۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== | ||
عطار در ابتدا به شغل پدرش، عطاری و طبابت، مشغول بود. اما بر اساس داستان مشهوری، دیدار با درویشی که در برابر چشمانش جان سپرد، موجب دگرگونی روحی او شد و وی را به سوی عرفان و تصوف سوق داد. پس از این واقعه، او دکان عطاری را رها کرد و به خدمت عارف معروف زمان، رکنالدین اکاف، رفت و به ریاضت و مجاهدت با نفس پرداخت. عطار سپس سفرهای گستردهای به مناطق مختلف از جمله مکه، هند، عراق، شام و مصر انجام داد و در این سفرها با بسیاری از مشایخ و عرفای زمان خود دیدار کرد. پس از بازگشت به نیشابور، به گوشهگیری پرداخت و تمام وقت خود را به سرودن اشعار و تألیف آثار منظوم و منثور عرفانی اختصاص داد. اشعار او که سرشار از مفاهیم بلند عرفانی است، به زبانی ساده و گیرا سروده شده و تأثیر عمیقی بر شاعران پس از او، به ویژه مولوی، گذاشته است. | عطار در ابتدا به شغل پدرش، عطاری و طبابت، مشغول بود. اما بر اساس داستان مشهوری، دیدار با درویشی که در برابر چشمانش جان سپرد، موجب دگرگونی روحی او شد و وی را به سوی عرفان و تصوف سوق داد. پس از این واقعه، او دکان عطاری را رها کرد و به خدمت عارف معروف زمان، رکنالدین اکاف، رفت و به ریاضت و مجاهدت با نفس پرداخت. عطار سپس سفرهای گستردهای به مناطق مختلف از جمله مکه، هند، عراق، شام و مصر انجام داد و در این سفرها با بسیاری از مشایخ و عرفای زمان خود دیدار کرد. پس از بازگشت به نیشابور، به گوشهگیری پرداخت و تمام وقت خود را به سرودن اشعار و تألیف آثار منظوم و منثور عرفانی اختصاص داد. اشعار او که سرشار از مفاهیم بلند عرفانی است، به زبانی ساده و گیرا سروده شده و تأثیر عمیقی بر شاعران پس از او، به ویژه مولوی، گذاشته است. | ||
نمونههایی از اشعار ایشان: | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|''ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش''|2=''بر در دل روز و شب منتظر یار باش''}} | |||
{{ب|''دلبر تو دایما بر در دل حاضر است''|2=''رو در دل بر گشای حاضر و بیدار باش''}} | |||
{{ب|''دیدۀ جان روی او تابنبیند عیان''|2=''در طلب روی او روی به دیوار باش''}} | |||
{{ب|''ناحیت دل گرفت لشکر غوغای نفس''|2='' پس تو اگر عاشقی عاشق هوشیار باش''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' گر مرد رهی میان خون باید رفت''|2=''از پای فتاده سرنگون باید رفت''}} | |||
{{ب|''تو پای به راه در نه و هیچ مپرس ''|2=''هم راه بگویدت که چون باید رفت''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
==وفات== | ==وفات== | ||