۱۴۴٬۷۳۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ماجرای نوشتن کتاب، با نظر به باب اول مرزباننامۀ وراوینی چنین است: پدر مرزبان، پنج پسر داشت. پس از مرگ پدر، پسر بزرگ، جانشین پدر گردید؛ ولی بعد از مدتی، حسادت و اختلاف برادران دیگر در طلب پادشاهی، موجب شد مرزبان که از همه فاضلتر بود و نمیخواست در این اختلافها شرکت کند، تصمیم به سفر گیرد. جمعی از بزرگان، از او درخواست کردند چون قصر سفر دارد، کتابی بنویسد که در دنیا و آخرت، از مطالب آن استفاده کنند. مرزبان، پذیرش خواستۀ آنها را به اذن و فرمان شاه موکول گردانید. شاه، پس از مشورت با وزیر خود و اعلام موافقت وزیر با رفتن ملکزاده و مخالف او با نوشتن چنین کتابی، سرانجام پیشنهاد وزیر را میپذیرد که کتاب، در حضور وزیر نوشته شود تا مورد بررسی او قرار گیرد. فردای آن روز، ملکزاده مرزبان، در جلسهای با حضور شاه و بزرگان، از کار خود سخن میگوید و ضمن اشاره به بیعدالتی گماشتگان شاه، او را نصیحت میکند و حین پاسخ به شبهات وزیر، با بیان داستانهایی، نیت نیک خود را ابراز میدارد و نوشتن کتاب را آغاز میکند. | ماجرای نوشتن کتاب، با نظر به باب اول مرزباننامۀ وراوینی چنین است: پدر مرزبان، پنج پسر داشت. پس از مرگ پدر، پسر بزرگ، جانشین پدر گردید؛ ولی بعد از مدتی، حسادت و اختلاف برادران دیگر در طلب پادشاهی، موجب شد مرزبان که از همه فاضلتر بود و نمیخواست در این اختلافها شرکت کند، تصمیم به سفر گیرد. جمعی از بزرگان، از او درخواست کردند چون قصر سفر دارد، کتابی بنویسد که در دنیا و آخرت، از مطالب آن استفاده کنند. مرزبان، پذیرش خواستۀ آنها را به اذن و فرمان شاه موکول گردانید. شاه، پس از مشورت با وزیر خود و اعلام موافقت وزیر با رفتن ملکزاده و مخالف او با نوشتن چنین کتابی، سرانجام پیشنهاد وزیر را میپذیرد که کتاب، در حضور وزیر نوشته شود تا مورد بررسی او قرار گیرد. فردای آن روز، ملکزاده مرزبان، در جلسهای با حضور شاه و بزرگان، از کار خود سخن میگوید و ضمن اشاره به بیعدالتی گماشتگان شاه، او را نصیحت میکند و حین پاسخ به شبهات وزیر، با بیان داستانهایی، نیت نیک خود را ابراز میدارد و نوشتن کتاب را آغاز میکند. | ||
چند سال پس از [[ملطیوی، محمد غازی|ملطیوی]]، [[سعدالدین وراوینی]]، بیآنکه از تألیف [[روضة العقول]] خبر داشته باشد، ترجمه و تهذیب [[مرزباننامه]] را به نگارش درآورد. او همانگونه که خود در مقدمۀ [[مرزباننامه]] اشاره کرده است، از جوانی تا زمان تحریر مرزباننامه، یعنی در ایام کهولتش، مشغول کارهای ادبی و جلوهدادن کتابهای حکایت بر اهل بصیرت بوده است. کتابهایی همچون [[کلیله و دمنه|کلیله]]، [[سندبادنامه]]، مقامۀ حمیدی، عتبۀ کتبه و ... . | چند سال پس از [[ملطیوی، محمد غازی|ملطیوی]]، [[سعدالدین وراوینی]]، بیآنکه از تألیف [[روضة العقول]] خبر داشته باشد، ترجمه و تهذیب [[مرزباننامه]] را به نگارش درآورد. او همانگونه که خود در مقدمۀ [[مرزباننامه]] اشاره کرده است، از جوانی تا زمان تحریر مرزباننامه، یعنی در ایام کهولتش، مشغول کارهای ادبی و جلوهدادن کتابهای حکایت بر اهل بصیرت بوده است. کتابهایی همچون [[کلیله و دمنه|کلیله]]، [[سندبادنامه]]، مقامۀ حمیدی، عتبۀ کتبه و.... | ||
از زندگی [[وراوینی]]، اطلاع زیادی در دست نیست و تاریخ دقیق تهذیب مرزباننامه هم معلوم نمیباشد؛ ولی «مسلماً بین سالهای 607 ـ622 اتفاق افتاده است؛ زیرا او در آخرین باب از کتاب خود نام «پادشاه بنی آدم اتابک اعظم، مظفرالدنیا و الدین، ازبک بن محمد بن ایلدُگُز «و وزیر او «خواجۀ جهان، ربیبالدنیا والدین، معینالاسلام والمسلین، ابوالقاسم هارون بن علی» را آورده است و چون اتابک ازبک از 607 تا 622 سلطنت کرده، پس تاریخ ترجمۀ مرزباننامه، در همین سنین بوده است و از آنکه وراوینی، بنابر تصریح خود، هنگام تهذیب مرزباننامه در «ایام البیض کهولت» بود، بنابرانی، باید ولادت او، در اواسط قرن ششم اتفاق افتاده باشد. | از زندگی [[وراوینی]]، اطلاع زیادی در دست نیست و تاریخ دقیق تهذیب مرزباننامه هم معلوم نمیباشد؛ ولی «مسلماً بین سالهای 607 ـ622 اتفاق افتاده است؛ زیرا او در آخرین باب از کتاب خود نام «پادشاه بنی آدم اتابک اعظم، مظفرالدنیا و الدین، ازبک بن محمد بن ایلدُگُز «و وزیر او «خواجۀ جهان، ربیبالدنیا والدین، معینالاسلام والمسلین، ابوالقاسم هارون بن علی» را آورده است و چون اتابک ازبک از 607 تا 622 سلطنت کرده، پس تاریخ ترجمۀ مرزباننامه، در همین سنین بوده است و از آنکه وراوینی، بنابر تصریح خود، هنگام تهذیب مرزباننامه در «ایام البیض کهولت» بود، بنابرانی، باید ولادت او، در اواسط قرن ششم اتفاق افتاده باشد. | ||