۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تـ' به 'ت') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شـ' به 'ش') |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در باب ششم، افراسیابی دیدگاهها و باورهای عین القضات را در ده فصل بررسی میکند که عبارتند از: اثبات وجودخدا، نفی جسمیت، خلق و ایجاد، یگانگی ذات، علم خداوند به جزئیات، صفات خداوند، عینیت صفات و ذات، وحدت ذات و تعدد صفات، پیامبر و پیامبری و معاد. | در باب ششم، افراسیابی دیدگاهها و باورهای عین القضات را در ده فصل بررسی میکند که عبارتند از: اثبات وجودخدا، نفی جسمیت، خلق و ایجاد، یگانگی ذات، علم خداوند به جزئیات، صفات خداوند، عینیت صفات و ذات، وحدت ذات و تعدد صفات، پیامبر و پیامبری و معاد. | ||
در باب هفتم، افراسیابی با بررسی اندیشه عرفانی عینالقضات، بر آن است که دیدگاههای او در تصوّف همانهایی است که صوفیه، پیشتر، از آنها سخن گفتهاند.، البته بیان او پختگی و | در باب هفتم، افراسیابی با بررسی اندیشه عرفانی عینالقضات، بر آن است که دیدگاههای او در تصوّف همانهایی است که صوفیه، پیشتر، از آنها سخن گفتهاند.، البته بیان او پختگی و شور و حال افزونتری از پیشینیان دارد. نویسنده به بررسی برخی عقاید عین القضات در «طریقت» و «حقیقت» میپردازد. دریغ که او این کار را با اختصار بسیار، که توجیهپذیر نیست، انجام میدهد. | ||
در باب هشتم، افراسیابی در ادامه، با نتیجهگیری از باورهای عین القضات، او را مردی موحد و مسلمان میداند. برخی عقاید او عبارتند از: محیطبودن علم خداوند به مخلوقات؛ نه عین ذات و نه غیر ذات دانستن صفات خداوندی؛ شریکنداشتن پروردگار؛ کاملبودن بذاته خداوند و صمدیّت او، حادثبودن عاَلم و کفر قائلان به قدیمبودن جهان.<ref>ر.ک: غلامی، طاهره، ص57-56</ref> | در باب هشتم، افراسیابی در ادامه، با نتیجهگیری از باورهای عین القضات، او را مردی موحد و مسلمان میداند. برخی عقاید او عبارتند از: محیطبودن علم خداوند به مخلوقات؛ نه عین ذات و نه غیر ذات دانستن صفات خداوندی؛ شریکنداشتن پروردگار؛ کاملبودن بذاته خداوند و صمدیّت او، حادثبودن عاَلم و کفر قائلان به قدیمبودن جهان.<ref>ر.ک: غلامی، طاهره، ص57-56</ref> | ||
| خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==حقیقت مذهب== | ==حقیقت مذهب== | ||
نوشته عین القضات همدانی (525-492ق) است که آن را در پایان [[شکوی الغریب]] در سه فصل آورده است. این رساله، فصل الختام | نوشته عین القضات همدانی (525-492ق) است که آن را در پایان [[شکوی الغریب]] در سه فصل آورده است. این رساله، فصل الختام شکوی الغـریب به شمار میآید و سه شهادتنامۀ اعتقادی وی را دربردارد. او در «حقیقت مذهب» به ترتیب بـه وحدانیّت و حقانیّت حق تعالی، پیامبری حضرت رسول (ص) و به حقیقت روز رستاخیز گواهی داده و از خود رفع اتهام نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص376-368</ref> | ||
اِشکال علما به عین القضات این است کـه او بـا اعتقادی که نسبت به نبوت دارد، اغلب خَلق را از ایمانآوردن نومید ساخته، مانع ایشان در ایمان بـه نبوت | اِشکال علما به عین القضات این است کـه او بـا اعتقادی که نسبت به نبوت دارد، اغلب خَلق را از ایمانآوردن نومید ساخته، مانع ایشان در ایمان بـه نبوت شده است. او پاسخ میدهد: «من به هیچ روی مدعی نیستم کـه ایمان به «نبوت» بـه ظـهور طوری بالاتر از عقل بستگی دارد، بلکه میگویم حقیقت نبوت طوری است برتر از طور «ولایت» و ولایت طوری است ورای طور «عقل». عین القضات در واقع، میان حقیقت نبوت و طریقۀ شناخت و اعتراف بـه آن تمایز میدهد. انتساب به طریقت «اسماعیلیه» و باور به «اتحاد خلق و مخلوق و عدم تنزیه باری تعالی از نواقص مخلوقات» از اتهامهای دیگر به او است که در پاسخ میگوید: همۀ هستی را یک وجود دربرگرفته است و تنها وجود قدیم الهی است که موجود است و موجودات حادث به راستی وجود ندارند و وجودشان تنها در ارتباط با خداوند است که معنا مییابد.<ref>ر.ک: رحمتی، جمیله، ص46-44</ref> | ||
در پایان، او از عالمانی که سعایتش کردهاند، شِکوه میکند و دردمندانه میگوید: «بهتر آن است به همین اندازه بسندگی نمایم و سخن را با اینهمه دلتنگی، که گریبانگیر من شده، به درازا نکشم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص375</ref> | در پایان، او از عالمانی که سعایتش کردهاند، شِکوه میکند و دردمندانه میگوید: «بهتر آن است به همین اندازه بسندگی نمایم و سخن را با اینهمه دلتنگی، که گریبانگیر من شده، به درازا نکشم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص375</ref> | ||