ميزان‌الملوك و الطوائف و صراط المستقيم فى سلوك الخلائف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌'
جز (جایگزینی متن - 'ه اش ' به 'ه‌اش ')
جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى‌')
 
خط ۶۸: خط ۶۸:
عدالت مهمترين فضيلتى است كه در جامعه مطلوب [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] به چشم ميخورد. وى عدل را به معناى تساوى و حد ميان اطراف دانسته و آن را در مقابل افراط و تفريط به كار می‌برد. [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] با برابر دانستن عدالت با مساوات و مساوات با وحدت، تصورى منطقى بين عدالت و وحدت برقرار ساخته و بدين صورت عدالت را يك مفهوم واحد حقيقى بسيط می‌داند. در اين صورت چون عدالت به معناى واحديت است وتوحيد نيز از صفات بارى تعالى است؛ عدالت هم بر خلاف گفته متكلمان از صفات ذات می‌باشد و نه از صفات فعل، از اين رو عدالت يك مفهوم واقعى، ثابت و غير متغير است كه به شرايط زمان و مكان و تاريخ اعتبار، بستگى ندارد.
عدالت مهمترين فضيلتى است كه در جامعه مطلوب [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] به چشم ميخورد. وى عدل را به معناى تساوى و حد ميان اطراف دانسته و آن را در مقابل افراط و تفريط به كار می‌برد. [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] با برابر دانستن عدالت با مساوات و مساوات با وحدت، تصورى منطقى بين عدالت و وحدت برقرار ساخته و بدين صورت عدالت را يك مفهوم واحد حقيقى بسيط می‌داند. در اين صورت چون عدالت به معناى واحديت است وتوحيد نيز از صفات بارى تعالى است؛ عدالت هم بر خلاف گفته متكلمان از صفات ذات می‌باشد و نه از صفات فعل، از اين رو عدالت يك مفهوم واقعى، ثابت و غير متغير است كه به شرايط زمان و مكان و تاريخ اعتبار، بستگى ندارد.


مفهومى كه [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] از عدالت ارائه ميدهد به گونه‌اى تنظيم يافته كه شاخه‌هاى آن به تمام موضوعات و چهره‌هاى هستى كه زير حاكميت عدل قرار دارد، گسترش مى يابد و بر اساس همين اصل عدالت، [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] مسائل سياسى، اقتصادى و فردى را مورد توجه و تجزيه و تحليل قرار داده و طى ده باب، در هر جا عدل را به فراخور موضوع، تقرير و پايه‌گذارى كرده است.
مفهومى كه [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] از عدالت ارائه ميدهد به گونه‌اى تنظيم يافته كه شاخه‌هاى آن به تمام موضوعات و چهره‌هاى هستى كه زير حاكميت عدل قرار دارد، گسترش مى‌يابد و بر اساس همين اصل عدالت، [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] مسائل سياسى، اقتصادى و فردى را مورد توجه و تجزيه و تحليل قرار داده و طى ده باب، در هر جا عدل را به فراخور موضوع، تقرير و پايه‌گذارى كرده است.


بحث‌هاى گسترده و عميق [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] درباره اعتدال، درواقع بازتابى است از بحرانى كه جامعه‌اش درگير آن بوده و هم راه‌حل و پاسخى براى آن. [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] به بحران عدالت در دوره قاجاريه واكنش نشان مى‌دهد و عامل انحطاط و مبتلا شدن به انواع بليات را افراط و تفريط يا انحراف از حد ميانه مى‌داند. وى در اثر ديگر خود؛ يعنى تحفه الملوك، صراحتا به اين بحران اشاره دارد كه همه اصناف و گروه‌هاى اجتماعى عصرش از طريقه اوليه خود بيرون آمده و انحراف از شريعت نموده‌اند: علاوه بر متصوفه و متفلسفه، تمام فرق ديگر از علما، جهلا، سلاطين، رعايا، اغنيا، فقرا، زراع، اهل صنايع و حرف، همگى از طريقه اوليه بيرون رفته‌اند و عدول و انحراف از شريعت و طريقتى كه تكليف هر يك از آن‌هاست نموده‌اند. وى با برداشتى كه از ماهيت بحران دوره خويش دارد تنها راه‌حل آن‌را، استوار ساختن روان و رفتار انسان و جامعه بر طريقه انصاف و اعتدال مى‌داند. در واقع مى‌توان گفت بحث‌هاى [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] در تحفه الملوك و ميزان الملوك، ارائه قواعدى است كه فرد - اعم از سلطان و رعيت مى‌تواند با به كارگيرى آنها به وضعيت ميانه‌اى در خصال و رفتار خويش دست يابد و سپس به جامعه‌اى كه تك تك اعضايش به چنين وضعيتى دست يافته‌اند ملحق گردد.
بحث‌هاى گسترده و عميق [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] درباره اعتدال، درواقع بازتابى است از بحرانى كه جامعه‌اش درگير آن بوده و هم راه‌حل و پاسخى براى آن. [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] به بحران عدالت در دوره قاجاريه واكنش نشان مى‌دهد و عامل انحطاط و مبتلا شدن به انواع بليات را افراط و تفريط يا انحراف از حد ميانه مى‌داند. وى در اثر ديگر خود؛ يعنى تحفه الملوك، صراحتا به اين بحران اشاره دارد كه همه اصناف و گروه‌هاى اجتماعى عصرش از طريقه اوليه خود بيرون آمده و انحراف از شريعت نموده‌اند: علاوه بر متصوفه و متفلسفه، تمام فرق ديگر از علما، جهلا، سلاطين، رعايا، اغنيا، فقرا، زراع، اهل صنايع و حرف، همگى از طريقه اوليه بيرون رفته‌اند و عدول و انحراف از شريعت و طريقتى كه تكليف هر يك از آن‌هاست نموده‌اند. وى با برداشتى كه از ماهيت بحران دوره خويش دارد تنها راه‌حل آن‌را، استوار ساختن روان و رفتار انسان و جامعه بر طريقه انصاف و اعتدال مى‌داند. در واقع مى‌توان گفت بحث‌هاى [[کشفی، سید جعفر بن ابی‌اسحاق|كشفى]] در تحفه الملوك و ميزان الملوك، ارائه قواعدى است كه فرد - اعم از سلطان و رعيت مى‌تواند با به كارگيرى آنها به وضعيت ميانه‌اى در خصال و رفتار خويش دست يابد و سپس به جامعه‌اى كه تك تك اعضايش به چنين وضعيتى دست يافته‌اند ملحق گردد.