۱۴۶٬۰۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURبنیادهای فلسفی علم فرهنگJ1.jpg | عنوان =بنیادهای فلسفی علم فرهنگ | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = مرادی، محمدعلی (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =علمی و فرهنگی | مکان نشر =تهران |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''بنیادهای فلسفی علم فرهنگ''' تألیف محمدعلی | '''بنیادهای فلسفی علم فرهنگ''' تألیف [[مرادی، محمدعلی|محمدعلی مرادی]]، نویسنده در این کتاب بر اساس سه مفهوم پیشرفت، قانون و تجربه به منزلۀ سه حلقه اتصال در سیر تاریخی شکلگیری علم فرهنگ کوشیده است وابستگی چنین دانشی را از سویی با علم تجربی و از دیگرسو با دین، اسطوره و شعر نمایان کند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در این کتاب به بنیانهای علم فرهنگ پرداخته میشود و مسائلی به طور مبسوط در کتاب بررسی میشود. در این روند، اگر چه تحول و چگونگی تکوین این علم در جهان فکری ـ فلسفی غرب تشریح شده است، اما نویسنده این را از منظر یک ایرانی نوشته است. بدین ترتیب که سعی شده حلقههایی را که از لحاظ فکری در فضای اندیشۀ غربی طی شده است تا جایی که ممکن است بیابد و آنها را توضیح دهد. از اینرو برای یافتن این حلقه ناچار بوده مطالب را طی دو نوبت درسگفتار بیان کند و با پرسشهای دانشجویان به طور جدیتر روبرو شود و بکوشد آنها را در این کتاب تشریح کند. در نتیجه این کتاب حاصل تلاش فکری دانشجویانی که در این درسگفتارها شرکت داشتند نیز هست. با توجه به اندیشۀ راهنما، فصل اول کتاب به سه مقولۀ مهم شکلگیری علوم جدید یعنی پیشرفت، قانون و تجربۀ آزمایش اختصاص داده شده است. نویسنده کوشیده که این سه مؤلفه را در تکوین تاریخی آن تشریح کند. در فصل دوم، شکلگیری علوم طبیعی را که متکی به فیزیک و ریاضی است و تحولات آن نزد مهمترین متفکران این دوران ترسیم شده است. در فصل سوم، به مهمترین چالش با علوم طبیعی که همان توجه به تاریخ است و زمینۀ فلسفۀ تاریخ را فراهم میکند پرداخته شده است؛ از اینرو در این فصل بهناگزیر تحولات تاریخنویسی از یونان پی گرفته شده تا بتوان ویکو را بهمثابه بنیانگذار علم تاریخ در بستر تاریخی فهم کرد. آنگاه در فصل چهارم فلسفۀ تاریخ، که با مؤلفۀ خرد تکوین پیدا میکند بررسی میشود و اینکه چگونه با کوششهای کانت، فیشته و هگل خرد در تاریخ واقعیت گرفت و تحقق یافت. فصل پنجم با توجه همهجانبهتر به علم فرهنگ در سنجش با علوم طبیعی و فلسفۀ تاریخ متکی به خرد پرداخته شده است و در پی پاسخ به این پرسش بوده است که چگونه با گوته و آنگاه با مکتب بازل، نیچه، بورکهارت و دیلتای چالش جدی با علوم طبیعی و فلسفۀ تاریخ هگل به سرانجام جدی رسید. در فصل ششم، سه مفهوم جدی در علم فرهنگ یعنی حافظه، تخیل و خاطره که در شکلگیری علم فرهنگ اهمیت جدی دارند، به طور مشخص تشریح شده است. در فصل هفتم به منطق علم فرهنگ پرداخته شده و اینکه چگونه منطق شاعرانه پایۀ درک علم فرهنگ میشود.<ref>[https://literaturelib.com/books/3572 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در این کتاب به بنیانهای علم فرهنگ پرداخته میشود و مسائلی به طور مبسوط در کتاب بررسی میشود. در این روند، اگر چه تحول و چگونگی تکوین این علم در جهان فکری ـ فلسفی غرب تشریح شده است، اما نویسنده این را از منظر یک ایرانی نوشته است. بدین ترتیب که سعی شده حلقههایی را که از لحاظ فکری در فضای اندیشۀ غربی طی شده است تا جایی که ممکن است بیابد و آنها را توضیح دهد. از اینرو برای یافتن این حلقه ناچار بوده مطالب را طی دو نوبت درسگفتار بیان کند و با پرسشهای دانشجویان به طور جدیتر روبرو شود و بکوشد آنها را در این کتاب تشریح کند. در نتیجه این کتاب حاصل تلاش فکری دانشجویانی که در این درسگفتارها شرکت داشتند نیز هست. با توجه به اندیشۀ راهنما، فصل اول کتاب به سه مقولۀ مهم شکلگیری علوم جدید یعنی پیشرفت، قانون و تجربۀ آزمایش اختصاص داده شده است. نویسنده کوشیده که این سه مؤلفه را در تکوین تاریخی آن تشریح کند. در فصل دوم، شکلگیری علوم طبیعی را که متکی به فیزیک و ریاضی است و تحولات آن نزد مهمترین متفکران این دوران ترسیم شده است. در فصل سوم، به مهمترین چالش با علوم طبیعی که همان توجه به تاریخ است و زمینۀ فلسفۀ تاریخ را فراهم میکند پرداخته شده است؛ از اینرو در این فصل بهناگزیر تحولات تاریخنویسی از یونان پی گرفته شده تا بتوان ویکو را بهمثابه بنیانگذار علم تاریخ در بستر تاریخی فهم کرد. آنگاه در فصل چهارم فلسفۀ تاریخ، که با مؤلفۀ خرد تکوین پیدا میکند بررسی میشود و اینکه چگونه با کوششهای کانت، فیشته و هگل خرد در تاریخ واقعیت گرفت و تحقق یافت. فصل پنجم با توجه همهجانبهتر به علم فرهنگ در سنجش با علوم طبیعی و فلسفۀ تاریخ متکی به خرد پرداخته شده است و در پی پاسخ به این پرسش بوده است که چگونه با گوته و آنگاه با مکتب بازل، نیچه، بورکهارت و دیلتای چالش جدی با علوم طبیعی و فلسفۀ تاریخ هگل به سرانجام جدی رسید. در فصل ششم، سه مفهوم جدی در علم فرهنگ یعنی حافظه، تخیل و خاطره که در شکلگیری علم فرهنگ اهمیت جدی دارند، به طور مشخص تشریح شده است. در فصل هفتم به منطق علم فرهنگ پرداخته شده و اینکه چگونه منطق شاعرانه پایۀ درک علم فرهنگ میشود.<ref>[https://literaturelib.com/books/3572 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||