قصص الخاقانی: تاریخ صفویه از آغاز تا پایان عصر شاه عباس دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
[[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|ولی‌قلی‌خان شاملو]] در سال 1034 قمری در هرات به دنیا آمد و در آن شهر رشد کرد و به گفتۀ خودش در سال‌های جوانی از هرات به سیستان رفت و در آنجا نشو و نما یافت. شاملو در جوانی از هرات کوچ کرد و راهی سیستان شد؛ در آنجا مورد توجه ملک‌ نصرت‌خان حاکم آن ناحیه قرار گرفت و مستوفی سیستان شد و چند سال نزد وی مشغول به کار بود تا اینکه در حدود سال 1050 به قندهار بازگشت؛ از زندگی او تا سال 1058 اطلاع چندانی در دست نیست و ظاهراً در این سال دوباره به سیستان بازگشته است؛ زیرا هنگام لشکرکشی شاه عباس دوم برای آزادسازی قندهار و نیز زمان محاصرۀ شهر، او جزء سپاهیان ملک نصرت‌خان حاکم سیستان بود. او با پایان جنگ در قندهار ماند؛ مدتی بیکار بود، اما پس از چندی با ورود به دارالحکومۀ قندهار مشغول کار دفترنویسی شد تا اینکه مورد توجه اوتارخان ملقب به ذوالفقارخان حاکم قندهار قرار گرفت و از سوی او ناظر بیوتات قندهار شد و حتی زمانی که [[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشکوه]] می‌خواست به ایران پناه آورد، او مأمور شد تا از او استقبال کند. [[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] این شغل را حتی پس از مرگ او در سال 1073، در دورۀ حکومت برادرش گرجاسب بیگ ملقب به منصورخان نیز بر عهده داشت؛ اما با تزویر دو نفر از دیوانیان، شغلش را از دست داد و پس از آن به سیستان بازگشت.
[[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|ولی‌قلی‌خان شاملو]] در سال 1034 قمری در هرات به دنیا آمد و در آن شهر رشد کرد و به گفتۀ خودش در سال‌های جوانی از هرات به سیستان رفت و در آنجا نشو و نما یافت. شاملو در جوانی از هرات کوچ کرد و راهی سیستان شد؛ در آنجا مورد توجه ملک‌ نصرت‌خان حاکم آن ناحیه قرار گرفت و مستوفی سیستان شد و چند سال نزد وی مشغول به کار بود تا اینکه در حدود سال 1050 به قندهار بازگشت؛ از زندگی او تا سال 1058 اطلاع چندانی در دست نیست و ظاهراً در این سال دوباره به سیستان بازگشته است؛ زیرا هنگام لشکرکشی شاه عباس دوم برای آزادسازی قندهار و نیز زمان محاصرۀ شهر، او جزء سپاهیان ملک نصرت‌خان حاکم سیستان بود. او با پایان جنگ در قندهار ماند؛ مدتی بیکار بود، اما پس از چندی با ورود به دارالحکومۀ قندهار مشغول کار دفترنویسی شد تا اینکه مورد توجه اوتارخان ملقب به ذوالفقارخان حاکم قندهار قرار گرفت و از سوی او ناظر بیوتات قندهار شد و حتی زمانی که [[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|داراشکوه]] می‌خواست به ایران پناه آورد، او مأمور شد تا از او استقبال کند. [[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] این شغل را حتی پس از مرگ او در سال 1073، در دورۀ حکومت برادرش گرجاسب بیگ ملقب به منصورخان نیز بر عهده داشت؛ اما با تزویر دو نفر از دیوانیان، شغلش را از دست داد و پس از آن به سیستان بازگشت.


آنچه از کتاب [[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] می‌توان فهمید، او میان سال‌های 1073 تا 1077 قمری مشغول به نوشتن کتاب «قصص الخاقانی» بوده و هم‌زمان نیز با توجه به نکته‌ای که در مقدمه یادآور می‌شود: «از کثرت گرفتاری، گاهی در خدمت و گاهی در صحبت ملوک نصرت خطاب و بزرگان فتح انتساب ....»، نشان می‌دهد که او به محض رسیدن به سیستان پس از چندی دوباره نزد ملک نصرت خان مشغول به کار شده و بنا به توصیفی که از لاریجان می‌کند و نیز دیداری که با درویش منیری در تهران دارد، نشان می‌دهد که احتمالاً همراه ملک نصرت‌خان در سفر 1074 قمری شاه به مازندران حضور داشته است. مشیزی نیز اشاره به مستوفی‌گری او در سیستان دارد و تا سال 1083 وی همچنان مستوفی سیستان بود. از تاریخ مرگ شاملو آگاهی در دست نیست.
آنچه از کتاب [[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] می‌توان فهمید، او میان سال‌های 1073 تا 1077 قمری مشغول به نوشتن کتاب «قصص الخاقانی» بوده و هم‌زمان نیز با توجه به نکته‌ای که در مقدمه یادآور می‌شود: «از کثرت گرفتاری، گاهی در خدمت و گاهی در صحبت ملوک نصرت خطاب و بزرگان فتح انتساب....»، نشان می‌دهد که او به محض رسیدن به سیستان پس از چندی دوباره نزد ملک نصرت خان مشغول به کار شده و بنا به توصیفی که از لاریجان می‌کند و نیز دیداری که با درویش منیری در تهران دارد، نشان می‌دهد که احتمالاً همراه ملک نصرت‌خان در سفر 1074 قمری شاه به مازندران حضور داشته است. مشیزی نیز اشاره به مستوفی‌گری او در سیستان دارد و تا سال 1083 وی همچنان مستوفی سیستان بود. از تاریخ مرگ شاملو آگاهی در دست نیست.


تنها اثری که از [[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] باقی مانده، کتاب «قصص الخاقانی» است؛ هرچند نصرآبادی بدون ذکری از این کتاب، اشاره به منظومه‌ای می‌کند که شاملو رویدادهای روزهای محاصرۀ قندهای را با شرح کوتاهی از سرگذشت شاه عباس دوم در چهل هزار بیت به دستور ذوالفقارخان حاکم قندهار به نظم درآورده است.
تنها اثری که از [[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] باقی مانده، کتاب «قصص الخاقانی» است؛ هرچند نصرآبادی بدون ذکری از این کتاب، اشاره به منظومه‌ای می‌کند که شاملو رویدادهای روزهای محاصرۀ قندهای را با شرح کوتاهی از سرگذشت شاه عباس دوم در چهل هزار بیت به دستور ذوالفقارخان حاکم قندهار به نظم درآورده است.
خط ۴۹: خط ۴۹:
[[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] شعر نیز سروده است؛ بیشتر اشعار او فارسی، اما ابیات ترکی هم در کتاب از وی دیده می‌شود. اشعار از لحاظ قالب یا صورت شامل رباعی، مثنوی، قطعه، قصیده و ترجیع‌بند است و از لحاظ محتوا و معنی اشعار او حماسی، تعلیمی، تهنیت، مدحی، وصفی و مرثیه سروده شده است. او برخی رویدادهای تاریخی را به تفصیل در قالب نظم بیان کرده است؛ همچون اشعاری که دربارۀ وقایع فتح قندهار و نیز روزگار محاصرۀ این شهر توسط هندیان و نیز مرگ مطروداس راجپوت در هنگام جنگ قندهار و خودسوزی زنش پس از شنیدن خبر مرگ مطروداس یا گلایه‌های تربیت‌خان سفیر پادشاه گورکانی را که نمی‌خواست همراه شاه عباس دوم به مازندران برود، به نظم درآورده است. افزون بر آن در سروده ماده‌تاریخ نیز تبحر خود را نشان داده است.
[[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] شعر نیز سروده است؛ بیشتر اشعار او فارسی، اما ابیات ترکی هم در کتاب از وی دیده می‌شود. اشعار از لحاظ قالب یا صورت شامل رباعی، مثنوی، قطعه، قصیده و ترجیع‌بند است و از لحاظ محتوا و معنی اشعار او حماسی، تعلیمی، تهنیت، مدحی، وصفی و مرثیه سروده شده است. او برخی رویدادهای تاریخی را به تفصیل در قالب نظم بیان کرده است؛ همچون اشعاری که دربارۀ وقایع فتح قندهار و نیز روزگار محاصرۀ این شهر توسط هندیان و نیز مرگ مطروداس راجپوت در هنگام جنگ قندهار و خودسوزی زنش پس از شنیدن خبر مرگ مطروداس یا گلایه‌های تربیت‌خان سفیر پادشاه گورکانی را که نمی‌خواست همراه شاه عباس دوم به مازندران برود، به نظم درآورده است. افزون بر آن در سروده ماده‌تاریخ نیز تبحر خود را نشان داده است.


ولی‌قلی‌خان همچنین از عبارات و اشعار سخنورانی همچون [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]، [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]]، [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی گنجوی]]، [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی غزنوی]]، [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، [[شانی تکلو]]، [[هروی، فرخ‌حسین|ناظم هروی]]، [[وحید قزوینی، محمدطاهر|وحید قزوینی]] و .... بهره برده است. او در برخی موارد ابیاتی را به نقل از برخی از شعرا نقل کرده که بررسی‌ها نشان می‌دهد این نوع اشعار را بیشتز حافظه نقل کرده و در نسبت‌دادن اشتباه کرده است.
ولی‌قلی‌خان همچنین از عبارات و اشعار سخنورانی همچون [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]، [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]]، [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی گنجوی]]، [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی غزنوی]]، [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، [[شانی تکلو]]، [[هروی، فرخ‌حسین|ناظم هروی]]، [[وحید قزوینی، محمدطاهر|وحید قزوینی]] و.... بهره برده است. او در برخی موارد ابیاتی را به نقل از برخی از شعرا نقل کرده که بررسی‌ها نشان می‌دهد این نوع اشعار را بیشتز حافظه نقل کرده و در نسبت‌دادن اشتباه کرده است.


این کتاب دارای ویژگی‌هایی است که در مقایسه با دیگر آثار نویسندگان هم‌عصر نویسنده این کتاب را متمایز می‌کند؛ به همین دلیل نویسنده کتاب خود را بی‌نظیر دانسته است. [[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] خود را جویای حکایات و روایات دانسته است و به همین دلیل کوشیده در این کتاب مطالب سودمندی را عرضه کند. ذکر کامل نام، کنیه و القاب افراد، ارائۀ آگاهی‌های سودمند جغرافیایی، استفاده از اسناد و فرمان‌های صادره از طرف شاه، برخی اطلاعات تاریخی زمان شاه عباس دوم، دربرگیرنده بودن تاریخ ادبیات و عرفان و دین این دوره و ... از برخی ویژگی‌های این کتاب است.
این کتاب دارای ویژگی‌هایی است که در مقایسه با دیگر آثار نویسندگان هم‌عصر نویسنده این کتاب را متمایز می‌کند؛ به همین دلیل نویسنده کتاب خود را بی‌نظیر دانسته است. [[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] خود را جویای حکایات و روایات دانسته است و به همین دلیل کوشیده در این کتاب مطالب سودمندی را عرضه کند. ذکر کامل نام، کنیه و القاب افراد، ارائۀ آگاهی‌های سودمند جغرافیایی، استفاده از اسناد و فرمان‌های صادره از طرف شاه، برخی اطلاعات تاریخی زمان شاه عباس دوم، دربرگیرنده بودن تاریخ ادبیات و عرفان و دین این دوره و... از برخی ویژگی‌های این کتاب است.


[[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] باوجود اینکه سال‌ها امور بیوتات قندهار را بر عهده داشته است و نیز پس از آن به عنوان مستوفی مشغول کارهای مالی بوده، اما در نظم و نثر نیز تبحر خود را نشان داده و به‌خوبی توانسته از بیشتر آرایه‌های ادبی و حتی واژگان و اصطلاحات بیماری، دارویی، شطرنج و حتی مباحث و اصطلاحات مالی و حسابرسی در نگارش بهره ببرد. بیشتر نوشته‌های نویسنده در این کتاب، مسجع و وزن و آهنگ کلمات ارتباط بینامتنی زیبایی دارند و حتی در برخی بندها، نویسنده عبارات و جملات را طوری ترتیب داده که به‌نوعی هم‌قافیه شدند و عبارات از یک نظم ادبی منسجم تشکیل شده است.
[[شاملو، ولی‌قلی بن‌ داودقلی|شاملو]] باوجود اینکه سال‌ها امور بیوتات قندهار را بر عهده داشته است و نیز پس از آن به عنوان مستوفی مشغول کارهای مالی بوده، اما در نظم و نثر نیز تبحر خود را نشان داده و به‌خوبی توانسته از بیشتر آرایه‌های ادبی و حتی واژگان و اصطلاحات بیماری، دارویی، شطرنج و حتی مباحث و اصطلاحات مالی و حسابرسی در نگارش بهره ببرد. بیشتر نوشته‌های نویسنده در این کتاب، مسجع و وزن و آهنگ کلمات ارتباط بینامتنی زیبایی دارند و حتی در برخی بندها، نویسنده عبارات و جملات را طوری ترتیب داده که به‌نوعی هم‌قافیه شدند و عبارات از یک نظم ادبی منسجم تشکیل شده است.