۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''ترجمه تفسیر طبری'''، اثر محمدباقر خالصی (1321-1388ش)، ترجمه فارسی سلیس و روانی است از کتاب | '''ترجمه تفسیر طبری'''، اثر [[خالصی، محمدباقر|محمدباقر خالصی]] (1321-1388ش)، ترجمه فارسی سلیس و روانی است از کتاب «[[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)]]». | ||
تفسیر | [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]]، امتیازاتی بر سایر تفسیرهای اهل سنت دارد که موجب شده است در قالب اثر حاضر، ترجمه و در اختیار خوانندگان قرار گیرد که مترجم در مقدمه کتاب، بهصورت مفصل به آنها، اشاره نموده است<ref>ر.ک: پیشگفتار مترجم، ج1، ص24</ref>. | ||
برخی از مهمترین ویژگیهای ترجمه حاضر، به شرح زیر میباشد: | برخی از مهمترین ویژگیهای ترجمه حاضر، به شرح زیر میباشد: | ||
# طبری در هرجا که از پیامبر(ص) و یا یکی از مفسرین، حدیثی نقل کرده، سلسله سند آن حدیث را از خود تا پیامبر(ص) و یا آن مفسر، ذکر نموده است، ولی مترجم، به دلیل اختصار و نیز بهخاطر اینکه ذکر سندهای آنها، چندان برای اکثر خوانندگان فارسی، فایدهای در بر ندارد، آن سندها را حذف نموده و تنها مصدر اصلی آن حدیث را که پیامبر(ص) و یا یکی از مفسرین است، نقل کرده است؛ بهعنوان مثال: «از عبدالله بن مسعود نقل شده که وی گفته:...». | # [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری]] در هرجا که از پیامبر(ص) و یا یکی از مفسرین، حدیثی نقل کرده، سلسله سند آن حدیث را از خود تا پیامبر(ص) و یا آن مفسر، ذکر نموده است، ولی مترجم، به دلیل اختصار و نیز بهخاطر اینکه ذکر سندهای آنها، چندان برای اکثر خوانندگان فارسی، فایدهای در بر ندارد، آن سندها را حذف نموده و تنها مصدر اصلی آن حدیث را که پیامبر(ص) و یا یکی از مفسرین است، نقل کرده است؛ بهعنوان مثال: «از عبدالله بن مسعود نقل شده که وی گفته:...». | ||
# مترجم ضرورتا از ذکر اشعاری که طبری برای معانی آیات به آنها استشهاد کرده، چارهای ندیده وناگزیر عین الفاظ عربی آن را نقل کرده و سپس، معنی و موارد استشهاد آن اشعار را طبق عبارت شعر در اصل کتاب، ترجمه نموده است. | # مترجم ضرورتا از ذکر اشعاری که طبری برای معانی آیات به آنها استشهاد کرده، چارهای ندیده وناگزیر عین الفاظ عربی آن را نقل کرده و سپس، معنی و موارد استشهاد آن اشعار را طبق عبارت شعر در اصل کتاب، ترجمه نموده است. | ||
# هرجا که مصنف برطبق مذهب خود و مخالف مذهب شیعه، مطالبی آورده و عقایدی را در رابطه با مسائل حساس مذهبی بیان داشته، مترجم نظریه مذهب شیعه را اگر آن مطلب در میان علمای شیعه اتفاقی باشد و یا نظریه شخصی خود را اگر آن مطلب مورد اختلاف آنان باشد، در پاورقی، بهصورت اشاره و اجمال، ذکر کرده است. | # هرجا که مصنف برطبق مذهب خود و مخالف مذهب شیعه، مطالبی آورده و عقایدی را در رابطه با مسائل حساس مذهبی بیان داشته، مترجم نظریه مذهب شیعه را اگر آن مطلب در میان علمای شیعه اتفاقی باشد و یا نظریه شخصی خود را اگر آن مطلب مورد اختلاف آنان باشد، در پاورقی، بهصورت اشاره و اجمال، ذکر کرده است. | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مترجم، سعی نموده است تا ترجمه کتاب، روان، سلیس و مورد پسند خواننده فارسیزبان و با ادبیات روز باشد، لذا بیش از حد خود را مقید به عبارتپردازیهای عربی نکرده و تا حدی، ترجمهای آزاد از متن ارائه داده است؛ بهعنوان مثال، به بخشی از ترجمه اشاره میشود: | مترجم، سعی نموده است تا ترجمه کتاب، روان، سلیس و مورد پسند خواننده فارسیزبان و با ادبیات روز باشد، لذا بیش از حد خود را مقید به عبارتپردازیهای عربی نکرده و تا حدی، ترجمهای آزاد از متن ارائه داده است؛ بهعنوان مثال، به بخشی از ترجمه اشاره میشود: | ||
متن: | متن: | ||
«قال أبوجعفر: إن سألنا سائل فقال: إنك ذكرت أنه غير جائز أن يخاطب الله أحدا من خلقه إلا بما يفهمه و أن يرسل إليه رسالة إلا باللسان الذي يفقهه فما أنت قائل في ما حدثكم به محمد بن حميد الرازي... عن أبوموسی: ««يؤتكم كفلين من رحمته»؛ قال: الكفلان، ضعفان من الأجر بلسان الحبشة...»<ref>ر.ک: طبری، ابوجعفر محمد، ج1، ص6</ref>. | «قال أبوجعفر: إن سألنا سائل فقال: إنك ذكرت أنه غير جائز أن يخاطب الله أحدا من خلقه إلا بما يفهمه و أن يرسل إليه رسالة إلا باللسان الذي يفقهه فما أنت قائل في ما حدثكم به محمد بن حميد الرازي... عن أبوموسی: ««يؤتكم كفلين من رحمته»؛ قال: الكفلان، ضعفان من الأجر بلسان الحبشة...»<ref>ر.ک: طبری، ابوجعفر محمد، ج1، ص6</ref>. | ||
ترجمه: | ترجمه: | ||
«پرسش: شما قبلا بهطور مشروح بیان کردید که خداوند نمیتواند با کسی سخن بگوید، مگر به زبان خودش و نمیتواند پیغمبری برای مردم بفرستد، مگر به زبانی که میفهمند و میشناسند و اگر این مطلب صحیح و ثابت است، پس احادیثی را که صریحا دلالت بر وجود الفاظ غیر عربی در زبان عربی دارد، چگونه توجیه میکنید و اینک آن روایات: | «پرسش: شما قبلا بهطور مشروح بیان کردید که خداوند نمیتواند با کسی سخن بگوید، مگر به زبان خودش و نمیتواند پیغمبری برای مردم بفرستد، مگر به زبانی که میفهمند و میشناسند و اگر این مطلب صحیح و ثابت است، پس احادیثی را که صریحا دلالت بر وجود الفاظ غیر عربی در زبان عربی دارد، چگونه توجیه میکنید و اینک آن روایات: | ||
# از ابیموسی نقل شده که وی گفت: کلمه «كفلين» در آیه «يؤتكم كفلين من رحمته»؛ «به شما دوچندان اجر و ثواب خواهد داد»، لغت حبشه است...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص38</ref>. | # از ابیموسی نقل شده که وی گفت: کلمه «كفلين» در آیه «يؤتكم كفلين من رحمته»؛ «به شما دوچندان اجر و ثواب خواهد داد»، لغت حبشه است...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص38</ref>. | ||