۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''منطق ابن زرعة (العبارة، القياس، البرهان)'''، اثر عیسی بن اسحاق بن زرعة بن مرقس بن زرعة بن یوحنا (371-448ق)، مجموعهای است از سه موضوع منطقی «العبارة»، «القياس» و «البرهان» و مسائل و مباحث مربوط به آنها. | '''منطق ابن زرعة (العبارة، القياس، البرهان)'''، اثر [[ابن ابیزرعه، عیسی بن اسحاق|عیسی بن اسحاق بن زرعة بن مرقس بن زرعة بن یوحنا]] (371-448ق)، مجموعهای است از سه موضوع منطقی «العبارة»، «القياس» و «البرهان» و مسائل و مباحث مربوط به آنها. | ||
هرکس دستنوشتههای ابن زرعه را در منطق بخواند، بهروشنی درمییابد که وی را صرفا یک ناقل نامیدن، حق او را ادا نخواهد کرد؛ چه، او در این فن، از حد و مرز تقلید عبور کرده و منطق معلم اول (ارسطو) را در جامهای نو عرضه کرده است... وی در روشی که در بررسی مسائل منطقی - با همه اختلافی که دارند - در پیش گرفته است، ما را متوجه تقسیم موضوعات منطق در نزد فلاسه عرب به دو گونه از قسمت میکند: یکی بررسی و تقسیم موضوعات به همان شکلی که ارسطو در نوشتههای خود بحث کرده و دیگری تقسیم مجموعه مقولات و قضایا و قیاسها و برهانهای استدلالی به دو فن: فن اول، در تصور و فن دوم، در تصدیق. | هرکس دستنوشتههای [[ابن ابیزرعه، عیسی بن اسحاق|ابن زرعه]] را در منطق بخواند، بهروشنی درمییابد که وی را صرفا یک ناقل نامیدن، حق او را ادا نخواهد کرد؛ چه، او در این فن، از حد و مرز تقلید عبور کرده و منطق معلم اول ([[ارسطو]]) را در جامهای نو عرضه کرده است... وی در روشی که در بررسی مسائل منطقی - با همه اختلافی که دارند - در پیش گرفته است، ما را متوجه تقسیم موضوعات منطق در نزد فلاسه عرب به دو گونه از قسمت میکند: یکی بررسی و تقسیم موضوعات به همان شکلی که [[ارسطو]] در نوشتههای خود بحث کرده و دیگری تقسیم مجموعه مقولات و قضایا و قیاسها و برهانهای استدلالی به دو فن: فن اول، در تصور و فن دوم، در تصدیق. | ||
ابن | |||
[[ابن ابیزرعه، عیسی بن اسحاق|ابن زرعه]]، تحقیقات خود را در هر بخش از منطق، با تبیین هدف خود از نگارش کتاب از یکسو و اشاره به فواید ناشی از آن کتاب از سوی دیگر، همراه کرده است <ref>ر.ک: مقدمه تحلیلیه، ص7-8</ref>. | |||
وی در «كتاب العبارة»، ابتدا در دو باب، به تبیین غرض و منفعت این علم پرداخته و سپس در قالب پنج فصل، موضوعات مربوط به این علم، از مسائل ساده و ابتدایی تا مسائل پیچیده و پیشرفته را بیان کرده است؛ بدین صورت که ابتدا، مباحث مربوط به «اسم»، «کلمه» و «قول» را بیان نموده و سپس بهترتیب به بیان مقدمات ثنائیه، مقدمات ثلاثیه و مقدمات دارای جهت، پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | وی در «كتاب العبارة»، ابتدا در دو باب، به تبیین غرض و منفعت این علم پرداخته و سپس در قالب پنج فصل، موضوعات مربوط به این علم، از مسائل ساده و ابتدایی تا مسائل پیچیده و پیشرفته را بیان کرده است؛ بدین صورت که ابتدا، مباحث مربوط به «اسم»، «کلمه» و «قول» را بیان نموده و سپس بهترتیب به بیان مقدمات ثنائیه، مقدمات ثلاثیه و مقدمات دارای جهت، پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | ||