۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در «تحلیل سرکوب» نویسنده به تحلیل این مسئله میپردازد که چرا انقلابها نتوانستهاند و احتمالاً هرگز هم نخواهند توانست به سرکوب اجتماعی خاتمه دهند. سازوکاری که سبب میشود سرکوب اجتماعی هر بار مانند یک بیماری مزمن دوباره عود کند چیست؟ سیمون در این نوشتار میکوشد مسئلهای را صورتبندی کند که به زعم او مارکس و به تبعیت از او مارکسیستها از آن غفلت کردهاند: اینکه چرا پیوسته شکلی جدید از سرکوب جانشین شکل قدیمی آن میشود؟ | در «تحلیل سرکوب» نویسنده به تحلیل این مسئله میپردازد که چرا انقلابها نتوانستهاند و احتمالاً هرگز هم نخواهند توانست به سرکوب اجتماعی خاتمه دهند. سازوکاری که سبب میشود سرکوب اجتماعی هر بار مانند یک بیماری مزمن دوباره عود کند چیست؟ سیمون در این نوشتار میکوشد مسئلهای را صورتبندی کند که به زعم او مارکس و به تبعیت از او مارکسیستها از آن غفلت کردهاند: اینکه چرا پیوسته شکلی جدید از سرکوب جانشین شکل قدیمی آن میشود؟ | ||
«قدرت کلمات» بیانیۀ قدرتمندی است علیه سوءاستفاده از زبان و کارکردی که در ایجاد جنگهای پنهان و آشکار دارد. در این مقاله [[وی، سیمون|سیمون وی]] نخست متذکر میشود واژگانی نظیر ملت، امنیت، نظم، اقتدار، دموکراسی و .... در دوران ما بدل به موجوداتی انتزاعی شدهاند و سپس با رجوع به رخدادهای زمانۀ خود نمونههایی روشن از کاربردهای بیمعنای این واژگان را در سپهر سیاسی و اجتماعی پیش چشم خواننده مینهد. | «قدرت کلمات» بیانیۀ قدرتمندی است علیه سوءاستفاده از زبان و کارکردی که در ایجاد جنگهای پنهان و آشکار دارد. در این مقاله [[وی، سیمون|سیمون وی]] نخست متذکر میشود واژگانی نظیر ملت، امنیت، نظم، اقتدار، دموکراسی و.... در دوران ما بدل به موجوداتی انتزاعی شدهاند و سپس با رجوع به رخدادهای زمانۀ خود نمونههایی روشن از کاربردهای بیمعنای این واژگان را در سپهر سیاسی و اجتماعی پیش چشم خواننده مینهد. | ||
«ایلیاد یا شعر قدرت» جستار بینظیری است در باب چگونگی تسلیمشدن روح انسان در برابر قدرت. نویسنده در این مقاله به شرح مکانیسمی میپردازد که جنگها را پدید میآورد، انسانها را تبدیل به اشیاء میکند و آنها را تابع همان قوانینی می سازد که بر مادۀ بیجان حاکم است. از این نظر مکانیسم قدرت مانند مکانیسم طبیعت است؛ طبیعت و قدرت هر دو با مکانیسمی یکسان زندگی درونی انسان را نابود میکنند و تنها چیزی که برایش باقی میگذارند، توسل به غریزۀ بقاست. نویسنده در این مقاله معتقد است غالب و مغلوب هر یک به نوعی قربانی مکانیسم قدرتاند؛ اما یکی از این دو گروه پردهای از وهم مقابل چشمانش دارد و نمیتواند حقیقت وضع بشری را دریابد. دریافت این حقیقت نیاز به نبوغ دارد و این همان نبوغی است که به زعم [[وی، سیمون|سیمون وی]] سرایندۀ «ایلیاد» بهتمامی از آن برخوردار بوده است و به کمک آن توانسته مصایب جنگ را در این منظومۀ باستانی به تصویر بکشد. | «ایلیاد یا شعر قدرت» جستار بینظیری است در باب چگونگی تسلیمشدن روح انسان در برابر قدرت. نویسنده در این مقاله به شرح مکانیسمی میپردازد که جنگها را پدید میآورد، انسانها را تبدیل به اشیاء میکند و آنها را تابع همان قوانینی می سازد که بر مادۀ بیجان حاکم است. از این نظر مکانیسم قدرت مانند مکانیسم طبیعت است؛ طبیعت و قدرت هر دو با مکانیسمی یکسان زندگی درونی انسان را نابود میکنند و تنها چیزی که برایش باقی میگذارند، توسل به غریزۀ بقاست. نویسنده در این مقاله معتقد است غالب و مغلوب هر یک به نوعی قربانی مکانیسم قدرتاند؛ اما یکی از این دو گروه پردهای از وهم مقابل چشمانش دارد و نمیتواند حقیقت وضع بشری را دریابد. دریافت این حقیقت نیاز به نبوغ دارد و این همان نبوغی است که به زعم [[وی، سیمون|سیمون وی]] سرایندۀ «ایلیاد» بهتمامی از آن برخوردار بوده است و به کمک آن توانسته مصایب جنگ را در این منظومۀ باستانی به تصویر بکشد. | ||