سفرنامه فرخ خان امین الدوله، مخزن الوقایع
سفرنامه فرخخان امينالدوله (مخزن الوقايع)، تألیف حسين بن عبدالله سرابى به زبان فارسى، شرح مأموريت و مسافرت فرخخان امينالدوله به نمايندگى ايران به ممالك اروپايى در سال 1272 قمرى مطابق 1856م است. اين مسافرت منجر به عقد قرارداد معروف پاريس در 4 مارس 1857 با انگلستان و چشمپوشى از هرات شد. سفر مأموريت تامالاختيار او متعاقب جريانهاى مربوط به جنگ ايران و افغانستان بر سر هرات پيش آمد كه تفصيل مطلب را مرحوم حسين محبوبى اردكانى به شرح كافى و دقت وافى بيان فرموده است. بنابراین، مطالب مندرج در اين كتاب از لحاظ وقوف بر يكى از حوادث مهم سياسى و ديپلماسى ايران واجد اهميت است و هميشه يكى از اسناد براى بررسى آن جريان خواهد بود. سفر امينالدوله از 11 ذىقعده 1272 شروع شد و قريب دو سال مدت گرفت.
سفرنامه فرخ خان امین الدوله، مخزن الوقایع | |
---|---|
پدیدآوران | سرابی، حسین بن عبدالله (نویسنده)
روشنی، قدرتالله (محقق) اصفهانیان، کریم (محقق) |
ناشر | اساطير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1361 ش |
چاپ | 2 |
موضوع | اروپا - سیر و سیاحت - قرن 19م.
ایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق. ترکیه - سیر و سیاحت - قرن 19م. سفر نامهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | D 919 /س4م3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
ساختار كتاب؛ شامل مباحث، چند توضيح، فهرست مطالب، شرح حال فرخ خان امينالدوله، بحثى درباره اسناد فرخ خان امينالدوله، مقدمه، پيشگفتار، مقدمه مؤلف، در خاک عثمانى، فصل اول و دوم، توضيحات و بخش فهرستها مىباشد.
گزارش محتوا
بخش چند توضيح كتاب به مباحث؛ اين مجموعه، اين كتاب، نسخه مخزنالوقايع و اسناد امينالدوله در تدوين كتاب مىپردازد.
بعد از بيان فهرست مطالب، شرح حال امينالدوله گزارش شده است. در اين بخش زندگى فرخخان امينالدوله به طور مفصل بيان شده كه «ميرزا مهدى در حدود 1230 قمرى (1814م) در كاشان داراى فرزندى به نام ابوطالب شد. اين پسر در اوايل جوانى به تهران روانه شد و به زودى در دربار فتحعلىشاه سمت پيشخدمتى خاصه يافت. به درخواست عباس ميرزا نايبالسلطنه فتحعلىشاه فرّخخان را با درجه سرهنگى نزد محمد ميرزا (محمد شاه) كه مشغول قشونكشى اول به هرات بود، به آنجا مىفرستد... در 1252 فرّخخان - كه مردى كاردان بود - از طرف محمد شاه براى اصلاح فساد در طبرستان به آن جا مىرود و چندى حاكم آن ولايت مىشود. سال بعد فرّخ خان مأمور تحقيق درباره شورش اصفهان مىگردد و چهار ماهى هم به امور ولايتى رسيدگى مىكند...».
بحث بعدى كتاب از ايرج افشار درباره اسناد مربوط به امينالدوله است كه ايشان در اين بخش آن را جمعآورى كردهاند.
مقدمه اول كتاب نيز به مباحثى؛ همانند: محاصره هرات در زمان فتحعلى شاه، محاصره هرات در زمان محمد شاه، روابط ايران و افغانستان در زمان ناصرالدين شاه، داستان جنگ جنوب و سفارت ايمنالدوله در زمان ناصرالدين شاه اشاره دارد.
پيشگفتار كتاب در اهميت كتاب در موضوع مسئله هرات و جدا شدن آن از ايران مىپردازد. مؤلف در اين بخش بيان مىكند كه اين سفرنامه هفتمين سفرنامه در دوره قاجار است كه به رشته تحرير در آمده است. گزارشى مختصر از مؤلف كتاب و مطالب كتاب را مىتوان در پيشگفتار ملاحظه كرد.
مقدمه مؤلف كتاب در چند بخش مطالب را در خود دستهبندى كرده است. بخش اول به تجليل از ناصرالدين شاه مىپردازد. بخشهاى بعدى مقدمه به چگونگى اين مسافرت اشاره مىكند؛ همانند: حركت از تهران، در قزوين، در زنجان، دستورالعمل ماموريت،....
مؤلف قبل از پرداختن به وقايع آنچه كه در اروپا گذشت، بخش به نام در خاک عثمانى را بيان مىكند. در اين بخش نيز به شرح مسافرت در طول مسير به اروپا را بيان مىكند. مباحثى؛ همانند: در قريه ديزج، شتر قربانى تاجر تبريزى، آبگرم حسن قلعه، ورود به ارزروم،....
ايشان به عنوان نمونه وقتى كه به شرح وقايع قريه ديزج مىرسد، چنين بيان مىدارد كه: «و سه ساعت بغروب مانده وارد قريه قزل ديزج كه اولين منزل خاک عثمانى است [شدند]. چادرها و پيشخانه سفارت كبرى را در كنار آبادانى زدند. هنگام ورود، جناب امينالملك صاحب منصبان دولت عثمانى را همراه خود به چادرپوش خود دعوت كرده، قدرى مشغول صحبت دوستانه گرديده، پس از صرف قهوه و قليان و چايى برخاسته به منازل خود متفرق شدند. هنگام قريب به غروب جناب امينالملك حسين پاشاى ميرميران و قايممقام و ساير صاحب منصبان را از براى چايى خوردن به چادرپوش خود دعوت فرمودند، و مشغول صحبتهاى مقتضى مجلس گرديدند....»
فصل اول كتاب به ذكر ايامى مىپردازد، كه اين هيئت در استامبول تركيه اقامت داشته است و مكاتباتى كه امين الملك با دولت انگليس داشته، در اين فصل بيان شده است.
مباحثى؛ مانند: سفير بالاى دست وزير خارجه، در حضور صدراعظم، ترتيب شرفيابى به حضور خليفه، شكوه درگاه خلافت كه براى نمونه در اين بخش چنين بيان مىدارد: «در دم عمارت سلطانى يكصد نفر عسكر و سه نفر سرهنگ با لباس قرمز و خيلى پاکيزه پيشفنگ سلام نظامى دادند. به درب اصل عمارت كه رسيديم دوازده پله بسيار وسيع از سنگ مرمر بالا رفته، داخل اطاق بزرگى شديم. دوازده نفر يساول در طرف راست و دوازده نفر در سر پلهها و همچنين شش نفر در داخله اطاق در راست و شش نفر ديگر در چپ با تبرزينهاى مطلّا در دست، و كلاه بلند پردار در سر، و قباهاى ماهوت گلى گلابتوندوز تمام يراق در بر، و شمشيرهاى غلاف طلا در كمر، ايستاده بودند. از آنجا كه داخل اطاق بيرونى شدند ايشيك آقاسىباشى با نشان و لباس رسمى با چند نفر استقبال كرده، با كمال احترام بعد از تعظيم به جلوى جناب امينالملك افتادند، از آن اطاق بزرگ گذشته داخل صفّه بزرگى شديم. در آن صفّه از غلامان خاص سلطانى با لباس ماهوت آبى صف كشيده و در سر كلاه قرمز گذاشتند...».
در فصل دوم به گزارش سفر امينالدوله به فرانسه پرداخته مىشود كه شامل: حركت از اسلامبول، اخراجات سفارت ايران با دولت فرانسه است، تفرج در آتن، تماشاى يكى از معابد قديمه، شرحى از آكروپول... مىشود.
ايشان در بخشى شهر آتن را چنين توصيف مىكند كه «خود شهر آتن در مقابل اين عمارت و در مساحت هموار واقع شده كه طرف مشرق و سمت شمالى شهر تلهاى جنگلى پست و بلند و زراعتكارىهاى ديمینمودار، و سمت غربى كه بيك فرسخ مسافت منتهى به دريا مىشود همه باغات [كذا] و محل زراعت بود. هواى اين مكان گرمسير و خاک زمينش بسيار قابل و حاصلخيز است. از ميوجات [كذا]، انگور بسيار و ساير [ميوهها] هم از هر جنس به قدر اعتدال، و از مركبات پرتقال و نارنگى و ليمو زياد به نظر درآمد. و درخت زيتون افزون از همه اشجار بود....».
بخش توضيحات كتاب به شرح همراه امينالدوله در اين سفر، توضيح بعضى از اماكن و كلمات آمده در بخش بسنده مىكند.
كتاب حاضر از نظر موضوع، يكى از مهمترين سفرنامههاى دوره قاجاريه است؛ زيرا شرح وقايع مأموريتى است، مربوط به قضاياى هرات و عقد معاهدات با دول اروپايى، و از نظر قدمت نيز تا آن جا كه اطلاع حاصل است، ظاهرا هفتمين سفرنامهاى است كه در دوره قاجاريه نوشته شده است.
اين كتاب شرح يك مأموريت مهم سياسى است. ضمنا مؤلّف در خلال آن به وصف ممالك و چگونگى امور آنها و نكات ديدنى كه براى ايرانى تازگى داشته است پرداخته، و البته مطالبى هم بوده است كه مؤلّف به اقتضاى عضويت در هيأت رسالت فرّخخان امينالملك - كه هيأتى سياسى و مأمور به مذاكرات بسيار مهم بوده است - نمىتوانسته است به بحث در آن مطالب بپردازد.
بر روى هم در اين سفرنامه مراسلات و صورت مذاكرات مهمى مندرج است كه براى اهل تحقيق فوقالعاده سودمند است. از اين سفرنامه به خوبى نظر دولتهاى عثمانى، فرانسه و انگليس نسبت به ايران معلوم مىشود و مخصوصاً عقايد سلاطين و سياستمداران عثمانى و از اينرو براى تحقيق در روابط ايران و عثمانى در دوره قاجاريه از منابع ارزنده به شمار مىرود.
شرح مفصّل مسافرت از تهران تا سرحد عثمانى، تشريفات پذيرايى و هديهها - چه در ايران و چه در خاک عثمانى - نماينده رسوم قرن پيش است و امروز كه اين رسوم از ميان رفته است، اطلاع بر آنها خالى از لطف نيست. مذاكرات سفير با اولياى دولت عثمانى - كه دل و زبان يكى نداشتند - خواندنى است. بر طبق معمول، تعارف در مشكلات سياسى كار دو طرف را آسان مىساخت.
ماجراى ميان سفير ايران و سفير انگليس در اسلامبول، شرح وقايع سفر كشتى و دريا، تماشاى آثار تاريخى اروپا و اظهار نظر مؤلّف درباره هر كدام خود از موضوعات جالب توجه محسوب مىشود. نامههاى متبادله بين سفير ايران و سفير انگليس، نامههاى سفير به صدراعظم، استدلالهاى سفير ايران براى روشن شدن حقايق تاريخى درخور توجه است.
اساس اين مسافرت به واسطه پيش آمد مسأله هرات و تجزيه نواحى شرقى ايران و جنگهاى معروف بين سپاه ايران و افغان و دخالت دولت انگلستان در اين ماجرا است.
فرّخخان امينالملك خود شاهد بسيارى از پيش آمدهاى مربوط به اين موضوع بود. قسمتى از دوره خدمت دولتى را در دستگاه عباس ميرزا و محمد شاه گذرانيده و در آغاز سلطنت ناصرالدين شاه از رجال دربار گرديده بود، و در اين جريانات بر بسيارى از اتفاقات مملكتى اطلاع يافته و فرد مطّلعى شده بود. به احتمال قريب به يقين او ريشه كار را مىدانست و اطلاع داشت كه عباس ميرزا چه كوششها بكار برده بود، تا افغانستان از دست نرود. مىدانست كه محمد شاه با چه کیفیتى خود را به پشت دروازه هرات رسانيد و چگونه رقابت دو سفير روس و انگليس كار او را دشوار گردانيد.
تا آنجا كه سفير دولت انگليس، دولت ايران را تحت فشار قرار داد و قطع رابطه سياسى نمود و از ايران بيرون رفت و نيروى دريايى انگليس در خليج فارس خارك را به تصرف درآورد. محمد شاه به ناچار از گرفتن هرات دست برداشت و آن كار را به وقت ديگر موكول ساخت، ولى ديگر نه مجال يافت و نه بيمارى به او اجازه داد كه در پى آرزوى خود اقدام نمايد.
فرّخخان بر قضاياى هرات در زمان ناصرالدين شاه و بهانههاى سفير انگليس، قضيه ميرزا هاشم نورى اسفنديارى، ادعاهاى انگليس در مورد حقوق كسانى كه خود را به آن بسته بودند و امثال اين امور، كاملا مطلع بود و از اين جهت مىتوانست به سياستمداران اروپايى توضيحات كافى بدهد. فرّخخان در اين مأموريت ميزان تدبير و كفايت خود را نشان داد و با اينكه قبل از اين سفر به اروپا نرفته بود و زبان خارجى نمىدانست، و وارد كارهاى مربوط به سياست خارجى نبود، مع هذا با جرأت و جسارت اين مأموريت را قبول نمود و در سراسر مأموريت خود با حوصله و متانت با رؤساى كشورها و وزراء و شخصيتهاى سياسى نشست و برخاست كرد و با آنان مذاكره نمود، و از نظر رفتار و معاشرت و برخورد كسى بر او خردهاى نگرفت.
وضعیت کتاب
تصحيح كتاب، مبتنى بر دو نسخه خطى است كه هر دو متعلق به جناب آقاى حسنعلى غفّارى (معاونالدوله) نواده پسرى مرحوم فرّخخان غفّارى است.
اين دو نسخه كه در كتاب با علامات «الف» و «ب» مشخص شده است، در مواردى با هم اختلاف دارد؛ ولى به هر حال از نسخ ديگر، مانند نسخه مرحوم اقبال (متعلق به دانشكده ادبيات دانشگاه تهران) و نسخه كتابخانه ملّى تبريز 2 كاملتر است، و چون نسخه خانوادگى است، احتمال كلى مىرود كه از نسخههاى ديگر هم كه احيانا در جاهاى ديگر هست كاملتر باشد.
مشخصات دو نسخه مورد استفاده بشرح ذيل است:
نسخه الف: به خط شكسته نستعليق در 454 صفحه، خط اواخر قرن 13، مجدول، با سرلوحه مذهّب، قطع رحلى، جلد ضربى، بدون نام كاتب.
نسخه ب: بهخط شكسته نستعليق در 431 صفحه، خط قرن چهاردهم، قطع خشتى، بدون نام كاتب. در مقايسه نسخه الف با نسخه ب خصوصيات ذيل به چشم مىخورد:
1- تحريركننده نسخه ب قواعد املايى و انشايى را بيشتر در نظر داشته و مراتب شخصيت افراد را در تركيب جملات و اداى القاب و مناصب مراعات كرده است.
2- متن دو نسخه از لحاظ جملهبندى در اغلب موارد با هم اختلاف دارد و تحرير كننده نسخه ب اكثر جملات و كلمات را به سائقه ذوق و سليقه خود تغيير داده است، و گاهى مضمون و معناى قسمتهاى از نسخه الف را در قالب جملاتى ديگر ريخته كه كاملا با متن نسخه ديگر فرق دارد.
3- غالباً اغلاطى كه در نسخه الف بچشم مىخورد در نسخه ديگر نيست و اصلاح شده است.
4- دقّت و امعان نظر مختصر در متن دو نسخه اصالت و قدمت نسخه الف را كاملا نشان مىدهد، و از اينرو نسخه مزبور اصل و ديگر نسخه بدل قرار داده شد.
بخش فهرست منابع و مأخذ نيز به فهرست مآخذ درباره زندگى ايمنالدوله، كتب مختلف مربوط به تاريخ آن دوره، فهرست كتب و رساله، روزنامه و فهرست اعلام اشخاص و اسامى جغرافيايى مىپردازد.