پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم
پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم | |
---|---|
پدیدآوران | موسوي يزدي، علياکبر (نويسنده)
محمدی گیلانی، محمد (نويسنده) مظاهری، حسین (نويسنده) يزدي، محمد (نويسنده) مصباح یزدی، محمدتقی (نويسنده) |
ناشر | ميقات |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1362ش , |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم، اثر سید علیاکبر موسوی یزدی، محمد محمدی گیلانی، محمد یزدی، حسین مظاهری و محمدتقی مصباح، کتابی است پیرامون اثبات اصل ولایت، بدون تفصیل و پرداختن به کنه آن، با تکیه بر قرآن کریم و سنت پیامبر(ص).
ترجمه آیات و روایات، توسط محمد امینی، صورت گرفته است.
ساختار
کتاب با مقدمه نویسندگان آغاز شده است و مطالب دربردارنده تفسیر چهارده آیه پیرامون اصل ولایت میباشد.
گزارش محتوا
در مقدمه، به موضوع کتاب و برخی از ویژگیهای آن، اشاره شده است[۱].
اثر حاضر، نوشتهای است که پیرامون کمال نهایی انسان که در خلافت حقیقی خداوند و ولایت خاصه اوصیای مقرب او، متجلی میشود، بحث میکند[۲].
در این کتاب، چهارده آیه از آیات قرآن کریم، همراه با تفسیر و توضیح آورده شده است که ذیل هریک از آنها، نمونهای از روایاتی که درباره این آیات نقل شده، آمده و در انتها، خلاصه آنچه از آیات کریمه و روایات شریفه برداشت میشود، بیان شده است[۳].
بهمنظور آشنایی با محتوای مطالب، بهعنوان نمونه، به چند آیه و مطالب پیرامون آن، اشاره میشود. از جمله آیات ذکرشده در کتاب، عبارتند از:
- آیات 30 تا 33 سوره مبارکه بقره: وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يفْسِدُ فِيهَا وَ يسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ... و ما كنتم تکتمون (و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت»، [فرشتگان] گفتند: «آیا در آن کسى را میگمارى که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد و حال آنکه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه مىکنیم و به تقدیست میپردازیم» فرمود: «من چیزى میدانم که شما نمیدانید»... و آنچه را پنهان میداشتید میدانم»)[۴].
- نویسندگان پیرامون این آیه شریفه، ابتدا به این نکته اشاره نمودهاند که کلمه «خلیفه» در قرآن، جز در دو مورد (آیه 30 سوره بقره که بدان اشاره شد و آیه 26 سوره ص)، در هیچ جای دیگر، بهصورت مفرد بهکار نرفته است و پس از اشاره به سایر موارد آن که بهصورت جمع آمده، از جمله آیه 165 سوره انعام، آیه 14 سوره یونس، 69 سوره اعراف و...[۵]، به تبیین مقصود از خلافت در این آیات، پرداختهاند. به اعتقاد آنان، شاید در بسیاری از این آیات، خلافت به معنای جایگزینی گذشتگان در زندگی دنیا و جانشین شدن در مقام آنان باشد، که قرائن همراه این آیات نیز این مطلب را تأیید مینماید، اما در دو آیهای که خلیفه بهصورت لفظ مفرد آورده شده، منظور جانشینی خداوند است و بهعبارتدیگر، خلافت الهی را میرساند[۶].
- ایشان برای اثبات مدعای مزبور، دو دلیل ارائه نمودهاند:
- الف)- لفظ مطلق خلیفه، بدون اضافه و اشاره به مورد خلافت، چیزی است که تأکید میکند انسان، خلیفه کسی است که او را در این مقام قرار داده است.
- ب)- در مباحثهای که میان ملائکه و خداوند انجام شده، هنگامی که آنان از معنی قرار دادن خلیفهای که در زمین فساد و خونریزی میکند، سؤال نمودند، خداوند پاسخ داد که او چیزی میداند که آنها نمیدانند و آزمایشی که انجام داد و صلاحیت انسان را برای فراگیری اسماء روشن ساخت، همه این موارد، بهوضوح، حاکی از این است که خلافتی که در اینجا به آن تکیه میشود، جز خلافت الهی، چیز دیگری نیست[۷].
- راز خلافت الهی و ملاک آن و اسماء الحسنی، دیگر مطالبی است که پیرامون این آیات، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است[۸].
- آیه 59 سوره نساء: يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيوْمِ الْآخِرِ ذٰلِكَ خَيرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلا (اى کسانى که ایمان آوردهاید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیاى امر خود را [نیز] اطاعت کنید؛ پس هرگاه در امرى [دینى] اختلاف نظر یافتید، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید، این بهتر و نیکفرجامتر است). نویسندگان پیرامون این آیه شریفه، ابتدا به توضیح دو منصب پیامبر(ص) که عبارتند از ابلاغ شریعت و رهبری حکومت پرداخته و ضمن اشاره به آیاتی که اطاعت پیامبر(ص) را تأکید مینمایند، به تشریح معنای اطاعت از اولیالامر، پرداختهاند. ایشان معتقدند: ازآنجاکه اولیالامر در کنار رسول بیان شده است، آیه مورد بحث، دلالت بر وجوب اطاعت اولیالامر، همانند اطاعت رسول، از جهت ولایت و حکومت دارد و اینکه باید رأی آنان را پذیرفت و از دستوراتشان، اطاعت نمود؛ زیرا ایشان والیان امور مردم و حکام آنان میباشند[۹].
- به اعتقاد ایشان، با دقت در آیه، میبینیم که این آیه، تأکید بر وحدت اطاعت رسول و اطاعت ولی امر دارد؛ به این مفهوم که اطاعت اولیالامر، همان اطاعت رسول است؛ زیرا خداوند از طرفی برای خود، اطاعتی واجب قرار داده و از طرف دیگر، برای رسول و اولیالامر نیز اطاعت را واجب ساخته است؛ بنابراین اطاعت اولیالامر، همان اطاعت رسول و بهعبارتدیگر، اطاعت معصوم است. بدین ترتیب، به حکم یکسان بودن اطاعت از اولیالامر و اطاعت از رسول، که همان اطاعت از خدای تعالی است، اطاعت از اولیالامر نیز واجب مطلق میباشد و بر این اساس است که میگوییم آیه دلالت بر عصمت اولیالامر دارد؛ زیرا در جنب اطاعت خدا آمده است[۱۰].
- آیه 3 سوره مائده: حُرِّمَتْ عَلَيكُمُ الْمَيتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ مَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلاَمِ ذٰلِكُمْ فِسْقٌ الْيوْمَ يئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِینِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلاَمَ دِيناً فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (بر شما حرام شده است مردار و خون و گوشت خوک و آنچه به نام غیر خدا کشته شده باشد و [حیوان حلالگوشت] خفهشده و به چوب مرده و از بلندى افتاده و به ضرب شاخ مرده و آنچه درنده از آن خورده باشد، مگر آنچه را [که زنده دریافته و خود] سر ببرید و [همچنین] آنچه براى بتان سر بریده شده و [نیز] قسمت کردن شما [چیزى را] بهوسیله تیرهاى قرعه؛ این [کارها همه] نافرمانى [خدا]ست. امروز کسانى که کافر شدهاند، از [کارشکنى در] دین شما نومید گردیدهاند. پس از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما [بهعنوان] آیینى برگزیدم و هرکس دچار گرسنگى شود، بیآنکه به گناه متمایل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد] بىتردید، خدا آمرزنده مهربان است).
- نویسندگان قبل از پرداختن به مضمون آیه، به بررسی ابتدا و انتهای آن و تبیین این موضوع پرداختهاند که «اليوم» کدام روز است و احتمالات مطرحشده پیرامون آن را بررسی نمودهاند. مطابق احتمالی که اعتقاد شیعه است، مراد از «اليوم»، روز مشخصی است و آن روز غدیر خم، یعنی هجدهم ذیالحجه سال دهم هجری است و آیه درباره ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) نازل شده است و خلاصه نظر شیعه، این است که کفار پس از آنکه حقیقت پیروزی اسلام را دریافتند و به سیطره و قدرت اسلام و گسترش آن اعتراف نمودند، دیگر امیدی نداشتند که سپاه اسلام را بهجای خود نشانده و توان روزافزون آن را درهم شکنند، جز اینکه انتظار داشته باشند که این حرکت، با مرگ رهبر و انگیزه آن، از میان برود و این بدان علت بود که میپنداشتند رهبری پیامبر(ص)، در این حرکت عظیم اسلامی، مشابه رهبران دنیوی و مادی است که پس از مرگ رهبر آن، پیروانش نیز از میان میروند. به باور نویسندگان، دشمنان اسلام، واقعیت اسلام را چنین میپنداشتند، اما ناگهان با این عمل مواجه شدند که مقام رهبری اسلامی، رهبر و جانشین و پیشوای پس از خود را معرفی نموده و به این ترتیب، دین خدا را حفظ کرده و به آزمودن اسلام و گسترش زمینهها و تعمیق بخشیدن به ابعاد تربیتی آن، قیام مینماید و چون دریافتند که این رهبری پیامبرانه، امامتی را اعلام میکند که ادامه طبیعی آن رهبری خواهد بود، این استخلاف، کفار را در پرتگاهی از یأس و ناامیدی در جهت پیروزی و تلاش برای نابود ساختن دین افکند و این زمانی بوده که پیامبر(ص) رهبری شخصی را به رهبری نوعی که در ائمه(ع) تجسم مییافت، تبدیل نمود[۱۱].
بهمنظور آسانتر شدن ارتباط میان آیات و به دست آمدن نتیجهای مطلوبتر از مباحث، در پایان کتاب، نتایج و خلاصهای از نتیجه بحث پیرامون هر آیه، آمده است[۱۲].
در پایان کتاب، بهعنوان حسن ختام، مطلب فشردهای درباره علم غیب و عصمت پیامبران(ص) و ائمه(ع)، آورده شده است[۱۳].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب، در ابتدای کتاب آمده و پاورقیهای مربوط به هر آیه، در انتهای بحث از آن آیه، آورده شده است که در آنها، به ذکر نام سوره و شماره آیات مذکور در متن، پرداخته شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.