پرش به محتوا

دشمنِ دشمنِ من: پیامدهای عملیات سیا علیه ابوالقاسم لاهوتی (1953 ـ 1954): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۳۱: خط ۳۱:
در سال‌های نخست دهۀ 1330، دونالد ویلبر یکی از مأموران سیا در ایران، در چارچوب تبلیغات ضدکمونیستی که به راه انداخته بودند، با کمک یکی از دستیاران ایرانی‌اش به نام [[جواهرکلام، علی|علی جواهرکلام]]، کتابی با عنوان «شرح زندگانی من» به نام [[ابوالقاسم لاهوتی]] جعل و منتشر کرد. اگرچه این کتاب جز در همان روزنامه‌هایی که اصولاً با رشتۀ تبلیغات پیش‌گفته همراه بودند، بازتاب چندانی نیافت، به گونه‌ای بر زندگی واقعی [[ابوالقاسم لاهوتی]] که به دلیل تنگ‌نظری مقامات روس و تاجیک حزب کمونیست کم‌وبیش مغضوب شده بود، تأثیر بسیاری نهاد و باعث اعادۀ حیثیت او شد.
در سال‌های نخست دهۀ 1330، دونالد ویلبر یکی از مأموران سیا در ایران، در چارچوب تبلیغات ضدکمونیستی که به راه انداخته بودند، با کمک یکی از دستیاران ایرانی‌اش به نام [[جواهرکلام، علی|علی جواهرکلام]]، کتابی با عنوان «شرح زندگانی من» به نام [[ابوالقاسم لاهوتی]] جعل و منتشر کرد. اگرچه این کتاب جز در همان روزنامه‌هایی که اصولاً با رشتۀ تبلیغات پیش‌گفته همراه بودند، بازتاب چندانی نیافت، به گونه‌ای بر زندگی واقعی [[ابوالقاسم لاهوتی]] که به دلیل تنگ‌نظری مقامات روس و تاجیک حزب کمونیست کم‌وبیش مغضوب شده بود، تأثیر بسیاری نهاد و باعث اعادۀ حیثیت او شد.


در ژانویۀ 1954، [[ابوالقاسم لاهوتی]] شاعر مهاجر ایرانی که بیش از سه دهه در اتحاد شوروی زندگی می‌کرد، برای حضور در برابر کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست به مسکو احضار شد. در ملاقات‌هایی که طی چند جلسه با تعدادی از اعضای عالی‌رتبۀ حزب داشت، دریافت که انتشار یک زندگی‌نامۀ خودنوشت به زبان فارسی که از تجارب وی از دوران حضور در شوروی تصویر نه‌چندان مثبتی ارائه می‌کرد، دلیل احضار وی بوده است. در این دیدارها لاهوتی با تأکید اظهار می‌دارد که نویسندۀ این زندگی‌نامه نیست. او که از سال 1922 در پی یک شورش ضدحکومتی نافرجام در تبریز از ایران گریخته بود، می‌توانست از سی‌ودو سال خدمت صادقانه به حزب کمونیست سخن بگوید: در مقام یک نویسنده و فعال حزبی، اشتغال اولیه‌اش در یک انتشارات در مسکو، دوران دانشجویی‌اش در دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق، خدمت در کمیساریای معارف ازبکستان در اواخر دهۀ 1920 و آن‌گاه در کمینترن و دبیرخانۀ اتحادیۀ نویسندگان شوروی و ... .
در ژانویۀ 1954، [[ابوالقاسم لاهوتی]] شاعر مهاجر ایرانی که بیش از سه دهه در اتحاد شوروی زندگی می‌کرد، برای حضور در برابر کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست به مسکو احضار شد. در ملاقات‌هایی که طی چند جلسه با تعدادی از اعضای عالی‌رتبۀ حزب داشت، دریافت که انتشار یک زندگی‌نامۀ خودنوشت به زبان فارسی که از تجارب وی از دوران حضور در شوروی تصویر نه‌چندان مثبتی ارائه می‌کرد، دلیل احضار وی بوده است. در این دیدارها لاهوتی با تأکید اظهار می‌دارد که نویسندۀ این زندگی‌نامه نیست. او که از سال 1922 در پی یک شورش ضدحکومتی نافرجام در تبریز از ایران گریخته بود، می‌توانست از سی‌ودو سال خدمت صادقانه به حزب کمونیست سخن بگوید: در مقام یک نویسنده و فعال حزبی، اشتغال اولیه‌اش در یک انتشارات در مسکو، دوران دانشجویی‌اش در دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق، خدمت در کمیساریای معارف ازبکستان در اواخر دهۀ 1920 و آن‌گاه در کمینترن و دبیرخانۀ اتحادیۀ نویسندگان شوروی و....


مقاله‌ای که با عنوان «دشمنِ دشمنِ من: پیامدهای عملیات سیا علیه [[ابوالقاسم لاهوتی]] (1953 ـ 1954)» در این کتاب به فارسی ترجمه و ارائه شده است، از جمله آثاری است که داده‌های اصلی آن تنها در پی گشایش حاصل از فروپاشی شوروی و بازشدن بخشی از آرشیوهای روسیه به سوی پژوهشگران حاصل شده است و به طور طبیعی مهم‌ترین بخش آن را نیز دو موضوع مرتبط با سیاست‌های اتحاد شوروی شکل می‌دهد؛ یکی سرگذشت شخص لاهوتی در شوروی که اگرچه از معدود کمونیست‌های ایرانی بود که از «تسویه‌»های استالینی جان به در برد، همان‌گونه که در این بررسی آمده است، در آن چرخۀ مهیب سرنوشت او همانند میلیون‌ها شهروند شوروی دیگر به مویی بند بود.
مقاله‌ای که با عنوان «دشمنِ دشمنِ من: پیامدهای عملیات سیا علیه [[ابوالقاسم لاهوتی]] (1953 ـ 1954)» در این کتاب به فارسی ترجمه و ارائه شده است، از جمله آثاری است که داده‌های اصلی آن تنها در پی گشایش حاصل از فروپاشی شوروی و بازشدن بخشی از آرشیوهای روسیه به سوی پژوهشگران حاصل شده است و به طور طبیعی مهم‌ترین بخش آن را نیز دو موضوع مرتبط با سیاست‌های اتحاد شوروی شکل می‌دهد؛ یکی سرگذشت شخص لاهوتی در شوروی که اگرچه از معدود کمونیست‌های ایرانی بود که از «تسویه‌»های استالینی جان به در برد، همان‌گونه که در این بررسی آمده است، در آن چرخۀ مهیب سرنوشت او همانند میلیون‌ها شهروند شوروی دیگر به مویی بند بود.