پرش به محتوا

فرهنگ داستان‌نویسان؛ شیوه‌های روایت تشریحی داستان‌نویسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' می ش' به ' می‌ش'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می ش' به ' می‌ش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۵: خط ۳۵:
انسان در هر دوره به لحاظ شناخت و تصور و دریافتش از زندگی، نوعی از داستان (قصه، رمانس، داستان کوتاه، رمان و ناول) را آفریده و ادبیات تخیلی شفاهی و نوشتاری را به وجود آورده است. هر کدام از این انواع، تکنیک‌های بیانی و شیوه‌های روایتی خود را داشته‌اند و همچون آینه‌های چندبعدی تحولات ذهنی و روانی انسان را در طی قرن‌ها به نمایش گذاشته‌اند. این کتاب حاصل تجربۀ شصت‌سال عمر داستان‌نویسی نویسنده است و در حکم نوعی فرهنگ‌نامۀ داستان‌نویسی به شمار می‌آید و هیچ داستان‌نویسی نمی‌تواند از آن بی‌نیاز باشد. به این معنا که اگر داستان‌نویس شیوه روایت درست داستانش را از آغاز بداند، بی‌تردید نیمی از راه موفقیت خود را پیموده است؛ چون با شناخت و آگاهی بیشتر داستانش را شروع کرده است.
انسان در هر دوره به لحاظ شناخت و تصور و دریافتش از زندگی، نوعی از داستان (قصه، رمانس، داستان کوتاه، رمان و ناول) را آفریده و ادبیات تخیلی شفاهی و نوشتاری را به وجود آورده است. هر کدام از این انواع، تکنیک‌های بیانی و شیوه‌های روایتی خود را داشته‌اند و همچون آینه‌های چندبعدی تحولات ذهنی و روانی انسان را در طی قرن‌ها به نمایش گذاشته‌اند. این کتاب حاصل تجربۀ شصت‌سال عمر داستان‌نویسی نویسنده است و در حکم نوعی فرهنگ‌نامۀ داستان‌نویسی به شمار می‌آید و هیچ داستان‌نویسی نمی‌تواند از آن بی‌نیاز باشد. به این معنا که اگر داستان‌نویس شیوه روایت درست داستانش را از آغاز بداند، بی‌تردید نیمی از راه موفقیت خود را پیموده است؛ چون با شناخت و آگاهی بیشتر داستانش را شروع کرده است.


در این کتاب، شیوه های مختلف روایت تشریح شده و [[میرصادقی، جمال|میرصادقی]] برای هر شیوه نمونه‌ای از داستان‌های خود یا نویسنده‌های دیگر راآورده است. [[میرصادقی، جمال|میرصادقی]] روایت را خونی می‌داند که به ایده و معنای داستان غذا می‌رساند و امکانات، درستی و صحت بیان حقیقی و مجازی، قوه تخیل، گردآمدن تناوبی جمله‌ها، ضرب‌آهنگ پنهان و آشکار نثر و موسیقی آن را فراهم می‌آورد. نویسنده روایت را در حکم «فرهنگی» برای داستان‌نویسان می‌داند: «از این نظر شیوه روایت راهبردی بنیادی است برای نویسندگان تا از انواع گوناگون داستان شناخت پیدا کنند و در دستیابی به آن موفق شوند، زیرا همان‌طور که گفته شد، هر نوع داستان شیوۀ روایت خاص خود را می‌طلبد و غفلت از این مهم، موجب ناکامی و شکست نویسنده می شود و قناسی و ناهماهنگی ساختاری داستان را به بار می‌آورد».
در این کتاب، شیوه های مختلف روایت تشریح شده و [[میرصادقی، جمال|میرصادقی]] برای هر شیوه نمونه‌ای از داستان‌های خود یا نویسنده‌های دیگر راآورده است. [[میرصادقی، جمال|میرصادقی]] روایت را خونی می‌داند که به ایده و معنای داستان غذا می‌رساند و امکانات، درستی و صحت بیان حقیقی و مجازی، قوه تخیل، گردآمدن تناوبی جمله‌ها، ضرب‌آهنگ پنهان و آشکار نثر و موسیقی آن را فراهم می‌آورد. نویسنده روایت را در حکم «فرهنگی» برای داستان‌نویسان می‌داند: «از این نظر شیوه روایت راهبردی بنیادی است برای نویسندگان تا از انواع گوناگون داستان شناخت پیدا کنند و در دستیابی به آن موفق شوند، زیرا همان‌طور که گفته شد، هر نوع داستان شیوۀ روایت خاص خود را می‌طلبد و غفلت از این مهم، موجب ناکامی و شکست نویسنده می‌شود و قناسی و ناهماهنگی ساختاری داستان را به بار می‌آورد».


[[میرصادقی، جمال|میرصادقی]] عناصر داستان را از نظر فنی وابسته به شیوه روایت که امروز گستره وسیعی دارد، می‌داند. گستره شیوه‌های روایت موضوع مهمی است که در کتاب به آن اشاره شده و در پیشگفتار کتاب نیز به این نکته تاکید شده که هر داستان‌نویسی دیدگاه و بینش خود را از جهان واقع در جهان داستان‌اش به شیوه‌ای متفاوت از نویسنده‌های دیگر روایت می‌کند. این تفاوت میان همه عناصر داستان‌هایش تقسیم می‌شود و اساس و شیوه بنیادی آثار او را تشکیل می‌دهد. [[میرصادقی، جمال|میرصادقی]] پیش از آنکه به شرح و بررسی شیوه‌های مختلف روایت بپردازد، توضیحاتی درباره روایت و خصلت‌های آن و همچنین اختلاف شیوه روایت داستان با گزارش و طرح آورده است. او دربارۀ اختلاف داستان با طرح نوشته: «اختلاف اساسی طرح با داستان این است که طرح، روایت اوضاع و احوال است و داستان، روایت وقوع حادثه‌ها و وضعیت و موقعیت‌ها. طرح تأکیدش بر چگونگی و کیفیت چیزی، مکانی، زمانی و شخصی است و حادثه، صحنه، فضا و رنگ یا شخصیتی را وصف می‌کند. داستان بر آنچه وقوع یافته یا وقوع خواهد یافت، تأکید می‌کند و بر ویژگی‌های روان‌شناختی و جزئیات توجیهی تأکید می‌کند. از این‌رو، طرح به طور مشخصی جنبه توصیفی دارد و داستان رشته حوادث را روایت می‌کند. طرح غالبا گرد محور صحنه مجرد یا شخصیت مجردی می‌گردد و مشخصات و خصوصیت‌های او را ترسیم و توصیف می‌کند؛ اما داستان بر گرد حادثه‌ها می‌گردد».
[[میرصادقی، جمال|میرصادقی]] عناصر داستان را از نظر فنی وابسته به شیوه روایت که امروز گستره وسیعی دارد، می‌داند. گستره شیوه‌های روایت موضوع مهمی است که در کتاب به آن اشاره شده و در پیشگفتار کتاب نیز به این نکته تاکید شده که هر داستان‌نویسی دیدگاه و بینش خود را از جهان واقع در جهان داستان‌اش به شیوه‌ای متفاوت از نویسنده‌های دیگر روایت می‌کند. این تفاوت میان همه عناصر داستان‌هایش تقسیم می‌شود و اساس و شیوه بنیادی آثار او را تشکیل می‌دهد. [[میرصادقی، جمال|میرصادقی]] پیش از آنکه به شرح و بررسی شیوه‌های مختلف روایت بپردازد، توضیحاتی درباره روایت و خصلت‌های آن و همچنین اختلاف شیوه روایت داستان با گزارش و طرح آورده است. او دربارۀ اختلاف داستان با طرح نوشته: «اختلاف اساسی طرح با داستان این است که طرح، روایت اوضاع و احوال است و داستان، روایت وقوع حادثه‌ها و وضعیت و موقعیت‌ها. طرح تأکیدش بر چگونگی و کیفیت چیزی، مکانی، زمانی و شخصی است و حادثه، صحنه، فضا و رنگ یا شخصیتی را وصف می‌کند. داستان بر آنچه وقوع یافته یا وقوع خواهد یافت، تأکید می‌کند و بر ویژگی‌های روان‌شناختی و جزئیات توجیهی تأکید می‌کند. از این‌رو، طرح به طور مشخصی جنبه توصیفی دارد و داستان رشته حوادث را روایت می‌کند. طرح غالبا گرد محور صحنه مجرد یا شخصیت مجردی می‌گردد و مشخصات و خصوصیت‌های او را ترسیم و توصیف می‌کند؛ اما داستان بر گرد حادثه‌ها می‌گردد».