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | کهن، گوئل (نویسنده) |
ناشر | نامک |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1403 |
شابک | 3ـ46ـ6670ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
کتاب تالش: یک تکنگاری از تالش پیش از برآمدن رضاشاه به کوشش گوئل کهن، اطلاعات دستاولی که این رسالۀ مختصر اما چندبعدی ارائه میدهد، ضمن برخورداری از قابلیت استفاده در شرح برخی از نادانستهها، میتواند در تدوین و تکمیل تاریخ اجتماعی تالشیان اندکی پرتوافکن باشد.
گزارش کتاب
تالشها یا طالشها که به زبان محلی در حالت مفرد خود را «تالوش» مینامند، از مردم بومی منطقۀ غرب و شمال گیلان و جنوب غربی دریای خزر هستند. دوسوم جمعیت این منطقه در بخش شمالی تالش بزرگ و جداشده توسط استعمار روس زندگی میکنند و یکسوم از آنان در پهنۀ باقیمانده در ایران ساکناند. شواهد تاریخی نشان از تسلط تدریجی روسها بر مناطق فراتر از عهدنامه دارد که با جابجاییها و پیشبرد پستهای دیدبانی از قلل جبال تا کنار رودخانهها و اشغال مناطق جدید ادامه داشته است. این رساله نماد دیگری است از وضعیت زمینها و مالکیت کشاورزی و شرایط زیست ساکنان تالش در سالهای پیش از قانون اجرای اصلاحات ارضی در زمان محمدرضا شاه و همچنین تحول خانهسازی سنتی در مقایسه با خانهسازی نوین امروزی. بنابراین در مطالعات تطبیقی مربوط به پیش و پس از اصلاحات ارضی هم ممکن است به کار آید.
اطلاعات دستاولی که این رسالۀ مختصر اما چندبعدی ارائه میدهد، ضمن برخورداری از قابلیت استفاده در شرح برخی از نادانستهها، میتواند در تدوین و تکمیل تاریخ اجتماعی تالشیان اندکی پرتوافکن باشد. این رساله چهبسا در عرصۀ سه نوع تاریخنگاری (عمومی، سلسلهای و محلی) در ایران بتواند در قالب تاریخنگاری محلی مفید افتد یا به قول سیدظهیرالدین مرعشی این رساله نیز از بین پنج طبقۀ اجتماعی، در خدمت به تاریخنگاری دربارۀ دو طبقۀ چهارم (حاکمان و نظامیان) و پنجم (کشاورزان و مولدین) به کار آید.
این رساله که نگاهی انتقادی به وضع تالش در روزگار احمدشاه قاجار و اواخر جنگ جهانی اول دارد، راهنمایی است از زبان شاهدی آگاهی برای اصلاح و بیداری پایتختنشینان نوشته شده و میکوشد اهل تالش را از خمودگی به در آورد و به محو ظلم و بیعدالتی در آن دیار برانگیزد. نکتۀ تعجببرانگیزی که از مطالعۀ این تکنگاری پرنکته به ذهن خواننده متبادر میشود، وجود ساختارهای استبدادی پیش از مشروطیت و تداوم روابط ناعادلانه در آن خطۀ حاصلخیز است.
مقداری از مضامین این رساله که جنبۀ سیاسی دارد، کموبیش جانبدارانه مینماید و همراه است با جهتگیری شخصی و چهبسا طبقاتی یا قضاوتهای تند و افراطی دربارۀ تلاشها و فعالیتهای جمعی از تالشیان یا بیکارگی و کجروی بخشی از ساکنان آن دیار؛ اما درمجموع میتوان گفت رویکرد رسالهنویس اصلاحگرایانه و مترقیانه است؛ بنابراین قانونجویی و قانونمداری وی در جهت توسعۀ مدنیت و رشد پیشرفت جامعهای است که از دو استبداد سیاسی ـ فئودالی و دینی رنج میبرد.
نکتۀ بسیار مهمی که دربارۀ ماهیت تدوین و تهیۀ این رساله و نویسندۀ آگاه و فراخنگر آن قابل ذکر و درخور تعمق است، لزوم توجه به شرایط زمانی و شیوۀ ارائۀ آن به مقامات انگلیسی در گرماگرم پایان جنگ جهانی یکم و برگزاری «کنفرانس صلح برلین» است که طی آن انجام تغییرات جغرافیایی گسترده در نقشۀ سیاسی جهان مدنظر بوده است. چهبسا بتوان گفت نویسندۀ رساله نیز به دستور و خواست وثوقالدولۀ صدراعظم، بیسروصدا مأموریت یافته بود که در منطقۀ تالش جنوبی حضور یابد و گزارش جامع و آگاهانهای از جامعۀ تالشیان و سرزمینشان در جهت جلب نظر کنفرانس صلح پاریس تهیه کند تا بلکه بر اساس سیاست دولت وثوقالدوله بتوان مناطق مزبور را به ایران برگردانید.
نویسندۀ این رساله نامشخص است و شروع رسالۀ وی به تاریخ 1135 قمری برابر با آبان 1295 شمسی است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات