۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن عربى' به 'ابن عربى') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد الله' به 'عبدالله') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class='wikiInfo'> | <div class='wikiInfo'> | ||
[[پرونده:NUR03451.jpg|بندانگشتی|نعمت الله ولی، نعمت الله بن | [[پرونده:NUR03451.jpg|بندانگشتی|نعمت الله ولی، نعمت الله بن عبدالله]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type='authorName'|نعمت الله ولی، نعمت الله بن | ! نام!! data-type='authorName'|نعمت الله ولی، نعمت الله بن عبدالله | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر | |نام های دیگر | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
شاه نعمتالله از اقطاب صوفيه سده هشتم و نهم هجرى است كه طريقتى جديد در تصوف ايجاد كرد و پيروان ساير طريقتها را نيز تحت تأثير خود قرار داد. او از جمله شعراى تصوف ايران و قطب دراويش نعمتاللهى و مؤسس سلسله مشهور نعمتاللهى است. | شاه نعمتالله از اقطاب صوفيه سده هشتم و نهم هجرى است كه طريقتى جديد در تصوف ايجاد كرد و پيروان ساير طريقتها را نيز تحت تأثير خود قرار داد. او از جمله شعراى تصوف ايران و قطب دراويش نعمتاللهى و مؤسس سلسله مشهور نعمتاللهى است. | ||
او فرزند «مير | او فرزند «مير عبدالله ولى»، از بزرگان عرب بوده است. نسبت او با نوزده نسل به رسول اكرم مىرسد. | ||
امير خليل الله، نوه او تولد جد خود را روز چهارشنبه چهاردهم ربيعالاول دانسته است و اسد الدين نصر الله، تولد او را پنجشنبه بيست و دوم رجب در قصبه كوهبنان کرمان ذكر كرده است. | امير خليل الله، نوه او تولد جد خود را روز چهارشنبه چهاردهم ربيعالاول دانسته است و اسد الدين نصر الله، تولد او را پنجشنبه بيست و دوم رجب در قصبه كوهبنان کرمان ذكر كرده است. | ||
او در پنج سالگى با تصوف و عرفان آشنا شد و پدرش مير | او در پنج سالگى با تصوف و عرفان آشنا شد و پدرش مير عبدالله، او را به مجالس صوفيه مىبرد. شهر حلب در آن زمان مركز مكتب وحدت وجودى [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بود. شاه نعمتالله از اين فرصت استفاده كرده و در حلب در خدمت محى الدين بن عربى قرار گرفت و از مكتب و عرفان او بهره برد. شاه نعمتالله براى پيشرفت در علوم و فراگيرى بيشتر علوم دينى به شيراز سفر كرد. شهر شيراز در آن زمان از مراكز اصلى دروس فقه و مذاهب سنى بود. شاه نعمتالله براى يافتن مرشد و مراد خود به اينسووآنسو و در خدمت شيوخ و مشايخ زيادى قدم برداشت. | ||
شاه نعمتالله علوم مقدماتى را نزد شيخ ركن الدين شيرازى تحصيل كرده و علم بلاغت را خدمت شيخ شمس الدين مكى و حكمت را نزد سيد جلال الدين خوارزمى و اصول و فقه را نزد قاضى عضد الدين ايجى آموخت. چون علوم ظاهرى، طبع او را قانع نمىكرد، سالها به رياضت و تصفيه و تزكيه باطن مشغول گرديد و در پى مراد به سير و سفر پرداخت تا عاقبت به مكه مشرف شد و از دست شيخ | شاه نعمتالله علوم مقدماتى را نزد شيخ ركن الدين شيرازى تحصيل كرده و علم بلاغت را خدمت شيخ شمس الدين مكى و حكمت را نزد سيد جلال الدين خوارزمى و اصول و فقه را نزد قاضى عضد الدين ايجى آموخت. چون علوم ظاهرى، طبع او را قانع نمىكرد، سالها به رياضت و تصفيه و تزكيه باطن مشغول گرديد و در پى مراد به سير و سفر پرداخت تا عاقبت به مكه مشرف شد و از دست شيخ عبدالله يافعى يكى از عرفاى عصر خويش خرقه پوشيد. | ||
شاه نعمت الله، به سير و سفر در ممالك مصر و حجاز و تركستان و ايران پرداخت و به نشر عرفان و تصوف همت گمارد. او 24 ساله بود كه در مكه با شيخ عفيف الدين يافعى ديدار كرد. شيخ يافعى به سلسلههاى طريقت شاذليه و قادريه متصل مىشد. شاه نعمتالله هفت سال را با او سپرى كرد و از او علوم و دانشهاى معنوى زيادى آموخت. شاه نعمتالله بعد از آن به مصر رفت و در آنجا بهسوى جهان فرهنگ ايرانى روى آورد. وى در بازگشت به ايران، پس از ازدواج با نوه دخترى مير حسينى هروى، بهسوى كوهبنان کرمان عزيمت كرد و در آنجا به رياضت طويل المدتى پرداخت كه مكان مورد نظر به نام تخت امير معروف است. در طول اين مدت، افراد بسيارى در نزد او به تحصيل علوم و معارف صوفيه پرداختند واز محضر او استفاده كردند. | شاه نعمت الله، به سير و سفر در ممالك مصر و حجاز و تركستان و ايران پرداخت و به نشر عرفان و تصوف همت گمارد. او 24 ساله بود كه در مكه با شيخ عفيف الدين يافعى ديدار كرد. شيخ يافعى به سلسلههاى طريقت شاذليه و قادريه متصل مىشد. شاه نعمتالله هفت سال را با او سپرى كرد و از او علوم و دانشهاى معنوى زيادى آموخت. شاه نعمتالله بعد از آن به مصر رفت و در آنجا بهسوى جهان فرهنگ ايرانى روى آورد. وى در بازگشت به ايران، پس از ازدواج با نوه دخترى مير حسينى هروى، بهسوى كوهبنان کرمان عزيمت كرد و در آنجا به رياضت طويل المدتى پرداخت كه مكان مورد نظر به نام تخت امير معروف است. در طول اين مدت، افراد بسيارى در نزد او به تحصيل علوم و معارف صوفيه پرداختند واز محضر او استفاده كردند. |
ویرایش