پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی؛ تربیت زیباشناختی ملت در سیاست‌گذاری فرهنگی دولت

    از ویکی‌نور
    پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی؛ تربیت زیباشناختی ملت در سیاست‌گذاری فرهنگی دولت
    پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی؛ تربیت زیباشناختی ملت در سیاست‌گذاری فرهنگی دولت
    پدیدآورانقلی‌پور، علی (نویسنده)
    ناشرمؤسسه فرهنگی و پژوهشی چاپ و نشر نظر
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۳۹۷ش
    شابک978-600-152-263-5
    موضوعایران‌ -- تا‌ریخ‌ -- قرن‌ ۱۳ق‌ سیا‌ست‌ فرهنگی‌,ایران‌ -- تا‌ریخ‌ -- قرن‌ ۱۳ق‌ هنر,پهلوی، ۱۳۰۴- ۱۳۵۷- سیا‌ست‌ و حکومت‌ ایران‌ - تا‌ریخ‌
    کد کنگره
    ‏DSR۱۴۸۲/ق۸پ۴

    پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی؛ تربیت زیباشناختی ملت در سیاست‌گذاری فرهنگی دولت تألیف علی قلی‌پور؛ این کتاب مطالعه‌ای در تبار ایده‌ی تربیت ملت و پرورش ذوق آن نزد دولتمردان و روشنفکران عصر پهلوی اول است که با تحول و دگرگونی‌هایی به سیاست مقابله با گسترش فرهنگ عامه پسند و پدیده‌هایی چون فیلم‌فارسی و تئاتر لاله زاری در دهه‌ی 1340 و 1350 تبدیل می‌شود.

    ساختار

    کتاب در شش فصل به نگارش درآمده که عناوین فصلهای کتاب از این قرار است.

    فصل اول: پرورش ذوق عامه در عصر پهلوی اول

    فصل دوم: سال‌های بی دولتی هنر

    فصل سوم: بوروکراسی پرورش ذوق عامه

    فصل چهارم: هزینه پرورش ذوق از درآمد نفت

    فصل پنجم: مسأله «فیلم‌فارسی» و تربیت زیباشناختی مخاطب عام

    فصل ششم: مسئله «تئاتر لاله زاری» و ادغام آن در سیاست گذاری تلویزیون

    گزارش کتاب

    خواندنی‌ها در باب تقابل‌ها و مقاومت‌های روشنفکران، نویسندگان و هنرمندان در برابر دولت و کارگزاران فرهنگی در عصر پهلوی کم نیست، اما ایده‌های مشترک روشنفکران و دولتمردان و کارگزاران فرهنگی کمتر موضوع بحث و پژوهش بوده است. «پرورش ذوق عامه» که امروز عبارتی منسوخ به نظر می‌رسد، یکی از آن ایده‌های مشترک است که می‌توان در بطن تکوین تاریخی سیاست گذاری فرهنگی دولت مدرن بررسی کرد. سیاست گذاری فرهنگی در معنای عام آن برنامه ریزی سازمان یافته‌ی دولت‌ها در امور فرهنگی نظیر هنرها، آموزش عمومی و دین است. این کتاب از مباحث مورد توجه سیاست گذاری فرهنگی، تنها به سیاست هنر در افکار و آرای کارگزاران فرهنگی، دولتمردان، مدیران، روشنفکران، هنرمندان و هنردوستان درون دولت در فاصله‌ی سال‌های 1313 تا 1356 می‌پردازد تا فراز و نشیب سیاست گذاری برای هنرها را با عنایت به ایده «پرورش ذوق عامه» روایت کند. پس آن چه پیش رو دارید تاریخ‌نگاری یک ایده و دو ساحت مهم آن، یکی «پرورش» و دیگری مفهوم «ذوق» نزد عاملان این پرورش است.

    سال 1348، شورای عالی فرهنگ و هنر که شورای راهبردی وزارت فرهنگ و هنر بود، متن «سیاست فرهنگی ایران» را پس از توشیح شاه منتشر می‌کند. «فرهنگ برای همه» یکی از اصول سیاست گذاری فرهنگی در این سند رسمی است که گویی تلویحا به فقدان «فرهنگ» نزد «همه» دلالت دارد. همگانی سازی فرهنگ در سال‌های نیمه‌ی دوم دهه‌ی 1340 یک سیاست بود. چون پدیده‌هایی که دولتمردان، روشنفکران و منتقدان هنری از سال‌های دهه‌ی 1330 به بعد «فیلم‌فارسی»، «تئاتر لاله زاری»، «موسیقی کوچه بازاری» و در یک کلام «ابتذال» نام نهادند، همان فرهنگ عامه پسند بود که در این پژوهش از آن به عنوان حوزه‌های مقاوم در برابر ایده‌ی «پرورش ذوق عامه» در سیاست گذاری فرهنگی یاد می‌شود. زیرا «عامه» در سال‌های مورد بحث این کتاب، به خصوص دهه‌های 1340 و 1350، توده‌ای منفعل و منعطف در برابر سیاست پرورش ذوق نیست، بلکه برعکس، توده‌ای سخت، صلب و مقاوم در برابر آن است. از این رو برنامه ریزی کارگزاران فرهنگی و روشنفکران حرفه‌ای درون دولت معطوف به ادغام فرهنگ عامه پسند در فرم‌های فاخر و ابداع ذوق مشروع می‌شود که در تقابل با ذوق پرورش نیافته و آموزش ندیده عامه است. در این دوران «ابتذال» کلید واژه روشنفکران، کارگزاران فرهنگی و دولتمردان برای نقد، تحقیر و تلویحا سرکوب ذوق عامه یا همان «فرهنگ عامه پسند» است که در نقدهای هنری مطبوعات، گفتار غالب روشنفکران و حتی سخنرانی‌های رسمی تکرار می‌شود. به زعم آن‌ها، اگر ذوق مردم با سیاست گذاری فرهنگی دولت و روشنفکران حرفه‌ای دورن آن «پرورش» نیابد و شم زیباشناختی ملت تربیت نشود، شیوع سلیقه‌ی «مبتذل» را در پی خواهد داشت.

    دهه‌های 1340 و 1350، چالش و دغدغه‌ی اصلی عاملان سیاست گذاری فرهنگی در کنار نویسندگان، روشنفکران و هنرمندان مدرن، رویارویی با «همه» یا همان «عامه» ای بود که میلی به ادغام در گفتار فرهنیختگی و هنردوستی دولت، دربار و فضای فکری و سیاسی آن سال‌ها نداشتند. از این رو عبارت «پرورش ذوق عامه» که در بندهای 25 تا 27 سند «سیاست فرهنگی ایران» ذیل اصل «فرهنگ برای همه» تشریح شد، با همه‌ی نقدها و مخالفت‌ها و اعتراضات آشکار روشنفکران و هنرمندان به سیاست گذاری فرهنگی دولت، پیشنهادی برای ایجاد وفاق فکری میان آن‌ها و کارگزاران فرهنگی و هری به نظر می‌آمد. اما این ایده‌های نوظهور در تاریخ فکر سیاست گذاران فرهنگی نبود که ناگهان در سال 1348 ظاهر شود، بلکه سه تبار مهم داشت: نخست سیاست فرهنگ در عصر پهلوی، دوم هرمونی ایده‌های محمدعلی فروغی در فرهنگ و هنر و تصورش از «عامه»، و سوم ایده‌ی «تربیت توده ها» در گفتار سوسیالیستی حاکم بر جریان‌های فرهنگی و هنری سال‌های 1320 تا 1332. اما سرانجام دوران کوتاه فقدان سیاست گذاری فرهنگی متمرکز دولت با کودتای 28 مرداد سال 1332 به پایان رسید.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران

    وابسته‌ها