پدر تاریخ‌نگاری افغانستان

    از ویکی‌نور
    پدر تاریخ‌نگاری افغانستان
    پدر تاریخ‌نگاری افغانستان
    پدیدآورانحیدربیگی، حسین (به کوشش)
    ناشربنیاد اندیشه
    مکان نشرکابل
    سال نشر1396
    شابک8ـ12ـ635ـ9936ـ978
    موضوعکاتب هزاره، فیض محمد، ۱۸۶۲-۱۹۳۰؟- سرگذشتنامه-- کنگره ها,مجتهدان و علما,'Ulama, -- کنگره‌ها, -- Congresses, -- افغانستان, -- Afghanistan,a06,a06,افغانستان ,Afghanistan,-- تاریخ ,-- History,-- قرن ۱۴,-- 20th century,nli,a08,a08
    کد کنگره
    DS ۳۵۶/س۸ ۱۳۹۶‏

    پدر تاریخ‌نگاری افغانستان؛ مجموعه مقالات سمینار علمی گرامی‌داشت هشتادو‌ششمین سالگرد وفات علامه فیض‌محمد کاتب هزاره تألیف جمعی از نویسندگان به کوشش حسین حیدربیگی، علامه فیض‌محمد کاتب بدون شک یکی از نوابغ روزگارش در تاریخ‌نگاری بود و او می‌دانست که این رسالت روی شانه‌هایش سنگینی می‌کند و باید چنان آتشی در کف، تمام‌سوز و گدازش را بایستی تحمل و ثبت کرد و به نسل‌های آینده انتقال داد؛ ولو اینکه سوز این بازآفرینی‌های حوادث او را از پای دربیاورد.

    گزارش کتاب

    علامه فیض‌محمد کاتب بدون شک یکی از نوابغ روزگارش در تاریخ‌نگاری بود و او می‌دانست که این رسالت روی شانه‌هایش سنگینی می‌کند و باید چنان آتشی در کف، تمام‌سوز و گدازش را بایستی تحمل و ثبت کرد و به نسل‌های آینده انتقال داد؛ ولو اینکه سوز این بازآفرینی‌های حوادث او را از پای دربیاورد. او شروع راستین و تحول‌آفرین در عرصۀ نثر و تاریخ‌نگاری افغانستان بود؛ مردی با چهرۀ استخوانی با قلم رقصانی در دست و دل گره‌خورده با داغ‌های سرخ و آوارگانی پراکنده در هر سوی این خاک؛ قدکشیده از بین هزاره محمدخواجه، مردی غربت‌آلود و مشهور، به غربتش همین بس که هیچ تفصیل روشنی از بعضی زوایای زندگی این تاریخ‌نگار بزرگ عصر متأخر در دست پژوهشگران وجود ندارد. بسیاری از مقاطع خرده‌زندگی‌اش هنوز که هنوز است در سایه‌ای از ابهام مانده است؛ اینکه او دقیقا در کجا درس خوانده است، آن هم در سال‌های اختناق‌آمیز پساشکست و نفرت پراکنده در هر معبر و معیار، اینکه در کدام دامنه‌ای از علم و معرفت رشد یافته که آن‌چنان ذهن او انباشته از دانایی شده و چنان ساخت و بافت زبان را به دست آورده است که الان خوانندۀ آثارش را در شور و طنطنه و سوگ فرو خوردۀ خودش غرق می‌کند.

    شهرت امروز علامه فیض‌محمد کاتب هزاره، در تاریخ نابرابر و پر از اجحاف افغانستان، به معجزه نزدیک‌تر است تا به روند طبیعی و واقعی. آثار کاتب تا پیش از دو سه دهه به خیال بیشتر نزدیک بود تا به واقعیت ملموس. نسل دو سه دهه پیش ما دست‌یافتن به آثار او را همانند دست‌یافتن به مرغزارهای پست کوه‌قاف می‌دانستند؛ مرغزارهایی که هر لحظه گمان می‌رود دیوهایی از دوردست‌ها در آنجا سر برسند و همه چیز را به نابودی بکشانند.

    راز ماندگاری آثار کاتب و شهرت امروزۀ او را می‌توان در خرام قلم، چگونگی تاریخ‌نویسی و زبان بی‌بدیل او دانست. زبان تاریخ‌نگاری کاتب و نوع پرداختن به حوادث و تحولات و نبردهای خانمان‌سوز این سرزمین، به اندازه‌ای بدیع، زیرپوستی، تکنیکی و واقع‌بینانه نگاشته شده است که شاهان هم‌عصر و بعد از زمانۀ او هرگز به این گمان نبودند که روز و روزگاری مورد قضاوت تاریخ قرار خواهند گرفت. او گویا این راز را از همان روزهای اول تاریخ‌نگاری‌اش می‌دانست. از همین روی، زبان تاریخ‌نگاری او به گونه‌ای چندپهلو جلوه کرده است که هم شاه در وقایع و حوادث ذیحق و پیروزمند و افتخارآفرین از معرکه بیرون می‌آید و هم مخاطبان واقع‌بین می‌دانند که نسل گذشتۀ این سرزمین چه تلخ‌کامی‌ها و از هم پاشیدگی‌هایی را پشت‌سر گذرانده است. او می‌دانست که متعلق به سرزمینی است که ساختارهایی از هم گسسته و کله‌منارهای را در خود دیده است. او راز فصل‌های این سرزمین را می‌دانست و این که در این جا راه باریک‌تر از موی است و عشق آوارۀ کوه و بیابان.

    برای ملا فیض‌محمد هزاره، «کاتب» اسم با مسمایی است. او با نوشتن و کتاب پیوند ژرف و دوام‌دار داشت و نوشته و آثار بسیاری از خود به جا گذاشته است. به‌رغم انتشار بخش عمدۀ نوشته‌های کاتب، هنوز همۀ نوشته‌های او کاملاً انتشار پیدا نکرده است. نوشته‌های اصلی کاتب همه به امر و اهتمام دولت وقت نگاشته شده و لابد در دوایر دولتی بوده است. برخی اسناد و نوشته‌های شخصی او را نیز در سال‌ 1358 هیأتی متشکل از عبدالحی حبیبی، علی‌اصغر بشیر هروی، داکتر امیر محمد اسیر از شاگردان کاتب در مکتب حبیبه، عبدالله شادان و حسین نایل، با موافقت «وزارت اطلاعات و کلتور» وقت و وزارت مالیه برای آرشیف ملی خریدار کرد که مشتمل بر بیش از 3700 صفحه است.

    نوشته‌های کاتب به سه بخش قابل تقسیم است: الف. نوشته‌های منتشرشده، ب. نوشته‌های منتشرنشده؛ ج. آثار دیگرانی که به خط کاتب استنساخ شده است. نوشته‌های منتشرشده عبارتند از: تحفۀ ‌الحبیب، سراج ‌التواریخ، تذکرالانقلاب، نژادنامۀ افغان، تاریخ حکمای متقدمین، مقالات متفرقه. نوشته‌های منتشرنشده عبارتند از: وقایع افغانستان، فیضی از فیوضات، امان الانشاء، نخبۀ ‌الجغرافیا، فقرات شرعیه. کتاب‌های دیگران به قلم کاتب عبارتند از: امان التواریخ، پادشاه‌نامه شاه‌جهان، در بیان فیوزهای ضرب‌دار، دستورالعمل آگهی، دیوان شهاب ترشیزی.

    این یادنامه و مجموعه مقالات محصول سمینار علمی گرامی‌داشت از هشتادوششمین سالگرد وفات علامه فیض‌محمد کاتب هزاره است. مقالات جای‌گرفته در این مجموعه از نگاه تازه‌ای، نسبت به تاریخ‌نگاری علامه کاتب برخوردارند. نسل جدید و آشنا با مباحث تئوری و مطالعات تاریخی از زوایای مختلفی به آثار علامه کاتب نگریسته‌اند و این روند و این نگاه‌های تازه، امیدهای تازه‌ای را نیز به ارمغان می‌آورند؛ اما آنچه در این مجموعه مقالات مهم به نظر می‌رسد، زندگی‌نامه‌ای است که توسط علی امیری تهیه شده است. راست قضیه این است که تاکنون زندگی‌نامۀ قابل اطمینانی از علامه کاتب در دست نبوده و هر کسی از ظن خود به زندگی علامه کاتب پرداخته است. همین‌طور است اقوالی که فرایند تحصیل کاتب را نشان می‌دهد و این روایات متکی به دلیل موثق و متقن نیست؛ اما در این زندگی‌نامه سعی شده منابع بسیاری دیده شود و براساس منابع ذکر شده، زندگی‌نامۀ اطمینان‌بخشی شکل یافته است. [۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها