۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type='authors'|[[انصاری، | |data-type='authors'|[[انصاری، عبدالله بن محمد]] (نويسنده) | ||
[[میبدی، احمد بن محمد]] (نويسنده) | [[میبدی، احمد بن محمد]] (نويسنده) | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
'''كشف الأسرار و عدة الأبرار'''، تأليف [[میبدی، ابوالفضل رشیدالدین|ابو الفضل، رشيد الدين ميبدى]] بر اساس [[کشف الاسرار و عدة الابرار ( معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)|تفسير خواجه | '''كشف الأسرار و عدة الأبرار'''، تأليف [[میبدی، ابوالفضل رشیدالدین|ابو الفضل، رشيد الدين ميبدى]] بر اساس [[کشف الاسرار و عدة الابرار ( معروف به تفسیر خواجه عبدالله انصاری)|تفسير خواجه عبدالله انصارى]]، منبعى غنى از تفسير، تأويل، معارف اسلامى، شعر و ادب عربى و فارسى است. در بين ترجمهها و تفسيرهاى معتبر قرآن به زبان فارسى، «كشف الأسرار» ارزشى والا و مقامى خاص دارد. | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
اين كتاب را ميبدى در اوايل سال 520، آغاز كرده است و سرمشق او در اين كار، تفسير معروف خواجه | اين كتاب را ميبدى در اوايل سال 520، آغاز كرده است و سرمشق او در اين كار، تفسير معروف خواجه عبدالله انصارى بوده است كه متأسفانه اكنون بهتمامى در دسترس نيست و احتمال دارد كه در اثر حوادث روزگار از ميان رفته باشد. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
اين تفسير از جمله تفاسيرى است كه در ضمن برخوردارى از حلاوت زبان فارسى، دربردارنده نكات جالب عرفانى، تفسيرى، تاريخى و ادبى است. | اين تفسير از جمله تفاسيرى است كه در ضمن برخوردارى از حلاوت زبان فارسى، دربردارنده نكات جالب عرفانى، تفسيرى، تاريخى و ادبى است. | ||
مؤلف، تفسير خود را بر اساس تفسير خواجه | مؤلف، تفسير خود را بر اساس تفسير خواجه عبدالله انصارى نوشته است. وى، در اين باره مىنويسد: | ||
«كتاب فريد عصر و وحيد دهر، شيخ الاسلام، ابو اسماعيل، | «كتاب فريد عصر و وحيد دهر، شيخ الاسلام، ابو اسماعيل، عبدالله بن محمد بن على انصارى را در تفسير قرآن و كشف معانى آن خواندم كه در لفظ و معنى و تحقيق و زيبايى به حد اعجاز رسيده بود، ولى چون در نهايت ايجاز و كوتاهى بود، مقصود آموزندگان و رهروان از آن برآورده نمىشد، پس به شرح و تفصيل آن پرداختم.» | ||
تفسير خواجه هماكنون در دست نيست، ولى چهل سال پس از وفات خواجه | تفسير خواجه هماكنون در دست نيست، ولى چهل سال پس از وفات خواجه عبدالله، در دست ميبدى بوده و او آن را شالوده كار خود در نوشتن «كشف الأسرار» قرار داده و در بسيارى جاها از خواجه به القاب پير طريقت، عالم طريقت و جمال اهل حقيقت، شيخ الاسلام انصارى و... ياد و سخنانش را نقل كرده است. در نوبت سوم تفسير كه جنبه عرفانى دارد، همه جا آهنگ سخن خواجه به گوش مىرسد كه مىتوان گفت يا عين كلام اوست يا با تصرفهايى، نقل گفتار او و يا ملهم از افاضات و شيوه بيان اوست. | ||
مؤلف، ديباچه كلام خود را بهخوبى مىگشايد و با نگارش جمله «خير كلمات الشكر ما افتتح به القرآن من الحمد، فالحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام على رسوله محمد و آله اجمعين...» <ref>ج 1/1</ref>، عمل به اين سخن مروى از صاحب شريعت، رسول خاتم(ص) كرده است كه فرمود: «به هنگام درود فرستادن بر من، آن را ناقص نگوييد، بلكه بر خاندان من نيز درود فرستيد و آنان را از من جدا مسازيد، همانا كه در روز قيامت تمامى سببها و نسبها جز سبب و نسب من، بريده خواهد شد». | مؤلف، ديباچه كلام خود را بهخوبى مىگشايد و با نگارش جمله «خير كلمات الشكر ما افتتح به القرآن من الحمد، فالحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام على رسوله محمد و آله اجمعين...» <ref>ج 1/1</ref>، عمل به اين سخن مروى از صاحب شريعت، رسول خاتم(ص) كرده است كه فرمود: «به هنگام درود فرستادن بر من، آن را ناقص نگوييد، بلكه بر خاندان من نيز درود فرستيد و آنان را از من جدا مسازيد، همانا كه در روز قيامت تمامى سببها و نسبها جز سبب و نسب من، بريده خواهد شد». | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
بيشتر اشعار عربى كه در اين كتاب به كار رفته، يا ترجمه شعرى آن پس از آن آورده شده و يا به نثر روان رسايى به فارسى برگردانده شده و اين مطلب، وقتى با ترجمه تحت اللفظى آيات و احاديث ضميمه شود، مترجمان عربى و دانشجويان ادب فارسى و عربى را سود بسيار مىبخشد. | بيشتر اشعار عربى كه در اين كتاب به كار رفته، يا ترجمه شعرى آن پس از آن آورده شده و يا به نثر روان رسايى به فارسى برگردانده شده و اين مطلب، وقتى با ترجمه تحت اللفظى آيات و احاديث ضميمه شود، مترجمان عربى و دانشجويان ادب فارسى و عربى را سود بسيار مىبخشد. | ||
در اين بخش، عشق و محبت ميبدى به خاندان پيامبر گرامى(ص) تبلور مىنمايد و فضايل بىشمارى را بهعنوان شأن نزول آيات، ويژه پنج تن آل عبا و اصحاب كسا نقل مىنمايد و جلوههاى زيادى از ولايت را متجلى مىسازد. | در اين بخش، عشق و محبت ميبدى به خاندان پيامبر گرامى(ص) تبلور مىنمايد و فضايل بىشمارى را بهعنوان شأن نزول آيات، ويژه پنج تن آل عبا و اصحاب كسا نقل مىنمايد و جلوههاى زيادى از ولايت را متجلى مىسازد. | ||
#در نوبت سوم، چند آيه را كه در نوبت اول آورده، از نظر عرفانى مورد بحث قرار مىدهد. در اين قسمت، به اشعار عربى و فارسى فراوانى برمىخوريم كه تفسير را از حالت يكنواختى بيرون مىآورد و هنر نويسندگى و ذوق ميبدى و تأثر او از خواجه | #در نوبت سوم، چند آيه را كه در نوبت اول آورده، از نظر عرفانى مورد بحث قرار مىدهد. در اين قسمت، به اشعار عربى و فارسى فراوانى برمىخوريم كه تفسير را از حالت يكنواختى بيرون مىآورد و هنر نويسندگى و ذوق ميبدى و تأثر او از خواجه عبدالله را نشان مىدهد و اين قسمت را بايد شاهكارى در تفسير و نويسندگى و ذوقيات دانست، اما چنانكه اشاره شد همه آيات قرآنى در اين قسمت مطرح نشده است و گاهى هم آيهاى در نوبت دوم مطرح نمىشود كه البته اين، بهندرت اتفاق مىافتد. | ||
مؤلف، در نوبت سوم، مطالب شيرين و دلپذير و داستانهاى اخلاقى فراوانى را آورده است؛ داستانهايى كه سختترين دلها را نرم مىكند و آدمى هنگام مطالعه آنها خود را فراموش مىنمايد. اين داستانهاى جذاب و حكايات جالب، اگر گردآورى شود، خود مجموعه نفيسى از حكمت و عرفان عملى خواهد بود و براى آنان كه با آثار مولوى، حافظ و عطار دمسازند و با اصطلاحات عرفانى آشنايند، بسيار دلپذير و روحبخش خواهد بود. | مؤلف، در نوبت سوم، مطالب شيرين و دلپذير و داستانهاى اخلاقى فراوانى را آورده است؛ داستانهايى كه سختترين دلها را نرم مىكند و آدمى هنگام مطالعه آنها خود را فراموش مىنمايد. اين داستانهاى جذاب و حكايات جالب، اگر گردآورى شود، خود مجموعه نفيسى از حكمت و عرفان عملى خواهد بود و براى آنان كه با آثار مولوى، حافظ و عطار دمسازند و با اصطلاحات عرفانى آشنايند، بسيار دلپذير و روحبخش خواهد بود. | ||
يكى از استفادههاى شايانى كه ميبدى در اين قسمت، از خواجه | يكى از استفادههاى شايانى كه ميبدى در اين قسمت، از خواجه عبدالله انصارى نموده، مناجات در قالب نثر مسجع است. مقايسه مناجاتهاى مشترك ميان «[[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفية]]» (اثر خواجه عبدالله انصارى) و «كشف الأسرار» از نظر موضع و مقام و ارتباط آنها با مطالب پيش از مناجاتها، غير از وحدت گوينده، وحدت حال و مقام او را نيز نشان مىدهد با اين تفاوت كه در «[[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفية]]» بيشتر مناجاتها به دنبال يكديگر آمده است و بسيار طولانىتر از مناجاتهاى كشف الأسرار است و بخش كمتر مناجاتها بهصورت قطعات كوتاه وجود دارد. | ||
در «كشف الأسرار»، مناجاتهاى طولانى كه سجع و قرينه آنها تا آخر يكى باشد، تقريبا وجود ندارد. در اين كتاب، مناجاتها در قالب قطعات كوتاه و چندبندى ايراد شده است و حتى مناجاتهاى طولانى و دراز «[[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفية]]»، در بخشهاى مختلف و بهصورت پراكنده و كوتاه آمده است. | در «كشف الأسرار»، مناجاتهاى طولانى كه سجع و قرينه آنها تا آخر يكى باشد، تقريبا وجود ندارد. در اين كتاب، مناجاتها در قالب قطعات كوتاه و چندبندى ايراد شده است و حتى مناجاتهاى طولانى و دراز «[[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفية]]»، در بخشهاى مختلف و بهصورت پراكنده و كوتاه آمده است. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
3. دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى، بهاء الدين خرمشاهى، جلد اول، تفسير كشف الأسرار و عدة الأبرار، مهدى محقق، ص 741 - 743؛ | 3. دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى، بهاء الدين خرمشاهى، جلد اول، تفسير كشف الأسرار و عدة الأبرار، مهدى محقق، ص 741 - 743؛ | ||
4. [[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفية]]، خواجه | 4. [[طبقات الصوفية (للسلمي)|طبقات الصوفية]]، خواجه عبدالله انصارى، مقابله و تصحيح محمد سرور مولايى، مقدمه مصحح، سيزده تا سى و يك (نقل به اختصار)؛ | ||
5. فهرست تفسير كشف الأسرار و عدة الأبرار، محمدجواد شريعت، ص 5 - 10 (نقل به اختصار)؛ | 5. فهرست تفسير كشف الأسرار و عدة الأبرار، محمدجواد شريعت، ص 5 - 10 (نقل به اختصار)؛ |
ویرایش