۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
مردمان حكومتهاى باستانى عربى جنوب، سابئين، مينائين و ديگر موارد، فرزندان «حمير» محسوب مىشوند؛ بهطورى كه حمير، در زبان عربى، لغت جامعى است كه تمدن اين دولتها را در بر مىگيرد. تعداد كمى از كسانى كه بىقيد و شرط، بهعنوان فرزندان حمير شناخته شدهاند، نقش مهمى در طول دوره اسلامى بازى كردند، ولى تا آن زمان، فرزندان كهلان همچون طَى، مذحج، همدان و أزد بودند كه در كانون توجهات قرار داشتند. در زير مجموعههاى أزد، دو قبيله اوس و خزرج وجود داشتند كه از ساكنان مدينه بودند و بعدها در زمان اسلام به انصار پيامبر معروف شدند. قبايل لحم، قسان، كنده و ديگر قبايل كهلان، مدتها قبل از ظهور اسلام در شمال و مركز، بهطور كامل استقرار يافتند. | مردمان حكومتهاى باستانى عربى جنوب، سابئين، مينائين و ديگر موارد، فرزندان «حمير» محسوب مىشوند؛ بهطورى كه حمير، در زبان عربى، لغت جامعى است كه تمدن اين دولتها را در بر مىگيرد. تعداد كمى از كسانى كه بىقيد و شرط، بهعنوان فرزندان حمير شناخته شدهاند، نقش مهمى در طول دوره اسلامى بازى كردند، ولى تا آن زمان، فرزندان كهلان همچون طَى، مذحج، همدان و أزد بودند كه در كانون توجهات قرار داشتند. در زير مجموعههاى أزد، دو قبيله اوس و خزرج وجود داشتند كه از ساكنان مدينه بودند و بعدها در زمان اسلام به انصار پيامبر معروف شدند. قبايل لحم، قسان، كنده و ديگر قبايل كهلان، مدتها قبل از ظهور اسلام در شمال و مركز، بهطور كامل استقرار يافتند. | ||
قبايل عنزه، | قبايل عنزه، عبدالقيس، النمر، تقلب و گروه قدرتمند بكر بن وائل، از قبيله ربيعه منشأ مىگيرند. مدتها پيش از اسلام، قبايل اصيل مضر و ربيعه از بين رفتند؛ اوّلين مردمان مضر به سوى قلمرويى در رود فرات حركت كردند كه بعداً ديار مضر ناميده شد و نيز اوّلين مردمان ربيعه به قلمرويى در رود دجله كه بعداً ديار ربيعه خوانده شد، مهاجرت كردند؛ در عين حال، بسيارى از انشعابات آنها در شبه جزيره باقى ماندند. | ||
ابى منذر، نخست، نَسَب هر قبيله را زير عناوين اصلى و كلى مطرح مىكند، سپس تحت عناوين فرعى به تقسيم عشاير و طوايف همان قبايل مىپردازد. در اين ميان، چنانچه قبيلهاى يا افراد آن، در ميادين سياسى، نظامى و يا ادبى، نقش حساسى را ايفا كرده باشند، آنان را برجسته كرده و در بارهشان توضيح مىدهد؛ بدين ترتيب، حجم شرح حال افراد و قبايل با توجه به نقش آنان در رويدادهاى هر عصر، مىتواند كم يا زياد گردد. ويژگى عمومى ابو منذر در ذكر شرح حال اشخاص چنين است كه نخست به ذكر نسب شخص و معرفى پدر و مادر او و احيانا تاريخ تولدش مىپردازد و آنگاه در باره اخبار، كارها و روابط او با بزرگان عصر سخن مىگويد، سپس به وفات شخص، تعداد بازماندگان او و اشعارى مىپردازد كه در باره وى سروده شدهاست. | ابى منذر، نخست، نَسَب هر قبيله را زير عناوين اصلى و كلى مطرح مىكند، سپس تحت عناوين فرعى به تقسيم عشاير و طوايف همان قبايل مىپردازد. در اين ميان، چنانچه قبيلهاى يا افراد آن، در ميادين سياسى، نظامى و يا ادبى، نقش حساسى را ايفا كرده باشند، آنان را برجسته كرده و در بارهشان توضيح مىدهد؛ بدين ترتيب، حجم شرح حال افراد و قبايل با توجه به نقش آنان در رويدادهاى هر عصر، مىتواند كم يا زياد گردد. ويژگى عمومى ابو منذر در ذكر شرح حال اشخاص چنين است كه نخست به ذكر نسب شخص و معرفى پدر و مادر او و احيانا تاريخ تولدش مىپردازد و آنگاه در باره اخبار، كارها و روابط او با بزرگان عصر سخن مىگويد، سپس به وفات شخص، تعداد بازماندگان او و اشعارى مىپردازد كه در باره وى سروده شدهاست. |
ویرایش