۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'احمد بن حنبل' به 'احمد بن حنبل') |
|||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
#رسالۀ«صناعة الكلام» | #رسالۀ«صناعة الكلام» | ||
#:اين كتاب؛ مشتمل بر 11 رساله است كه ذيلا به معرفى آنها پرداخته مىشود. اين رساله را مولف در فضيلت علم كلام و رد اقوال مخالفين آن؛ همچون احمد بن حنبل نگاشته است. جاحظ براى علم كلام فضائل متعددى برمىشمارد، او مىگويد «ان صناعة الكلام علق نفيس و جوهر ثمين و هو الكنز الذى لا يفنى و لا يبلى و الصاحب الذى لا يمل و لا يغل و هو العيار على كل صناعة...و القطاس الذى به يستبان نقصان كل شىء و رجحانه...»[1]. او در مقابل اين همه فضيلت علم كلام قائل است، علم كلام آفاتى هم دارد. او آفات علم كلام را غرور و خصومت و دشمنى بين مردم مىشمارد و معتقد است، علم كلام موجب مىشود كه صاحب آن خود را از ديگران برتر بداند و نيز موجب غرور است. همچنين اين علم وقتى به قوت خود خواهد رسيد كه در مقابل خصمى باشد و در نتيجه موجب تقويت خصومت بين مسلمانان مىگردد. | #:اين كتاب؛ مشتمل بر 11 رساله است كه ذيلا به معرفى آنها پرداخته مىشود. اين رساله را مولف در فضيلت علم كلام و رد اقوال مخالفين آن؛ همچون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] نگاشته است. جاحظ براى علم كلام فضائل متعددى برمىشمارد، او مىگويد «ان صناعة الكلام علق نفيس و جوهر ثمين و هو الكنز الذى لا يفنى و لا يبلى و الصاحب الذى لا يمل و لا يغل و هو العيار على كل صناعة...و القطاس الذى به يستبان نقصان كل شىء و رجحانه...»[1]. او در مقابل اين همه فضيلت علم كلام قائل است، علم كلام آفاتى هم دارد. او آفات علم كلام را غرور و خصومت و دشمنى بين مردم مىشمارد و معتقد است، علم كلام موجب مىشود كه صاحب آن خود را از ديگران برتر بداند و نيز موجب غرور است. همچنين اين علم وقتى به قوت خود خواهد رسيد كه در مقابل خصمى باشد و در نتيجه موجب تقويت خصومت بين مسلمانان مىگردد. | ||
#:مؤلف، مخالفين علم كلام را اصحاب حساب و هندسه مىداند. او مىگويد، رياضىدانان و مهندسين گمان مىكنند كه علم كلام مبتنى است، بر حدس و گمان و امور ظنى، و اينها علم به حساب نمىآيند و علم آن است كه يا از امور طبيعى باشد و يا از امورى باشد كه قابل تاويل و اختلاف نباشد. | #:مؤلف، مخالفين علم كلام را اصحاب حساب و هندسه مىداند. او مىگويد، رياضىدانان و مهندسين گمان مىكنند كه علم كلام مبتنى است، بر حدس و گمان و امور ظنى، و اينها علم به حساب نمىآيند و علم آن است كه يا از امور طبيعى باشد و يا از امورى باشد كه قابل تاويل و اختلاف نباشد. | ||
#:در آخر، مولف فضيلت علم كلام را بر علم فقه اثبات كرده و مىگويد، در فضيلت اين علم همين بس كه مردم به صاحبان اين علم ادبار كرده و بر فقيهان اقبال دارند با اين همه متكلمان هرگز از علم خود دست برنمىدارند. اين رساله در 10 صفحه نوشته شده است. | #:در آخر، مولف فضيلت علم كلام را بر علم فقه اثبات كرده و مىگويد، در فضيلت اين علم همين بس كه مردم به صاحبان اين علم ادبار كرده و بر فقيهان اقبال دارند با اين همه متكلمان هرگز از علم خود دست برنمىدارند. اين رساله در 10 صفحه نوشته شده است. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
#:اين رساله در 40 صفحه به طبع رسيده است. | #:اين رساله در 40 صفحه به طبع رسيده است. | ||
#رسالۀ خلق القرآن | #رسالۀ خلق القرآن | ||
#:يكى از مباحث قديمى علم كلام بحث از حدوث و قدم قرآن است، چنانكه گاه گفته شده است كه به اين علم، علم كلام گفته شده است، به خاطر اين كه اولين بحث آن، بحث از كلام الهى و اختلاف مسلمانان در اينباره بود كه منجر به نوشتن كتابها و رسائلى در كلام الهى شد. معتزله قائل به حدوث و مخلوق بودن قرآن بودند و محدثين قائل به قدم آن خلفاء نيز بيشتر همراه معتزله بودند، از اينرو مخالفين اكثرا در حال انزوا يا حبس به سر مىبردند. در رأس قائلين به قدم قرآن احمد بن حنبل قرار داشت كه جاحظ گزارش محاكمۀ او و شلاق خوردن و به زندان افتادنش را در اين رساله ذكر نموده است. | #:يكى از مباحث قديمى علم كلام بحث از حدوث و قدم قرآن است، چنانكه گاه گفته شده است كه به اين علم، علم كلام گفته شده است، به خاطر اين كه اولين بحث آن، بحث از كلام الهى و اختلاف مسلمانان در اينباره بود كه منجر به نوشتن كتابها و رسائلى در كلام الهى شد. معتزله قائل به حدوث و مخلوق بودن قرآن بودند و محدثين قائل به قدم آن خلفاء نيز بيشتر همراه معتزله بودند، از اينرو مخالفين اكثرا در حال انزوا يا حبس به سر مىبردند. در رأس قائلين به قدم قرآن [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] قرار داشت كه جاحظ گزارش محاكمۀ او و شلاق خوردن و به زندان افتادنش را در اين رساله ذكر نموده است. | ||
#:جاحظ در اين رساله مخلوق و حادث بودن قرآن را اثبات مىكند و تعريضى دارد بر مخالفين خلق قرآن و آنهايى كه به حدوث مجازى قرآن و نه حدوث حقيقى آن قائل هستند. | #:جاحظ در اين رساله مخلوق و حادث بودن قرآن را اثبات مىكند و تعريضى دارد بر مخالفين خلق قرآن و آنهايى كه به حدوث مجازى قرآن و نه حدوث حقيقى آن قائل هستند. | ||
#:اين رساله در 14 صفحه به طبع رسيده است. | #:اين رساله در 14 صفحه به طبع رسيده است. |
ویرایش