۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'سـ' به 'س') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مـ' به 'م') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''سلطان العشاق'''، نوشته غلامرضا افراسیابی است که در آن به شرح دیدگاهها و باورهای عین القضات (525-492ق) میپردازد. او در پایان این اثر، رسالۀ «شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البُلدان» عین القضات را ترجمه کرده، با شرح کوتاهی از رجال آن به ضمیمه «حقیقت مذهب» عرضه نموده است. | '''سلطان العشاق'''، نوشته غلامرضا افراسیابی است که در آن به شرح دیدگاهها و باورهای عین القضات (525-492ق) میپردازد. او در پایان این اثر، رسالۀ «شکوی الغریب عن الأوطان إلی علماء البُلدان» عین القضات را ترجمه کرده، با شرح کوتاهی از رجال آن به ضمیمه «حقیقت مذهب» عرضه نموده است. | ||
افرسیابی نام کتابش را از گفتار «عزیز نسفی» در کتاب انسان کامل وی برگرفته است؛ نسفی نخستین بار، عینالقضات را سلطان العشاق خوانده بود.<ref>ر.ک: غلامی، طاهره، ص54</ref>افراسیابی در هشت باب زندگی، زمانه و باورهای عین القضات را بررسی میکند؛ در باب نخست، نویسنده زندگی عین القضات را از منابع کهن و کنونی، با درج عین مطالب و نشانی کتابها نوشته است. این منابع عبارتند از: «درة الأخبار» ترجمه | افرسیابی نام کتابش را از گفتار «عزیز نسفی» در کتاب انسان کامل وی برگرفته است؛ نسفی نخستین بار، عینالقضات را سلطان العشاق خوانده بود.<ref>ر.ک: غلامی، طاهره، ص54</ref>افراسیابی در هشت باب زندگی، زمانه و باورهای عین القضات را بررسی میکند؛ در باب نخست، نویسنده زندگی عین القضات را از منابع کهن و کنونی، با درج عین مطالب و نشانی کتابها نوشته است. این منابع عبارتند از: «درة الأخبار» ترجمه منشی یـزدی؛ «تاریخ الوزراء» ابوالرجاء قمی؛ «الأنـساب» و «اللباب فی تهذیب الأنساب» سمعانی؛ «معجم البلدان» یاقوت حموی؛ «نزهت الأرواح» شمسالدین شهرزوری؛ «نسائم الأسحار» منشی کرمانی؛ «تقویم البلدان» ابو الفداء؛ «میزان الاعتدال» ذهبی؛ «مرآت الجنان» یافعی؛ «طبقات الشافعیه» سبکی؛ «آثار الوزراء» سیف الدیـن عقیلی؛ «نفحات الأنس» جامی؛ «لسان المیزان» ابن حجر عسقلانی؛ «دستور الوزراء» خواندمیر؛ «هفت اقلیم» امین احمد رازی؛ «شذرات الذهب» ابن العماد؛ «طرائق الحقایق» محمد معصوم شیرازی؛ «ریاض العارفین» رضا قلی هدایت؛ «ریحانة الأدب» محمد علی مدرس؛ «خزینة الأصفیاء» مفتی غلام سرور صاحب؛ «هدیة العارفین» اسماعیل پاشا. | ||
در باب دوم افراسیابی با شرح زندگی تا مرگ عین القضات، بر آن است که او مانند بیشتر شافعیان، پیرو اشعریان بوده است و پس از صوفیشدن، از جمود متعارف اشعری بیرون آمد و معتدل شد. او به اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم) به ویژه امیرالمؤمنین (ع) ارادت میورزید. نویسنده همچنین در این باب از «قوام الدین درگزینی» و «عزیزُالدین اصفهنی» اطلاعات ارزندهای میدهد | در باب دوم افراسیابی با شرح زندگی تا مرگ عین القضات، بر آن است که او مانند بیشتر شافعیان، پیرو اشعریان بوده است و پس از صوفیشدن، از جمود متعارف اشعری بیرون آمد و معتدل شد. او به اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیهم) به ویژه امیرالمؤمنین (ع) ارادت میورزید. نویسنده همچنین در این باب از «قوام الدین درگزینی» و «عزیزُالدین اصفهنی» اطلاعات ارزندهای میدهد | ||
| خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نوشته عین القضات همدانی (525-492ق) است که آن را در پایان [[شکوی الغریب]] در سه فصل آورده است. این رساله، فصل الختام شـکوی الغـریب به شمار میآید و سه شهادتنامۀ اعتقادی وی را دربردارد. او در «حقیقت مذهب» به ترتیب بـه وحـدانیّت و حـقانیّت حق تعالی، پیامبری حضرت رسول (ص) و به حقیقت روز رستاخیز گواهی داده و از خود رفع اتهام نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص376-368</ref> | نوشته عین القضات همدانی (525-492ق) است که آن را در پایان [[شکوی الغریب]] در سه فصل آورده است. این رساله، فصل الختام شـکوی الغـریب به شمار میآید و سه شهادتنامۀ اعتقادی وی را دربردارد. او در «حقیقت مذهب» به ترتیب بـه وحـدانیّت و حـقانیّت حق تعالی، پیامبری حضرت رسول (ص) و به حقیقت روز رستاخیز گواهی داده و از خود رفع اتهام نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص376-368</ref> | ||
اِشکال علما به عین القضات این است کـه او بـا اعتقادی که نسبت به نبوت دارد، اغلب خَلق را از ایمانآوردن نومید ساخته، مانع ایشان در ایمان بـه نـبوت شـده است. او پاسخ میدهد: «من به هیچ روی مدعی نیستم کـه ایمان به «نبوت» بـه ظـهور طوری بالاتر از عقل بستگی دارد، بلکه | اِشکال علما به عین القضات این است کـه او بـا اعتقادی که نسبت به نبوت دارد، اغلب خَلق را از ایمانآوردن نومید ساخته، مانع ایشان در ایمان بـه نـبوت شـده است. او پاسخ میدهد: «من به هیچ روی مدعی نیستم کـه ایمان به «نبوت» بـه ظـهور طوری بالاتر از عقل بستگی دارد، بلکه میگویم حـقیقت نبوت طوری است برتر از طور «ولایت» و ولایت طوری است ورای طور «عقل». عین القضات در واقع، میان حـقیقت نبوت و طریقۀ شناخت و اعتراف بـه آن تمایز میدهد. انتساب به طریقت «اسماعیلیه» و باور به «اتحاد خلق و مخلوق و عدم تنزیه باری تعالی از نواقص مخلوقات» از اتهامهای دیگر به او است که در پاسخ میگوید: همۀ هستی را یک وجود دربرگرفته است و تنها وجود قدیم الهی است که موجود است و موجودات حادث به راستی وجود ندارند و وجودشان تنها در ارتباط با خداوند است که معنا مییابد.<ref>ر.ک: رحمتی، جمیله، ص46-44</ref> | ||
در پایان، او از عالمانی که سعایتش کردهاند، شِکوه میکند و دردمندانه میگوید: «بهتر آن است به همین اندازه بسندگی نمایم و سخن را با اینهمه دلتنگی، که گریبانگیر من شده، به درازا نکشم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص375</ref> | در پایان، او از عالمانی که سعایتش کردهاند، شِکوه میکند و دردمندانه میگوید: «بهتر آن است به همین اندازه بسندگی نمایم و سخن را با اینهمه دلتنگی، که گریبانگیر من شده، به درازا نکشم.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص375</ref> | ||