پرش به محتوا

کافه‌های روشنفکری: پاتوق‌های فرهنگی در ایران از آغاز تا امروز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ؛' به '؛'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛')
 
خط ۳۳: خط ۳۳:
«پاتوق» موقعیتی است که در آن عده‌ای از افراد به طور آزادانه جمع شده و برخلاف کارهای روزانه‌شان که به عنوان وظیفه و شغل بدان مشغول بوده‌اند، به فعالیت‌هایی می‌پردازند که از روی علاقۀ آنها بوده و کمتر تناسبی با وظایف شغلی‌شان دارد. بنابراین پاتوق نه‌فقط مکانی مادی، بلکه اساساً پدیده‌ای اجتماعی است و همین ویژگی اجتماعی‌بودن است که مبحث پاتوق را برای جامعه‌شناسان جذاب کرده و درصدد برآمدند پاتوق را در چارچوب جامعه‌شناختی بررسی کنند.
«پاتوق» موقعیتی است که در آن عده‌ای از افراد به طور آزادانه جمع شده و برخلاف کارهای روزانه‌شان که به عنوان وظیفه و شغل بدان مشغول بوده‌اند، به فعالیت‌هایی می‌پردازند که از روی علاقۀ آنها بوده و کمتر تناسبی با وظایف شغلی‌شان دارد. بنابراین پاتوق نه‌فقط مکانی مادی، بلکه اساساً پدیده‌ای اجتماعی است و همین ویژگی اجتماعی‌بودن است که مبحث پاتوق را برای جامعه‌شناسان جذاب کرده و درصدد برآمدند پاتوق را در چارچوب جامعه‌شناختی بررسی کنند.


با وقوع تحولات اجتماعی ـ سیاسی و به‌محاق‌رفتن جریان روشنفکری، کافه‌ها و پاتوق‌نشینی‌های روشنفکران رفته‌رفته جمع شد؛ دیگر نه از آن پاتوق‌های روشنفکری خبری بود و نه از آن چهره‌های روشنفکر پاتوق‌نشین؛ چهره‌هایی که نوشتن و سرودن برایشان نوعی کنش و نوعی شرکت در رویدادها و حوادث این جهان بود و شهرت آنها جزئی از منوی آن کافه‌ها محسوب می‌شد. دیری نپایید که در هیاهوی حوادث زمانه صدایشان گم شد. کافه بود، زیاد هم بود، آن‌قدر زیاد که نتوان برشمرد، آن هم در انواع و اقسامش همچون کافه کتاب، کافه سینما، کافه هنر، کافه تئاتر، کافه دانشگاه، کافه موسیقی، کافه قنادی، کافه گالری، کافه رستوران و ... ؛ اما همۀ این کافه‌های نوظهور با تمامی تنوعاتش هیچ‌گاه مثل آن پاتوق‌های کافه‌ای جماعت روشنفکران نبوده و نیست.
با وقوع تحولات اجتماعی ـ سیاسی و به‌محاق‌رفتن جریان روشنفکری، کافه‌ها و پاتوق‌نشینی‌های روشنفکران رفته‌رفته جمع شد؛ دیگر نه از آن پاتوق‌های روشنفکری خبری بود و نه از آن چهره‌های روشنفکر پاتوق‌نشین؛ چهره‌هایی که نوشتن و سرودن برایشان نوعی کنش و نوعی شرکت در رویدادها و حوادث این جهان بود و شهرت آنها جزئی از منوی آن کافه‌ها محسوب می‌شد. دیری نپایید که در هیاهوی حوادث زمانه صدایشان گم شد. کافه بود، زیاد هم بود، آن‌قدر زیاد که نتوان برشمرد، آن هم در انواع و اقسامش همچون کافه کتاب، کافه سینما، کافه هنر، کافه تئاتر، کافه دانشگاه، کافه موسیقی، کافه قنادی، کافه گالری، کافه رستوران و ...؛ اما همۀ این کافه‌های نوظهور با تمامی تنوعاتش هیچ‌گاه مثل آن پاتوق‌های کافه‌ای جماعت روشنفکران نبوده و نیست.


به‌راستی چرا کافه‌نشینی در ایران امروز دیگر یک «پدیدۀ روشنفکری» محسوب نمی‌شود؟ درحالی‌که می‌توانست همچنان باشد و نسل دیگری از روشنفکران را در خود تجربه کند. اصلاً چرا در دوره‌ای نویسندگان و شاعران و همچنین هنرمندان جایی را به نام کافه پاتوق خود کرده بودند و پیوسته یا گهگاه در آنجا جمع می‌شدند؛ اما امروزه گوشه‌نشینی اختیار کرده و در انزوا کار می‌کنند و آن‌گونه بده‌بستان‌های فکری و کاروبارشان نیست؟
به‌راستی چرا کافه‌نشینی در ایران امروز دیگر یک «پدیدۀ روشنفکری» محسوب نمی‌شود؟ درحالی‌که می‌توانست همچنان باشد و نسل دیگری از روشنفکران را در خود تجربه کند. اصلاً چرا در دوره‌ای نویسندگان و شاعران و همچنین هنرمندان جایی را به نام کافه پاتوق خود کرده بودند و پیوسته یا گهگاه در آنجا جمع می‌شدند؛ اما امروزه گوشه‌نشینی اختیار کرده و در انزوا کار می‌کنند و آن‌گونه بده‌بستان‌های فکری و کاروبارشان نیست؟