پرش به محتوا

بررسی زبان‌شناختی وجوه و نظایر در قرآن کریم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
خط ۷۰: خط ۷۰:
نزد قرآن پژوهان، فهم واژگان قرآن، شرح مفردات آن و يافتن غرايب آن بيش از ساير علوم اهميّت دارد. [[سيوطى]] به نقل از مقاتل حديثى را آورده است كه:«كسى به كمال فقه نرسد مگر اين‌كه براى قرآن وجوه زيادى ببيند» «الاتقان فى علوم القرآن ص 144». مراد اين است كه در يك لفظ معانى متعددى را احتمال دهد، در صورتى كه با هم متضاد نباشند و لفظ را بر همه آن معانى حمل نمايد و به يك معنا اكتفا نكند «الاتقان فى علوم القرآن ص 144».
نزد قرآن پژوهان، فهم واژگان قرآن، شرح مفردات آن و يافتن غرايب آن بيش از ساير علوم اهميّت دارد. [[سيوطى]] به نقل از مقاتل حديثى را آورده است كه:«كسى به كمال فقه نرسد مگر اين‌كه براى قرآن وجوه زيادى ببيند» «الاتقان فى علوم القرآن ص 144». مراد اين است كه در يك لفظ معانى متعددى را احتمال دهد، در صورتى كه با هم متضاد نباشند و لفظ را بر همه آن معانى حمل نمايد و به يك معنا اكتفا نكند «الاتقان فى علوم القرآن ص 144».


ذو وجوه بودن قرآن را امام على (ع) هم- وقتى عبد اللّه بن عباس را نزد خوارج مى‌فرستاد- يادآور شده است«نهج البلاغه،صبحى صالح،وصيت 77».
ذو وجوه بودن قرآن را امام على (ع) هم- وقتى عبداللّه بن عباس را نزد خوارج مى‌فرستاد- يادآور شده است«نهج البلاغه،صبحى صالح،وصيت 77».


==ساختار==
==ساختار==
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
«علوم اسلامى از بحث و بررسى درباره دلالتها و مشكلات برگرفته از آن پديد آمده است».
«علوم اسلامى از بحث و بررسى درباره دلالتها و مشكلات برگرفته از آن پديد آمده است».


مولف با نقل جمله‌ى لطفى عبد البديع «علم وجوه و نظاير، دانش بررسى معانى مختلف در قرآن است» معتقد است، اين عبارت متضمّن تعريفى از اين بررسى است كه تجربه‌اى براى تطبيق مبانى بررسى نوين زبان‌شناختى و ابزار آن در تحليل زبان، بر متن قرآن به شمار مى‌آيد.
مولف با نقل جمله‌ى لطفى عبدالبديع «علم وجوه و نظاير، دانش بررسى معانى مختلف در قرآن است» معتقد است، اين عبارت متضمّن تعريفى از اين بررسى است كه تجربه‌اى براى تطبيق مبانى بررسى نوين زبان‌شناختى و ابزار آن در تحليل زبان، بر متن قرآن به شمار مى‌آيد.


تجربه‌اى كه در پى گشودن راهى براى پژوهش معانى قرآن و آزمون روشى در پژوهش زبان‌شناختى است كه درگذشته در حوزه وسيعى به مرحله عمل و بوته آزمايش قرار نگرفت. در پى پژوهش و بررسى مبانى مشخّصى از حدود رابطه بين زبان‌شناس و متن قرآنى است؛ حدودى كه از «آزادى قرائت» و «واقع گرايى علم» نمى‌كاهد و با قداست و پاكى يك متن الهى كه بايد حفظ گردد، برخوردى ندارد و مسؤول حفظ هر دو براى مفسّر است كه از فهم آنچه كه حقايق زبانى بر آن دلالت دارد، منحرف نگردد.
تجربه‌اى كه در پى گشودن راهى براى پژوهش معانى قرآن و آزمون روشى در پژوهش زبان‌شناختى است كه درگذشته در حوزه وسيعى به مرحله عمل و بوته آزمايش قرار نگرفت. در پى پژوهش و بررسى مبانى مشخّصى از حدود رابطه بين زبان‌شناس و متن قرآنى است؛ حدودى كه از «آزادى قرائت» و «واقع گرايى علم» نمى‌كاهد و با قداست و پاكى يك متن الهى كه بايد حفظ گردد، برخوردى ندارد و مسؤول حفظ هر دو براى مفسّر است كه از فهم آنچه كه حقايق زبانى بر آن دلالت دارد، منحرف نگردد.
خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:
فصل سوم: وجه مشكل قرآن
فصل سوم: وجه مشكل قرآن


از جمله دانشهايى كه در همان آغاز در تمدّن اسلامى به وجود آمد، دانشى است به نام «مشكل القرآن». اين دانش در كتابهايى كه به جمع‌آورى انواع علوم قرآنى پرداخته‌اند، نامهاى ديگرى هم دارد. زركشى در البرهان آن را «موهم الاختلاف» ناميده است و [[سيوطى]] در نوع چهل و هشتم «مشكل القرآن و موهم الاختلاف و التناقض». قديمى‌ترين اثر در اين موضوع كتاب «الرّد على الملحدين فى تشابه القرآن» از قطرب، زبان‌شناس معروف عرب مى‌باشد. درحالى‌كه نام «مشكل القرآن» شهرت يافت و كاربرد آن در نوشته‌هايى چون «تأويل مشكل القرآن» از [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] و «الفوائد فى مشكل القرآن» از عزّ بن عبد السّلام (ت 66 ه) فراوان رواج يافت.
از جمله دانشهايى كه در همان آغاز در تمدّن اسلامى به وجود آمد، دانشى است به نام «مشكل القرآن». اين دانش در كتابهايى كه به جمع‌آورى انواع علوم قرآنى پرداخته‌اند، نامهاى ديگرى هم دارد. زركشى در البرهان آن را «موهم الاختلاف» ناميده است و [[سيوطى]] در نوع چهل و هشتم «مشكل القرآن و موهم الاختلاف و التناقض». قديمى‌ترين اثر در اين موضوع كتاب «الرّد على الملحدين فى تشابه القرآن» از قطرب، زبان‌شناس معروف عرب مى‌باشد. درحالى‌كه نام «مشكل القرآن» شهرت يافت و كاربرد آن در نوشته‌هايى چون «تأويل مشكل القرآن» از [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] و «الفوائد فى مشكل القرآن» از عزّ بن عبدالسّلام (ت 66 ه) فراوان رواج يافت.


حدّ مشترك ميان دو كلمه «متشابه» و «مشكل» همان اشتباه كردن است. سپس نوعى «انتقال» يا «انتقال معنايى» رخ داده است و بر هرچه كه مبهم يا موجب اشتباه مى‌شود به واسطه گسترش دلالت از أصل وضع آن، اطلاق مى‌گردد.
حدّ مشترك ميان دو كلمه «متشابه» و «مشكل» همان اشتباه كردن است. سپس نوعى «انتقال» يا «انتقال معنايى» رخ داده است و بر هرچه كه مبهم يا موجب اشتباه مى‌شود به واسطه گسترش دلالت از أصل وضع آن، اطلاق مى‌گردد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش