۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']] ،' به ']]،') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
رساله عينيه يا مكتوب احمد غزالى به عين القضات همدانى | رساله عينيه يا مكتوب احمد غزالى به عين القضات همدانى | ||
اثر حاضر، در واقع شاهكار احمد غزالى به شمار مىرود؛ بهطورى كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] | اثر حاضر، در واقع شاهكار احمد غزالى به شمار مىرود؛ بهطورى كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در«نفحات الانس» تصريح مىكند كه ميان عين القضات و شيخ احمد غزالى، مكاتبات و مراسلات بسيارى وجود داشته؛ از آن جمله، رساله عينيه غزالى است كه در فصاحت و روانى مىتوان گفت براى آن نظيرى وجود ندارد. | ||
غزالى در اين اثر، براى بيان مكنونات قلبى و عقايد شخصى، متوسل به آيات و اخبار و حكايات و اقوال و اشعار و امثال مىگردد. اينكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] | غزالى در اين اثر، براى بيان مكنونات قلبى و عقايد شخصى، متوسل به آيات و اخبار و حكايات و اقوال و اشعار و امثال مىگردد. اينكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] مىگويد: «براى آن نظيرى وجود ندارد»، به خاطر آن است كه غزالى، در اين اثر، نوادر اقوال عرفا و شعرا و ادبا و فقها و حكما و زهاد و صاحبان مثل و آيات و اخبار و غيره را نقل مىكند كه مىتوان گفت هيچ سطرى از اين رساله از غزالى نيست و كار غزالى صرفاً آوردن ادوات ربط، بين اقوال است. خوشبختانه آقاى مجاهد، مصادر و مآخذ اقوال مزبور را به دست آورده و در تعليقات متذكر شده است. | ||
نامههاى احمد غزالى به عين القضات همدانى | نامههاى احمد غزالى به عين القضات همدانى | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
مقاله روح | مقاله روح | ||
غزالى، در اين مقاله، روح را هست نيستنما مىداند كه هر كسى به آن راه نيابد. روح را متصرف قاهر و قالب را بىچاره وى و تحت تصرف آن مىخواند و مثل روح را | غزالى، در اين مقاله، روح را هست نيستنما مىداند كه هر كسى به آن راه نيابد. روح را متصرف قاهر و قالب را بىچاره وى و تحت تصرف آن مىخواند و مثل روح را با قالب، همچون مثل قيوم با عالم قلمداد مىكند. | ||
تكمله | تكمله | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
در پايان مجموعه، به اشعار احمد غزالى اشاره شده است؛ اشعارى همچون: | در پايان مجموعه، به اشعار احمد غزالى اشاره شده است؛ اشعارى همچون: | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
!چون دل زلب تو بردارم شب !! غمهاى تو را به باده بگسارم شب | !چون دل زلب تو بردارم شب !! غمهاى تو را به باده بگسارم شب | ||
|} | |} | ||
{| | {| class="wikitable poem" | ||
|- | |- | ||
!باده به خوشى كجا بود چون لب تو !! ليكن به بهانهاى به روز آرم شب | !باده به خوشى كجا بود چون لب تو !! ليكن به بهانهاى به روز آرم شب |
ویرایش