پندارهای یونانی در مثنوی

    از ویکی‌نور
    پندارهای یونانی در مثنوی
    پندارهای یونانی در مثنوی
    پدیدآورانحیدری، فاطمه (نویسنده)
    ناشرانتشارات روزنه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1384
    چاپاول
    شابک964-334-232-8
    موضوعمولوی، جلال‌الدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. - تاثير يونان تصوف - مطالعات تطبيقي
    کد کنگره
    ‏‎‏/‎‏ي‎‏9‎‏ح‎‏9 / 5307 PIR

    پندارهای یونانی در مثنوی تألیف فاطمه حیدری، این کتاب، کوشیده است که از میان اندیشه‌های حکمای یونانی و اندیشه‌های عرفانی اسلام، خصوصاً اندیشۀ عرفانی مولانا، شباهت‌ها و مشترکاتی را به دست آورد و آنها را به صورت تطبیقی، مورد مقایسه، تحلیل و بررسی قرار دهد و تأثیر و تأثر دو حوزۀ فکری و تمدنی، یعنی حوزۀ یونان و حوزۀ جهان اسلام را با بر یکدیگر آشکار سازد. مهم‌ترین موضوع‌ها و مطالبی که محور بحث بوده و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته، عبارت است از: سلوک؛ شناخت نفس؛ خدا؛ طیران واحد به سوی واحد؛ جنسیت؛ عشق؛ وحدت وجود؛ عالم مُثُل یا اعیان ثابته؛ عقل؛ ماهیت روح؛ وحدت ارواح؛ قدمت روح؛ عالم کبیر و عالم صغیر؛ جبر و اختیار؛ صیرورت؛ سماع؛ اضداد؛ و...

    اساس بحث در این مقایسه و تحقیق، مثنوی معنوی مولانا و آثار افلاطون، به خصوص مجموعه آثار مرتبط با فلوتین است که از مهم‌ترین آثار متفکران یونانی می‌باشد. مؤلف می‌نویسد تفاوت میان فلاسفه و صوفیه دربارۀ مبادی و غایات انکارناپذیر است، اما تأثیر تلقّی و اقوال این دو بر یکدیگر هم غیر قابل پنهان است. وی در این پژوهش در خصوص موضوعات فوق، وجوهات مشترکی را میان اندیشه‌های یونانی و نظرگاه‌های عرفانی مولانا شناسایی کرده و نشان داده است؛ مثلاً در بحث سلوک، ابتدا دیدگاه مولانا و برخی عارفان مسلمان را دربارۀ سیر و سلوک بیان می‌کند که همگی بر ضرورت سلوک و نیل به مقام توحید و اتحاد سخت تأکید دارند؛ سپس اقوال افلاطون و فلوتین را دربارۀ خلع بدن و نیل به عالم کشف و اشراق، ذکر می‌کند که آن دو تجربیات خود را از این موضوع نقل نمودند،آنگاه بازتاب نظریات این دو حکیم یونانی را در آثار شیخ اشراق، صدرالمتألهین و میرداماد بررسی می‌کند که آنان عیناً و با ذکر منبع از کلام و دیدگاه یونانیان اقتباس کرده‌اند. در ادامه، نظریات برخی یونانیان را در موضوعاتی چون: تهذیب نفس؛ بی‌خودی و فنا؛ تأله و تشبّه به خداوند؛ عروج به سوی خدا؛ مطرح می‌کند و در هر مورد دیدگاه مشابه مولانا را نیز از مثنوی بیان می‌دارد و به خواننده چنین القا می‌شود که این مشترکات اتفاقی نیست و لابد، مولانا از مکتب یونانیان متأثر بوده است. به همین ترتیب سایر موضوع‌ها را نیز بررسی نموده است.

    در مقدمۀ کتاب، پیش از ورود به این مباحث، به بررسی خاستگاه منابع احتمالی تصوف می‌پردازد و با ارائه نمونه‌ها و شواهدی از کتب تاریخی و اقوال بزرگان، مبنی بر قرابت قابل توجه حکمت نو افلاطونی و تصوف اسلامی، بر تأثیرپذیری عرفان اسلامی از حکمت یونانی تأکید می‌کند و در مطلبی دیگر، با عنوان نی‌نامه به بررسی مفهوم هجده بیت آغازین مثنوی که آن را زبدۀ تمامی و براعت استهلال این کتاب می‌داند، می‌پردازد و حکایت مهجوری و مشتاقی انسان را که از زبان نی بیان شده، تحلیل و بررسی می‌کند.

    مبنای کار در این پژوهش، مثنوی معنوی نسخۀ نیکلسون بوده و هرجا، به ذکر ابیات مثنوی پرداخته، ابتدا به شمارۀ دفتر و پس از ممیز شمارۀ بیت را ذکر کرده و در بخش متفکران یونانی از کتاب‌های مختلفی که دربارۀ افلاطون و افلوطین استفاده نموده، مآخذ آن‌ها را نیز ذکر کرده و در پایان کتاب، فهرست‌های آیات،احادیث، و کتابنامه(فهرست منابع) تدو ین و درج شده است.[۱]


    پانويس

    1. ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص198-199


    منابع مقاله

    عالمی، محمدعَلَم، کتاب‌شناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمی‌ترین کتاب‌های مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.

    وابسته‌ها