پرش به محتوا

تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '« ' به '«'
جز (جایگزینی متن - 'تاريخ طبرى' به 'تاريخ طبرى')
جز (جایگزینی متن - '« ' به '«')
خط ۹۹: خط ۹۹:
فصل هشتم و نهم پادشاهى خسرو پرويز: به ذكر نام و مختصرى از احوال و ويژگى‌هاى شخصى پادشاهانى كه پس از انوشيروان به قدرت رسيدند، اختصاص دارد كه به ترتيب عبارتند از: خسروپرويز، شيرويه، اردشير، شهربراز، بوران، گشتنسپ‌ده، آزرميدخت، خسرو، خره‌زاد، پيروزدوم، فرخزاد و يزدگردسوم.
فصل هشتم و نهم پادشاهى خسرو پرويز: به ذكر نام و مختصرى از احوال و ويژگى‌هاى شخصى پادشاهانى كه پس از انوشيروان به قدرت رسيدند، اختصاص دارد كه به ترتيب عبارتند از: خسروپرويز، شيرويه، اردشير، شهربراز، بوران، گشتنسپ‌ده، آزرميدخت، خسرو، خره‌زاد، پيروزدوم، فرخزاد و يزدگردسوم.


اين كه ايران در دوره‌هاى تاريخى، به طور منظم به طرف استبداد بيشتر حركت كرده است، در تاريخ اين ايام هم صراحت دارد و اين نيز كه «حتى بهترين قوانين مشرق زمين از افراد طبقات پايين كمتر حمايت مى‌كند» فصلى خواندنى از مواعظ روزگار است. كراراً، ايران به باغى تشبيه شده است كه« بايد از آن محافظت كرد و دست اغيار را از تطاول ميوه‌ها و آسيب بر اشجارش دور داشت» كه فاعتبرو يا اولى الابصار، پندها، حِكَم و به طور كلى بخش عمده‌اى از تاريخ با شاهنامه فردوسى مطابقت دارد و گاه توصيفى از حيات ملت ستمديده و طاغوت‌زده را به دست مى‌دهد كه به سخن نولدكه: «با اوضاع مشرق زمين سازگار است».
اين كه ايران در دوره‌هاى تاريخى، به طور منظم به طرف استبداد بيشتر حركت كرده است، در تاريخ اين ايام هم صراحت دارد و اين نيز كه «حتى بهترين قوانين مشرق زمين از افراد طبقات پايين كمتر حمايت مى‌كند» فصلى خواندنى از مواعظ روزگار است. كراراً، ايران به باغى تشبيه شده است كه«بايد از آن محافظت كرد و دست اغيار را از تطاول ميوه‌ها و آسيب بر اشجارش دور داشت» كه فاعتبرو يا اولى الابصار، پندها، حِكَم و به طور كلى بخش عمده‌اى از تاريخ با شاهنامه فردوسى مطابقت دارد و گاه توصيفى از حيات ملت ستمديده و طاغوت‌زده را به دست مى‌دهد كه به سخن نولدكه: «با اوضاع مشرق زمين سازگار است».


عينى انديشى و بى‌احساسات‌نويسى كه متداول محققان غربى است، درمورد نولدكه با وسواس علمى واقعى همراه است و اگر تعلق خاطر آشكاراى او به فرهنگ غربى و خاصه يونانى را متوجه باشيم، و گاه انتقادهاى آشكار وى را به فرهنگ شرقى در نظر آوريم، شايد نوعى كم التفاتى مشهودى نيز به مضامين اصيل حيات ايرانى عيان شود.
عينى انديشى و بى‌احساسات‌نويسى كه متداول محققان غربى است، درمورد نولدكه با وسواس علمى واقعى همراه است و اگر تعلق خاطر آشكاراى او به فرهنگ غربى و خاصه يونانى را متوجه باشيم، و گاه انتقادهاى آشكار وى را به فرهنگ شرقى در نظر آوريم، شايد نوعى كم التفاتى مشهودى نيز به مضامين اصيل حيات ايرانى عيان شود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش