پرش به محتوا

یادگار عمر: گفتگوی پیروز سیار با احمد آرام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
 
خط ۳۷: خط ۳۷:
نکتۀ جالب دربارۀ زندگی زنده‌یاد [[آرام، احمد|آرام]] و معلمان اوست که در این کتاب گفته است: «در مدرسۀ دارالفنون معلم ریاضی ما آقای وحید بود. معلم فارسی‌مان آقای میرزا [[عبدالعظیم‌خان قریب]] بود. معلم عربی‌مان که مهم‌ترین درس به شمار می‌رفت، مرحوم اعتمادالاسلام پدرخانم مرحوم من بود. معلم فیزیک‌مان دکتر غلامحسین‌خان شمس بود. معلم شیمی‌مان دکتر محمودخان شیمی بود». (ص 63)
نکتۀ جالب دربارۀ زندگی زنده‌یاد [[آرام، احمد|آرام]] و معلمان اوست که در این کتاب گفته است: «در مدرسۀ دارالفنون معلم ریاضی ما آقای وحید بود. معلم فارسی‌مان آقای میرزا [[عبدالعظیم‌خان قریب]] بود. معلم عربی‌مان که مهم‌ترین درس به شمار می‌رفت، مرحوم اعتمادالاسلام پدرخانم مرحوم من بود. معلم فیزیک‌مان دکتر غلامحسین‌خان شمس بود. معلم شیمی‌مان دکتر محمودخان شیمی بود». (ص 63)


زنده‌یاد [[آرام، احمد|آرام]] در کابینۀ دوم دولت دکتر مصدق مدتی در سمت معاون و بازرس وزارت فرهنگ مشغول به کار بوده و به همین مناسبت مأموریت‌هایی در ممالک عرب چون عراق و سوریه داشته است. در این کتاب دربارۀ مردم سوریه گفته است: «..... آن زمان مصدق سر کار بود و مسئلۀ نفت مطرح بود. مردم آنجا اسم بچه‌هایشان را مصدق می‌گذاشتند؛ برای اینکه او سمبل کسی بود که مقابل خارجی‌ها ایستاده بود و اولین کسی بود که توانست در مشرق‌زمین مقابل انگلیسی‌های پدرسوخته خودش را نشان دهد و نفت را از دست‌شان بگیرد، کوس رسوایی‌شان را اول بار در دنیا بزند. خیلی به او احترام می‌گذاشتند؛ در تمام ممالک عربی و از جمله در همین دمشق که بنده بودم ....». (ص 240)
زنده‌یاد [[آرام، احمد|آرام]] در کابینۀ دوم دولت دکتر مصدق مدتی در سمت معاون و بازرس وزارت فرهنگ مشغول به کار بوده و به همین مناسبت مأموریت‌هایی در ممالک عرب چون عراق و سوریه داشته است. در این کتاب دربارۀ مردم سوریه گفته است: «..... آن زمان مصدق سر کار بود و مسئلۀ نفت مطرح بود. مردم آنجا اسم بچه‌هایشان را مصدق می‌گذاشتند؛ برای اینکه او سمبل کسی بود که مقابل خارجی‌ها ایستاده بود و اولین کسی بود که توانست در مشرق‌زمین مقابل انگلیسی‌های پدرسوخته خودش را نشان دهد و نفت را از دست‌شان بگیرد، کوس رسوایی‌شان را اول بار در دنیا بزند. خیلی به او احترام می‌گذاشتند؛ در تمام ممالک عربی و از جمله در همین دمشق که بنده بودم....». (ص 240)


در آغاز این کتاب، کتاب‌شناسی [[آرام، احمد|احمد آرام]] آورده شده و سپس متن گفتگوهای با او آورده شده است. در پیوست اول کتاب ملاحظاتی است دربارۀ کتاب «علم در اسلام» که زنده‌یاد [[آرام، احمد|آرام]] آن را ترجمه کرده بود و این ملاحظات را دربارۀ جزئیات ترجمه و نیز پاره‌ای از مطالب کتاب به نظر مؤلف آن دکتر [[نصر، سید حسین|سید حسین نصر]] رساند. این یادداشت‌ها که تاریخ آنها فروردین 1356 است، نشان‌دهندۀ روش [[آرام، احمد|احمد آرام]] در ترجمۀ متون علمی دشوار است که از هیچ نکتۀ جزئی نمی‌گذشت و افزون بر آن، در تدقیق هرچه بیشتر مطالب کتاب نیز می‌کوشید. پیوست دوم کتاب نیز دربرگیرندۀ خاطراتی است از حسین بهشتی دربارۀ زنده‌یاد [[آرام، احمد|آرام]].<ref> [https://literaturelib.com/books/4868 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
در آغاز این کتاب، کتاب‌شناسی [[آرام، احمد|احمد آرام]] آورده شده و سپس متن گفتگوهای با او آورده شده است. در پیوست اول کتاب ملاحظاتی است دربارۀ کتاب «علم در اسلام» که زنده‌یاد [[آرام، احمد|آرام]] آن را ترجمه کرده بود و این ملاحظات را دربارۀ جزئیات ترجمه و نیز پاره‌ای از مطالب کتاب به نظر مؤلف آن دکتر [[نصر، سید حسین|سید حسین نصر]] رساند. این یادداشت‌ها که تاریخ آنها فروردین 1356 است، نشان‌دهندۀ روش [[آرام، احمد|احمد آرام]] در ترجمۀ متون علمی دشوار است که از هیچ نکتۀ جزئی نمی‌گذشت و افزون بر آن، در تدقیق هرچه بیشتر مطالب کتاب نیز می‌کوشید. پیوست دوم کتاب نیز دربرگیرندۀ خاطراتی است از حسین بهشتی دربارۀ زنده‌یاد [[آرام، احمد|آرام]].<ref> [https://literaturelib.com/books/4868 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>