۱۴۶٬۵۵۱
ویرایش
({{امامان جمعه}}) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') |
||
| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
این سفرها و دیدار حوزههاى گوناگون از او مردى حزیم و دانشمندى خوشاندیشه ساخت و شخصیت او را چنان زیبا ترسیم کرد که عاقبت یکى از بزرگترین دانشمندان قرن دهم به شمار آمد و به «محقق ثانى»، «مولاى مروج»، «محقق کرکى» و «شیخ علایى» شهرت یافت. | این سفرها و دیدار حوزههاى گوناگون از او مردى حزیم و دانشمندى خوشاندیشه ساخت و شخصیت او را چنان زیبا ترسیم کرد که عاقبت یکى از بزرگترین دانشمندان قرن دهم به شمار آمد و به «محقق ثانى»، «مولاى مروج»، «محقق کرکى» و «شیخ علایى» شهرت یافت. | ||
محقق کرکى سپس حوزه مصر را به سوى عراق و حوزه نجف اشرف ترک گفت و به سرزمین ولایت و آستان امامان معصوم وارد شد. در نجف اشرف بر کرسى تدریس نشسته بود که پیکى از دربار ایران و شاه اسماعیل صفوى رسید و او را براى تلاش و کار به دربار ایران دعوت کرد. او دید از این فرصت مىتواند براى سرفراز گردانیدن شیعیان و رساندن فرهنگ ناب تشیع به جامعه استفاده کند. این تصمیم بسیار مهم و حساس | محقق کرکى سپس حوزه مصر را به سوى عراق و حوزه نجف اشرف ترک گفت و به سرزمین ولایت و آستان امامان معصوم وارد شد. در نجف اشرف بر کرسى تدریس نشسته بود که پیکى از دربار ایران و شاه اسماعیل صفوى رسید و او را براى تلاش و کار به دربار ایران دعوت کرد. او دید از این فرصت مىتواند براى سرفراز گردانیدن شیعیان و رساندن فرهنگ ناب تشیع به جامعه استفاده کند. این تصمیم بسیار مهم و حساس مىتوانست مسیر زندگى او و شیعیان را عوض کند. به همین دلیل آن را پذیرفته، در سال 916ق در جنگ هرات به شاه اسماعیل صفوى پیوست. در این حال او در حدود 50 بهار از عمر خود را گذرانده و پاى به عرصه مبارزه و تلاش، آن هم در محیط بسیار حساس دربار صفوى گذاشته بود. | ||
یکى از بخشهاى حساس زندگى محقق کرکى انتخاب او به عنوان شیخالاسلام رسمى کشور ایران و دادن اختیارات به اوست که وظیفه وى را بیش از پیش سنگین کرد. این مقام توسط شاه طهماسب به وى عطا شد و از طرفى این فرمان نشانگر عظمت او در میان شاهان صفوى به مثابه یک رهبر شیعى است. | یکى از بخشهاى حساس زندگى محقق کرکى انتخاب او به عنوان شیخالاسلام رسمى کشور ایران و دادن اختیارات به اوست که وظیفه وى را بیش از پیش سنگین کرد. این مقام توسط شاه طهماسب به وى عطا شد و از طرفى این فرمان نشانگر عظمت او در میان شاهان صفوى به مثابه یک رهبر شیعى است. | ||