۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') |
||
| خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
بخش چند توضيح كتاب به مباحث؛ اين مجموعه، اين كتاب، نسخه مخزنالوقايع و اسناد امينالدوله در تدوين كتاب مىپردازد. | بخش چند توضيح كتاب به مباحث؛ اين مجموعه، اين كتاب، نسخه مخزنالوقايع و اسناد امينالدوله در تدوين كتاب مىپردازد. | ||
بعد از بيان فهرست مطالب، شرح حال امينالدوله گزارش شده است. در اين بخش زندگى فرخخان امينالدوله به طور مفصل بيان شده كه «ميرزا مهدى در حدود 1230 قمرى (1814م) در كاشان داراى فرزندى به نام ابوطالب شد. اين پسر در اوايل جوانى به تهران روانه شد و به زودى در دربار فتحعلىشاه سمت پيشخدمتى خاصه يافت. به درخواست عباس ميرزا نايبالسلطنه فتحعلىشاه فرّخخان را با درجه سرهنگى نزد محمد ميرزا (محمد شاه) كه مشغول قشونكشى اول به هرات بود، به آنجا مىفرستد ... در 1252 فرّخخان - كه مردى كاردان بود - از طرف محمد شاه براى اصلاح فساد در طبرستان به آن جا مىرود و چندى حاكم آن ولايت مىشود. سال بعد فرّخ خان مأمور تحقيق درباره شورش اصفهان مىگردد و چهار ماهى هم به امور ولايتى رسيدگى مىكند...». | بعد از بيان فهرست مطالب، شرح حال امينالدوله گزارش شده است. در اين بخش زندگى فرخخان امينالدوله به طور مفصل بيان شده كه «ميرزا مهدى در حدود 1230 قمرى (1814م) در كاشان داراى فرزندى به نام ابوطالب شد. اين پسر در اوايل جوانى به تهران روانه شد و به زودى در دربار فتحعلىشاه سمت پيشخدمتى خاصه يافت. به درخواست عباس ميرزا نايبالسلطنه فتحعلىشاه فرّخخان را با درجه سرهنگى نزد محمد ميرزا (محمد شاه) كه مشغول قشونكشى اول به هرات بود، به آنجا مىفرستد. .. در 1252 فرّخخان - كه مردى كاردان بود - از طرف محمد شاه براى اصلاح فساد در طبرستان به آن جا مىرود و چندى حاكم آن ولايت مىشود. سال بعد فرّخ خان مأمور تحقيق درباره شورش اصفهان مىگردد و چهار ماهى هم به امور ولايتى رسيدگى مىكند...». | ||
بحث بعدى كتاب از [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] درباره اسناد مربوط به امينالدوله است كه ايشان در اين بخش آن را جمعآورى كردهاند. | بحث بعدى كتاب از [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] درباره اسناد مربوط به امينالدوله است كه ايشان در اين بخش آن را جمعآورى كردهاند. | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
پيشگفتار كتاب در اهميت كتاب در موضوع مسئله هرات و جدا شدن آن از ايران مىپردازد. مولف در اين بخش بيان مىكند كه اين سفرنامه هفتمين سفرنامه در دوره قاجار است كه به رشته تحرير در آمده است. گزارشى مختصر از مولف كتاب و مطالب كتاب را مىتوان در پيشگفتار ملاحظه كرد. | پيشگفتار كتاب در اهميت كتاب در موضوع مسئله هرات و جدا شدن آن از ايران مىپردازد. مولف در اين بخش بيان مىكند كه اين سفرنامه هفتمين سفرنامه در دوره قاجار است كه به رشته تحرير در آمده است. گزارشى مختصر از مولف كتاب و مطالب كتاب را مىتوان در پيشگفتار ملاحظه كرد. | ||
مقدمه مولف كتاب در چند بخش مطالب را در خود دستهبندى كرده است. بخش اول به تجليل از ناصرالدين شاه مىپردازد. بخشهاى بعدى مقدمه به چگونگى اين مسافرت اشاره مىكند؛ همانند: حركت از تهران، در قزوين، در زنجان، دستورالعمل ماموريت، ... . | مقدمه مولف كتاب در چند بخش مطالب را در خود دستهبندى كرده است. بخش اول به تجليل از ناصرالدين شاه مىپردازد. بخشهاى بعدى مقدمه به چگونگى اين مسافرت اشاره مىكند؛ همانند: حركت از تهران، در قزوين، در زنجان، دستورالعمل ماموريت،. ... | ||
مولف قبل از پرداختن به وقايع آنچه كه در اروپا گذشت، بخش به نام در خاك عثمانى را بيان مىكند. در اين بخش نيز به شرح مسافرت در طول مسير به اروپا را بيان مىكند. مباحثى؛ همانند: در قريه ديزج، شتر قربانى تاجر تبريزى، آبگرم حسن قلعه، ورود به ارزروم،... . | مولف قبل از پرداختن به وقايع آنچه كه در اروپا گذشت، بخش به نام در خاك عثمانى را بيان مىكند. در اين بخش نيز به شرح مسافرت در طول مسير به اروپا را بيان مىكند. مباحثى؛ همانند: در قريه ديزج، شتر قربانى تاجر تبريزى، آبگرم حسن قلعه، ورود به ارزروم،.... | ||
ايشان به عنوان نمونه وقتى كه به شرح وقايع قريه ديزج مىرسد، چنين بيان مىدارد كه: «و سه ساعت بغروب مانده وارد قريه قزل ديزج كه اولين منزل خاك عثمانى است [شدند]. چادرها و پيشخانه سفارت كبرى را در كنار آبادانى زدند. هنگام ورود، جناب امينالملك صاحب منصبان دولت عثمانى را همراه خود به چادرپوش خود دعوت كرده، قدرى مشغول صحبت دوستانه گرديده، پس از صرف قهوه و قليان و چايى برخاسته به منازل خود متفرق شدند. هنگام قريب به غروب جناب امينالملك حسين پاشاى ميرميران و قايممقام و ساير صاحب منصبان را از براى چايى خوردن به چادرپوش خود دعوت فرمودند، و مشغول صحبتهاى مقتضى مجلس گرديدند. ...» | ايشان به عنوان نمونه وقتى كه به شرح وقايع قريه ديزج مىرسد، چنين بيان مىدارد كه: «و سه ساعت بغروب مانده وارد قريه قزل ديزج كه اولين منزل خاك عثمانى است [شدند]. چادرها و پيشخانه سفارت كبرى را در كنار آبادانى زدند. هنگام ورود، جناب امينالملك صاحب منصبان دولت عثمانى را همراه خود به چادرپوش خود دعوت كرده، قدرى مشغول صحبت دوستانه گرديده، پس از صرف قهوه و قليان و چايى برخاسته به منازل خود متفرق شدند. هنگام قريب به غروب جناب امينالملك حسين پاشاى ميرميران و قايممقام و ساير صاحب منصبان را از براى چايى خوردن به چادرپوش خود دعوت فرمودند، و مشغول صحبتهاى مقتضى مجلس گرديدند.. ..» | ||
فصل اول كتاب به ذكر ايامى مىپردازد، كه اين هيئت در استامبول تركيه اقامت داشته است و مكاتباتى كه امين الملك با دولت انگليس داشته، در اين فصل بيان شده است. | فصل اول كتاب به ذكر ايامى مىپردازد، كه اين هيئت در استامبول تركيه اقامت داشته است و مكاتباتى كه امين الملك با دولت انگليس داشته، در اين فصل بيان شده است. | ||
مباحثى؛ مانند: سفير بالاى دست وزير خارجه، در حضور صدراعظم، ترتيب شرفيابى به حضور خليفه، شكوه درگاه خلافت كه براى نمونه در اين بخش چنين بيان مىدارد: «در دم عمارت سلطانى يكصد نفر عسكر و سه نفر سرهنگ با لباس قرمز و خيلى پاكيزه پيشفنگ سلام نظامى دادند. به درب اصل عمارت كه رسيديم دوازده پله بسيار وسيع از سنگ مرمر بالا رفته، داخل اطاق بزرگى شديم. دوازده نفر يساول در طرف راست و دوازده نفر در سر پلهها و همچنين شش نفر در داخله اطاق در راست و شش نفر ديگر در چپ با تبرزينهاى مطلّا در دست، و كلاه بلند پردار در سر، و قباهاى ماهوت گلى گلابتوندوز تمام يراق در بر، و شمشيرهاى غلاف طلا در كمر، ايستاده بودند. از آنجا كه داخل اطاق بيرونى شدند ايشيك آقاسىباشى با نشان و لباس رسمى با چند نفر استقبال كرده، با كمال احترام بعد از تعظيم به جلوى جناب امينالملك افتادند، از آن اطاق بزرگ گذشته داخل صفّه بزرگى شديم. در آن صفّه از غلامان خاص سلطانى با لباس ماهوت آبى صف كشيده و در سر كلاه قرمز گذاشتند ...». | مباحثى؛ مانند: سفير بالاى دست وزير خارجه، در حضور صدراعظم، ترتيب شرفيابى به حضور خليفه، شكوه درگاه خلافت كه براى نمونه در اين بخش چنين بيان مىدارد: «در دم عمارت سلطانى يكصد نفر عسكر و سه نفر سرهنگ با لباس قرمز و خيلى پاكيزه پيشفنگ سلام نظامى دادند. به درب اصل عمارت كه رسيديم دوازده پله بسيار وسيع از سنگ مرمر بالا رفته، داخل اطاق بزرگى شديم. دوازده نفر يساول در طرف راست و دوازده نفر در سر پلهها و همچنين شش نفر در داخله اطاق در راست و شش نفر ديگر در چپ با تبرزينهاى مطلّا در دست، و كلاه بلند پردار در سر، و قباهاى ماهوت گلى گلابتوندوز تمام يراق در بر، و شمشيرهاى غلاف طلا در كمر، ايستاده بودند. از آنجا كه داخل اطاق بيرونى شدند ايشيك آقاسىباشى با نشان و لباس رسمى با چند نفر استقبال كرده، با كمال احترام بعد از تعظيم به جلوى جناب امينالملك افتادند، از آن اطاق بزرگ گذشته داخل صفّه بزرگى شديم. در آن صفّه از غلامان خاص سلطانى با لباس ماهوت آبى صف كشيده و در سر كلاه قرمز گذاشتند. ..». | ||
در فصل دوم به گزارش سفر امينالدوله به فرانسه پرداخته مىشود كه شامل: حركت از اسلامبول، اخراجات سفارت ايران با دولت فرانسه است، تفرج در آتن، تماشاى يكى از معابد قديمه، شرحى از آكروپول... مىشود. | در فصل دوم به گزارش سفر امينالدوله به فرانسه پرداخته مىشود كه شامل: حركت از اسلامبول، اخراجات سفارت ايران با دولت فرانسه است، تفرج در آتن، تماشاى يكى از معابد قديمه، شرحى از آكروپول... مىشود. | ||
ايشان در بخشى شهر آتن را چنين توصيف مىكند كه «خود شهر آتن در مقابل اين عمارت و در مساحت هموار واقع شده كه طرف مشرق و سمت شمالى شهر تلهاى جنگلى پست و بلند و زراعتكارىهاى ديمى نمودار، و سمت غربى كه بيك فرسخ مسافت منتهى به دريا مىشود همه باغات [كذا] و محل زراعت بود. هواى اين مكان گرمسير و خاك زمينش بسيار قابل و حاصلخيز است. از ميوجات [كذا]، انگور بسيار و ساير [ميوهها] هم از هر جنس به قدر اعتدال، و از مركبات پرتقال و نارنگى و ليمو زياد به نظر درآمد. و درخت زيتون افزون از همه اشجار بود. ...». | ايشان در بخشى شهر آتن را چنين توصيف مىكند كه «خود شهر آتن در مقابل اين عمارت و در مساحت هموار واقع شده كه طرف مشرق و سمت شمالى شهر تلهاى جنگلى پست و بلند و زراعتكارىهاى ديمى نمودار، و سمت غربى كه بيك فرسخ مسافت منتهى به دريا مىشود همه باغات [كذا] و محل زراعت بود. هواى اين مكان گرمسير و خاك زمينش بسيار قابل و حاصلخيز است. از ميوجات [كذا]، انگور بسيار و ساير [ميوهها] هم از هر جنس به قدر اعتدال، و از مركبات پرتقال و نارنگى و ليمو زياد به نظر درآمد. و درخت زيتون افزون از همه اشجار بود.. ..». | ||
بخش توضيحات كتاب به شرح همراه امينالدوله در اين سفر، توضيح بعضى از اماكن و كلمات آمده در بخش بسنده مىكند. | بخش توضيحات كتاب به شرح همراه امينالدوله در اين سفر، توضيح بعضى از اماكن و كلمات آمده در بخش بسنده مىكند. | ||
ویرایش