۱۴۴٬۸۸۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
||
| خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
| کد کنگره =1403 9د7غ / 55 BBR | | کد کنگره =1403 9د7غ / 55 BBR | ||
| موضوع = فارابي، محمدبن محمد، 260؟ - 339ق. --ديدگاه درباره عقل | | موضوع = فارابي، محمدبن محمد، 260؟ - 339ق. --ديدگاه درباره عقل | ||
ابن سينا، حسينبن عبدالله، ?370 - 428ق.? -- ديدگاه درباره عقل | |||
ابن رشد، محمد بن احمد، 520 - 595ق. -- ديدگاه درباره عقل | ابن رشد، محمد بن احمد، 520 - 595ق. -- ديدگاه درباره عقل | ||
فلسفه اسلامي - تاثير يونان | فلسفه اسلامي - تاثير يونان | ||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
در نظامهای فلسفی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، عقل فعال نقش دوگانهای ایفا میکند. مانند عموم متفکران دورۀ میانۀ اسلامی و یهودی و در مقابل اکثریت فیلسوفان مدرسی، آنها تردید نداشتند که عقل فعال، جوهری غیرمادی و متعالی از نفس آدمی است و جای مشخصی در سلسلهمراتب هستیهای غیرمادی اشغال میکند. هر کدام از آنها معتقد بودند عقل فعال، عقل آدمی را از حالت اندیشیدن بالقوه به بالفعل میرساند و آنها رروشی را که عقل فعال این کار را انجام میدهد، شرح دادند. | در نظامهای فلسفی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]]، عقل فعال نقش دوگانهای ایفا میکند. مانند عموم متفکران دورۀ میانۀ اسلامی و یهودی و در مقابل اکثریت فیلسوفان مدرسی، آنها تردید نداشتند که عقل فعال، جوهری غیرمادی و متعالی از نفس آدمی است و جای مشخصی در سلسلهمراتب هستیهای غیرمادی اشغال میکند. هر کدام از آنها معتقد بودند عقل فعال، عقل آدمی را از حالت اندیشیدن بالقوه به بالفعل میرساند و آنها رروشی را که عقل فعال این کار را انجام میدهد، شرح دادند. | ||
مسائل مرتبط با عقل بخش چشمگیری از کار فلسفی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابنرشد]] را شکل میدهند و برخورد با این مسائل چیزی به نام سبک فلسفی آنها را آشکار میکند؛ بنابراین میتوان عبارتی دربارۀ سبک فلسفی هر کدام مطرح کرد. در فصول این کتاب به موضوع عقل نزد [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | مسائل مرتبط با عقل بخش چشمگیری از کار فلسفی [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابنرشد]] را شکل میدهند و برخورد با این مسائل چیزی به نام سبک فلسفی آنها را آشکار میکند؛ بنابراین میتوان عبارتی دربارۀ سبک فلسفی هر کدام مطرح کرد. در فصول این کتاب به موضوع عقل نزد [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و ابنرشد پرداخته شده است. در فصلهای اول و دوم بحثهایی دربارۀ عقل در یونان متأخر و فلسفۀ اولیۀ عربی ـ اسلامی مطرح میشود که پیشزمینۀ افکار [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] و [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابنرشد]] است. در فصلهای سوم و چهارم، نظریههای کیهانشناختی، مفاهیم عقل فعال و نظریههای دربارۀ عقل انسان که فارابی، ابن سینا و ابنرشد مطرح کردهاند، بررسی میشود. | ||
در فصل پنجم بازتابهای نظریههای [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و بهویژه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | در فصل پنجم بازتابهای نظریههای [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و بهویژه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] در فلسفۀ یهودی و مدرسی بررسی شده است. در فصل ششم تلاشهای ابنرشد در دو موضوع که باعث شدند او چند بار نظر خودش را تغییر دهد، نشان داده شده است؛ رابطۀ علت نخستین با بقیۀ سلسلهمراتب موجودات غیرمادی و نقش عقل فعال به عنوان علت وجود جهان تحتالقمر. در فصل هفتم نویسنده میکوشد مواضع متغیر [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابنرشد]] در دیگر موضوعات را نشان دهد. | ||
تعریف دقیق نوع هستی عقل مادی با بالقوۀ آدمی، موضوعی محوری برای [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله| | تعریف دقیق نوع هستی عقل مادی با بالقوۀ آدمی، موضوعی محوری برای [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] نبوده است. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] بهندرت با این مسئله مواجه بود و ابن سینا به گونۀ غیرمستقیم به عنوان بخشی از یک مسئلۀ کلیتر یعنی ماهیت نفس آدمی با آن مواجه شد. اما در مقابل ابنرشد با آن دستوپنجه نرم کرد و در تمام زندگی خود بهشدت دغدغۀ ماهیت عقل بالقوۀ آدمی را داشت و بهتکرار ذهن خود را تغییر میداد. در فصل هفتم بسط اندیشۀ وی دربارۀ این موضوع ردیابی میشود و سپس موضوع به فراتر از ابنرشد به اندیشۀ یهودی و مسیحی برده میشود که متأثر از او بودهاند. در فصل پایانی کتاب نظر [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابنرشد]] دربارۀ نقش عقل فعال در فعلیتبخشیدن به عقل بالقوۀ آدمی و نظر وی دربارۀ موضوعات مرتبط با عقل فعال یعنی اتصال به عقل فعال، فناناپذیری انسان و نبوت بررسی شده است.<ref>[https://literaturelib.com/books/13134 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||