انسان‌شناسی؛ اندیشمندان، نظریه و کنش؛ مجموعه مقالات و گفتگوها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '( ' به '('
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
خط ۳۷: خط ۳۷:
در این کتاب تلاش شده است که نوشته‌ها و یادداشت‌ها و گفتگوهایی که هر یک دربارۀ یکی از موضوع‌های اجتماعی است، با دیدی واحد یعنی نگاه انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی در چارچوبی منطقی گرد هم بیایند. شیوۀ خواندن این کتاب بنابراین می‌تواند به گونه‌ای باشد که نیاز خواننده ایجاب می‌کند، نمایه‌ها کمکی برای این هدف هستند و خوانش علمی و فرهنگی این اثر همچون آثار دیگری در این رده در این چارچوب معنا می‌یابد.
در این کتاب تلاش شده است که نوشته‌ها و یادداشت‌ها و گفتگوهایی که هر یک دربارۀ یکی از موضوع‌های اجتماعی است، با دیدی واحد یعنی نگاه انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی در چارچوبی منطقی گرد هم بیایند. شیوۀ خواندن این کتاب بنابراین می‌تواند به گونه‌ای باشد که نیاز خواننده ایجاب می‌کند، نمایه‌ها کمکی برای این هدف هستند و خوانش علمی و فرهنگی این اثر همچون آثار دیگری در این رده در این چارچوب معنا می‌یابد.


در بخشی از مقاله «ادوارد سعید: فلسطینی سرگردان» در فصل اول این کتاب می‌خوانیم: «نفوذ قدرتمند سعید در انسان‌شناسی بیش از هر چیز به کتاب کم‌نظیر او «شرق‌شناسی» برمی‌گردد. انسان‌شناسی همواره از نوعی گذشته استعماری در رنج بوده است زیرا هرگز نتوانسته است از یاد ببرد که در نیمه قرن نوزده دولت‌های اروپایی عمدتاً برای اهداف سودجویانه خود در مستعمرات بود که این رشته علمی را تقویت کرده و میدان‌های تحقیق گسترده‌ای را در اختیار پژوهشگران آن قرار دادند. با وصف این خوشبختانه اکثریت قریب به‌اتفاق انسان‌شناسان توانستند بسیار زود با قدرت‌های استعماری فاصله بگیرند و در همه‌جا در حد توان خود تلاش کنند بیش از هر چیز به حفظ میراث‌های فرهنگی بومیان و کمک به آنها برای زندگی در شرایط مورد خواست خود آنها دست یازند. این امر بدون شک یکی از مهم‌ترین نقاط انسان‌شناسان از شرق‌شناسان است که عموماً نگاهی «شیئی‌گرا» به پدیده‌ای خود آن را «شرق» نامیده‌اند می‌انداختند. سعید در کتاب خود بیش از هر چیز بر آن است که نشان دهد شرق‌شناسی شیوه‌ای از اندیشه است که در آن اصل بر یک «تفاوت گذاری و تمایز هستی‌شناختی و شناخت‌شناختی میان شرق و غرب بناشده است و به گروه بزرگی از نویسندگان، از جمله شاعران، رمان‌نویسان، فیلسوفان و نظریه‌پردازان سیاسی و دیوان‌سالاران امپراتوری» سرایت کرده است». ( ص 55)
در بخشی از مقاله «ادوارد سعید: فلسطینی سرگردان» در فصل اول این کتاب می‌خوانیم: «نفوذ قدرتمند سعید در انسان‌شناسی بیش از هر چیز به کتاب کم‌نظیر او «شرق‌شناسی» برمی‌گردد. انسان‌شناسی همواره از نوعی گذشته استعماری در رنج بوده است زیرا هرگز نتوانسته است از یاد ببرد که در نیمه قرن نوزده دولت‌های اروپایی عمدتاً برای اهداف سودجویانه خود در مستعمرات بود که این رشته علمی را تقویت کرده و میدان‌های تحقیق گسترده‌ای را در اختیار پژوهشگران آن قرار دادند. با وصف این خوشبختانه اکثریت قریب به‌اتفاق انسان‌شناسان توانستند بسیار زود با قدرت‌های استعماری فاصله بگیرند و در همه‌جا در حد توان خود تلاش کنند بیش از هر چیز به حفظ میراث‌های فرهنگی بومیان و کمک به آنها برای زندگی در شرایط مورد خواست خود آنها دست یازند. این امر بدون شک یکی از مهم‌ترین نقاط انسان‌شناسان از شرق‌شناسان است که عموماً نگاهی «شیئی‌گرا» به پدیده‌ای خود آن را «شرق» نامیده‌اند می‌انداختند. سعید در کتاب خود بیش از هر چیز بر آن است که نشان دهد شرق‌شناسی شیوه‌ای از اندیشه است که در آن اصل بر یک «تفاوت گذاری و تمایز هستی‌شناختی و شناخت‌شناختی میان شرق و غرب بناشده است و به گروه بزرگی از نویسندگان، از جمله شاعران، رمان‌نویسان، فیلسوفان و نظریه‌پردازان سیاسی و دیوان‌سالاران امپراتوری» سرایت کرده است». (ص 55)


در اولین مقاله از فصل دوم کتاب چنین آمده است: «پروژۀ گفتگوی تمدن‌ها در زمینۀ مناسبی از لحاظ بین‌المللی، توانست به سرعت به بحثی مطرح در میان اندیشمندان و روشنفکران بدل شود. در این میان، شدت تنش‌ها در طول سال‌های گذشته و به ویژه واقعۀ یازدهم سپتامبر 2001، بحرانی گسترده را در سطح جهانی به وجود آورده‌اند که در چارچوب خود بار دیگر موضوع حساسا و پیچیدۀ روابط بین فرهنگ‌ها و پیوستگی‌های پر تناقض آنها با حوزه‌های سیاسی را در نخستین رده از موضوعات مورد پژوهش علوم اجتماعی قرار داد. هر چند این علوم در آغاز شکل‌گیری خود تا اندازۀ زیادی مورد سوء‌استفادۀ حوزۀ سیاسی قرار گفتند تا نظم اجتماعی مورد نیاز این حوزه را در جوامع صنعتی و همچنین در جوامع زیر استعمار خویش به وجود آورند، اما دیری نپایید که گروهی از متفکران در شاخه‌هایی چون جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی، رویکردی کاملاً انتقادی را پیش گرفتند و تا جایی پیش رفتند که قدرت‌های سیاسی گاه به مقابله و رودرویی مستقیم با آنها پرداختند. از این زمان نوسان و دودلی در این علوم میان موضوعی کاملاً انتقادی و موضوعی کارکردی و کاربردی، سبب پیدا شدن زمینه‌های بحران و ابهام در موقعیت این علوم بوده است. در این میان، پروژۀ گفتگوی تمدن‌ها بار دیگر زمینه را برای دامن زدن به این بحث در میان متفکران علوم اجتماعی فراهم آورده است». (ص 155)
در اولین مقاله از فصل دوم کتاب چنین آمده است: «پروژۀ گفتگوی تمدن‌ها در زمینۀ مناسبی از لحاظ بین‌المللی، توانست به سرعت به بحثی مطرح در میان اندیشمندان و روشنفکران بدل شود. در این میان، شدت تنش‌ها در طول سال‌های گذشته و به ویژه واقعۀ یازدهم سپتامبر 2001، بحرانی گسترده را در سطح جهانی به وجود آورده‌اند که در چارچوب خود بار دیگر موضوع حساسا و پیچیدۀ روابط بین فرهنگ‌ها و پیوستگی‌های پر تناقض آنها با حوزه‌های سیاسی را در نخستین رده از موضوعات مورد پژوهش علوم اجتماعی قرار داد. هر چند این علوم در آغاز شکل‌گیری خود تا اندازۀ زیادی مورد سوء‌استفادۀ حوزۀ سیاسی قرار گفتند تا نظم اجتماعی مورد نیاز این حوزه را در جوامع صنعتی و همچنین در جوامع زیر استعمار خویش به وجود آورند، اما دیری نپایید که گروهی از متفکران در شاخه‌هایی چون جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی، رویکردی کاملاً انتقادی را پیش گرفتند و تا جایی پیش رفتند که قدرت‌های سیاسی گاه به مقابله و رودرویی مستقیم با آنها پرداختند. از این زمان نوسان و دودلی در این علوم میان موضوعی کاملاً انتقادی و موضوعی کارکردی و کاربردی، سبب پیدا شدن زمینه‌های بحران و ابهام در موقعیت این علوم بوده است. در این میان، پروژۀ گفتگوی تمدن‌ها بار دیگر زمینه را برای دامن زدن به این بحث در میان متفکران علوم اجتماعی فراهم آورده است». (ص 155)