كتاب أبی الجعد أحمد بن عامر الطائي من أصحاب الرضا علیهالسلام و كتاب نثر اللئالي و كتاب الطب
كتاب أبی الجعد أحمد بن عامر الطائي من أصحاب الرضا علیهالسلام و كتاب نثر اللئالي و كتاب الطب | |
---|---|
پدیدآوران | طائی، احمد بن عامر (نويسنده)
طبرسی، فضل بن حسن (نويسنده) راوندي کاشاني، فضل الله بن علي (نويسنده) ابن بسطام، حسين (نويسنده) ابن بسطام، عبدالله (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | کتاب نثر اللئالي
کتاب الطب ... نثر اللئالي ... الطب |
ناشر | بنياد فرهنگ اسلامى کوشانپور |
مکان نشر | ايران - تهران |
موضوع | احاديث شيعه - قرن 2ق.
احاديث شيعه - قرن 5ق. پزشکي اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14 علي بن ابي طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار محمد(ص)، پيامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - کلمات قصار |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 128/5 /ط2الف2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
كتاب أبی الجعد أحمد بن عامر الطائي من أصحاب الرضا علیهالسلام و كتاب نثر اللئالي و كتاب الطب، مجموعهای است حاوی سه کتاب به نامهای «کتاب أبی الجعد» تألیف احمد بن عامر طائی، «نثر اللئالي» اثر ابوعلی طبرسی (متوفی 548ق) یا ابورضا راوندی (متوفی 570ق) و «کتاب الطب» اثر ابوعتاب عبدالله بن بسطام نیشابوری و برادرش حسین بن بسطام که در یک مجلد به زبان عربی و به دستور حاجآقا حسین طباطبایی بروجردی و به همت حاج محمدحسین کوشانپور به چاپ رسیده است. موضوع این سه کتاب روایات اسلامی است؛ اولین کتاب حاوی روایات پیامبر اکرم(ص) است از طریق ابوالجعد که از طریق طبرسی به ما رسیده؛ کتاب دوم دربردارنده کلمات کوتاهی از مولا علی(ع) به ترتیب حروف الفبا؛ و کتاب سوم روایات و ادعیه درباره دردها و امراض است.
ساختار
اثر دارای مقدمه حاجآقا حسین طباطبایی بروجردی و محتوای مطالب در سه کتاب است که به ترتیب پشت سر هم در یک مجلد ذکر شده است.
گزارش محتوا
كتاب أبی الجعد
کتاب اول از این مجموعه، کتاب ابی الجعد احمد بن عامر بن سلیمان طائی از اصحاب امام ابوالحسن علی بن موسیالرضا(ع) است. نجاشی در فهرستش در حرف همزه درباره احمد بن عامر توضیح داده است. اشکالی در سند این کتاب نیست بلکه سندش دارای علو است؛ سندی که در این نسخه ذکر شده با شیخ ثقه امین ابوعلی فضل بن حسن طبرسی آغاز میشود؛ ابوعلی طبرسی نیز از علو خالی نیست؛ زیرا او از طبقه چهاردهم روات است و روایتش از احمد بن عامر که از طبقه ششم است به پنج واسطه نقل شده است که آنها نیز خالی از علو نیستند. منشأ این امر، طول عمر احمد بوده است. بااینکه نسخه این اثر اغلاط فراوانی دارد ولی به دلیل نایاب بودنش لازم است چاپ و از زوال حفظ گردد.[۱]
کتاب ابی الجعد مجموعه روایاتی است از پیامبر اکرم(ص) که به سند وی تا طبرسی رسیده و به دست ما رسیده است. اسناد کتاب چنین است: «اخبرنا الشیخ الامام الاجل العالم الزاهد امینالدین ثقة الاسلام امین الرؤسا ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی اطال الله بقاؤه یوم الخمیس غرة شهر الله الاصم رجب سنة تسع و عشرین و خمسمائة قال اخبرنا الشیخ الامام السید الزاهد ابوالفتح عبدالله ابن عبدالکریم بن هوازن قشیری ادام الله عزه قرائة علیه داخل القبة التی فیها قبر الرضا علیهالسلام غرة شهر الله المبارک سنه احدی و خمسمائة قال حدثني الشیخ الجلیل العالم ابوالحسن علی بن محمد بن علی الحاتمی الزوزنی قرائة علیه سنه اثنتین و خمسین و اربعمائة قال اخبرنا ابوالحسن احمد بن هارون الزوزنی قال اخبرنا ابونصر محمد ابن عبدالله بن محمد الحقده العباس بن حمزة النیشابوری سنه سبع و ثلثین و ثلثمائة قال حدثنا ابوالقاسم عبدالله بن احمد بن عامر الطائی بالبصرة قال حدثني ابی سنة ستین و ماتین قال حدثني علی بن موسیالرضا علیهالسلام سنه اربع و تسعین و مائة قال حدثني ابی موسی بن جعفر قال حدثني جعفر بن محمد قال حدثني ابی محمد بن علی قال حدثني ابی علی بن الحسین قال حدثني ابی ا لحسین بن علی قال حدثني ابی علی بن ابیطالب علیهالسلام قال قال رسولالله صلی الله علیه و سلم حدثني جبرئیل علیهالسلام عن الرب تعالی عز و جل یقول ا لله عز و جل لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی».[۲]
سپس نویسنده در موارد بعدی که روایات را ذکر کرده با عبارت قال: قال رسولالله(ص) و یا معصومی دیگر آغاز کرده است.
در پایان کتاب، تاریخ پایان کتابت این نسخه در تاریخ هفتم رجبالمرجب سال 1089 و کاتب آن عبدالعلی به دستور میرزا محمد مؤمن حسینی قمی ذکر شده است.[۳]
نثر اللئالي
دومین کتاب این اثر «نثر اللئالي» است که برخی از علما آن را به امین الاسلام ابوعلی طبرسی (متوفی 548ق) منسوب کردهاند و گفته هم شده که این اثر از آن سید ابورضا فضلالله بن علی راوندی (متوفی 570ق) صاحب النوادر و دیگر آثار است.[۴]
نویسنده در ابتدای کتاب نثر اللئالی پس از –حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش میگوید: این الفاظی است که از سید الاولیاء علی بن ابیطالب(ع) صادر شده و به ترتیب حروف الفبا در این کتاب تنظیم میگردد.[۵]
در باب صاد این کتاب در کلمات صادره از امیر مؤمنان علی(ع) روایاتی را میبینیم که ترجمه آن چنین است: راستگویی مایه نجات انسان میشود. سلامتی بدن در روزه است. صبر مایه پیروزی است. نماز شب باعث نورانیت در روز میشود. صلاح انسان در حفظ زبان است. صلاح بدن در سکوت است. با نیکان بنشین تا از شر بدان در امان باشی. سکوت نادان، پردهای است بر عیوبش. صله ارحام کن تا بزرگی یابی. صلاح دین در تقوا و ورع، و فسادش در طمع است.[۶]
در پایان کتاب درباره کتابت و تاریخ پایان آن نوشته شده که کتابت این نسخه در سال 1100 پایان گرفته است.[۷]
کتاب الطب
کتاب الطب، سومین اثر در این مجموعه است. این کتاب بهصورت مشترک از دو برادر و دوعالم قرن چهارم به نامهای ابوعتاب عبدالله بن بسطام و برادرش حسین بن بسطام بن سابور زیات است. نجاشی در فهرستش مینویسد حسین بن بسطام که ابوعبدالله بن عیاش وی را حسین بن بسطام بن سابور زیات خوانده، کتابی دارد که با برادرش آن را در طب نوشته این کتاب کثیر الفوائد و المنافع است و به طریقه طب در اطعمه و منافعش و دعا و وِرد نوشته شده است.[۸]
در ابتدای کتاب الطب حکایتی از مریضی و درد سلمان فارسی و سؤال امیرالمؤمنین(ع) نقل شده که وقتی علی(ع) از سلمان درباره مریضی دیروزش پرسید: چگونه صبح کردی؟ او گفت خدا را شکر ولی خیلی درد کشیدم. علی(ع) به او گفت: هر دردی که به شیعیان ما میرسد کفاره گناهانشان است. در روایتی دیگر بیان شده که برای هر دردی دعایی وارد شده است. نویسنده، پس از بیان چند روایت درباره حکمت مریضیها و دردها و بیان روایاتی درباره مقدار ثواب در هر ناراحتی و مرضی، با بیان دعاها درباره سردرد آغاز میکند.[۹]
در روایتی در این بخش از قول سهل بن احمد از امام باقر(ع) آمده که آن امام(ع) فرمودند هرگاه سر کسی درد گرفت، دستش را بر آن بگذارد و هفت مرتبه بگوید «أعوذ بالله الذي سكن له ما في البر و البحر و ما في السموات و الأرض و هو السميع العليم» [یعنی پناه بر خداوندگاری که آنچه در خشکی و دریا و آسمانها و زمین است به امر اوست؛ خدای شنوای دانا] تا درد سرش برطرف گردد.[۱۰]
در پایان کتاب الطب درباره تاریخ پایان کتابت و میزان نشر آن آمده: کتاب طب الائمه امتثالا لامر حاجآقا حسین طباطبایی بروجردی به دست حاج محمدحسین کوشانپور در دوم شوال سال 1377 چاپ شد. از این کتاب هزار نسخه چاپ شده و تحت اشراف ابوالحسن شعرانی بوده است.[۱۱]
وضعیت کتاب
لیست اغلاط کتاب در انتهای اثر ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.