هرم هستی؛ تأملی هیدگری در نظرگاه ابن سینا و طلایه‌داران عرفان خراسان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURهرم هستیJ1.jpg | عنوان =هرم هستی | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = اعتمادی نیا، مجتبی (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =آن سو | مکان نشر =تهران | سال نشر =1398 | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.......» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''هرم هستی؛ تأملی هیدگری در نظرگاه ابن سینا و طلایه‌داران عرفان خراسان''' تألیف مجتبی اعتمادی نیا، نویسنده در این کتاب سنت فلسفی مشاء را در جهان اسلام با عطف توجه به آثار ابن سینا، همچنین سنت عرفانی خراسانی را با چهره‌های شاخصی همچون بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی مورد مطالعه قرار داده است و برای این بررسی از چارچوب‌هایی نظری که در فلسفۀ اگزیستانسیالیستی آلمانی و به طور مشخص در آثار مارتین هایدگر طرح شده، بهره برده است.
'''هرم هستی؛ تأملی هیدگری در نظرگاه ابن سینا و طلایه‌داران عرفان خراسان''' تألیف [[اعتمادی نیا، مجتبی|مجتبی اعتمادی نیا]]، نویسنده در این کتاب سنت فلسفی مشاء را در جهان اسلام با عطف توجه به آثار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، همچنین سنت عرفانی خراسانی را با چهره‌های شاخصی همچون [[بایزید بسطامی، طیفور بن‌ عیسى‌|بایزید بسطامی]] و [[ابوالحسن خرقانی، علی بن احمد|ابوالحسن خرقانی]] مورد مطالعه قرار داده است و برای این بررسی از چارچوب‌هایی نظری که در فلسفۀ اگزیستانسیالیستی آلمانی و به طور مشخص در آثار مارتین هایدگر طرح شده، بهره برده است.
==ساختار==
==ساختار==
کتاب از دو فصل تشکیل شده است.
کتاب از دو فصل تشکیل شده است.
خط ۳۸: خط ۳۸:
نویسنده در فصل نخست، ضمن اشاره به نظرگاه انتقادی برجسته‌ترین نمایندگان فلسفۀ جدید از تقریرهای سنتی هرم هستی، می‌کوشد تا با نگاهی کاملاً اجمالی به عمده‌ترین مکاتب و جریان‌هایی که در چارچوب فلسفۀ غربی هر یک سهمی در نفی، نسیان یا انحلال هرم هستی و اصول مابعدالطبیعی ناظر به آن داشته‌اند، تصویری جامع از نحوۀ مواجهۀ انتقادی فلسفۀ جدید با تلقی هرمی از وجود به دست دهد. اما نگارنده در ادامۀ این فصل می‌کوشد تا از میان نظرگاه‌های انتقادی پیش‌گفته، صرفاً مبتنی بر نقد وجودشناختی هیدگر از تقریرهای سنتی هرم هستی، ظرفیت‌های بالقوۀ نظرگاه سینوی را در پاسخگویی به این نقد و رهایی از این چالش بنیادین که تاریخ دوهزارسالۀ فلسفۀ غربی را نیز به چالش فراخوانده، محل بحث و بررسی نقادانه قرار دهد. در این بخش عمده‌ترین تلاش‌ها معطوف پاسخگویی به این پرسش سرنوشت‌ساز است که آیا تقریر هرم هستی نزد ابن سینا که بی‌شک در طرح نظام وجودشناختی خود متأثر از فلسفه پساسقراطی به‌ویژه مکتب نوافلاطونی بوده است نیز چنان‌که هیدگر می‌انگاشت، با نسیان بنیاد وجود و پرسش ناظر به آن عجین بوده است یا آنکه این طرز تلقی از حقیقت وجود، به‌ویژه در طرح هرم هستی، بر خلاف نظر هیدگر، موجودانگارانه نبوده است؟
نویسنده در فصل نخست، ضمن اشاره به نظرگاه انتقادی برجسته‌ترین نمایندگان فلسفۀ جدید از تقریرهای سنتی هرم هستی، می‌کوشد تا با نگاهی کاملاً اجمالی به عمده‌ترین مکاتب و جریان‌هایی که در چارچوب فلسفۀ غربی هر یک سهمی در نفی، نسیان یا انحلال هرم هستی و اصول مابعدالطبیعی ناظر به آن داشته‌اند، تصویری جامع از نحوۀ مواجهۀ انتقادی فلسفۀ جدید با تلقی هرمی از وجود به دست دهد. اما نگارنده در ادامۀ این فصل می‌کوشد تا از میان نظرگاه‌های انتقادی پیش‌گفته، صرفاً مبتنی بر نقد وجودشناختی هیدگر از تقریرهای سنتی هرم هستی، ظرفیت‌های بالقوۀ نظرگاه سینوی را در پاسخگویی به این نقد و رهایی از این چالش بنیادین که تاریخ دوهزارسالۀ فلسفۀ غربی را نیز به چالش فراخوانده، محل بحث و بررسی نقادانه قرار دهد. در این بخش عمده‌ترین تلاش‌ها معطوف پاسخگویی به این پرسش سرنوشت‌ساز است که آیا تقریر هرم هستی نزد ابن سینا که بی‌شک در طرح نظام وجودشناختی خود متأثر از فلسفه پساسقراطی به‌ویژه مکتب نوافلاطونی بوده است نیز چنان‌که هیدگر می‌انگاشت، با نسیان بنیاد وجود و پرسش ناظر به آن عجین بوده است یا آنکه این طرز تلقی از حقیقت وجود، به‌ویژه در طرح هرم هستی، بر خلاف نظر هیدگر، موجودانگارانه نبوده است؟


در فصل دوم، نویسنده کوشیده تا با مراجعه به یکی از بالنده‌ترین و ناب‌ترین ساحات تفکر در تمدن اسلامی، از ظرفیت‌های بالقوه و استعدادهای بی‌نظیر آن در ارائۀ نظرگاهی تازه در باب هستی و مراتب آن بهره جوید. مباحث این فصل که به طور خاص، معطوف نوعی استعدادسنجی در نظرگاه عرفانی بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی است، بر این فرضیه ابتنا یافته که نظرگاه وجودی این دو شخصیت برجسته حوزۀ عرفانی خراسان، بر خلاف رویکردهای متعارف در فلسفه و عرفان نظری اسلامی، کمتر در چنبرۀ متافیزیک موجودانگارانۀ مستظهر به نسیان وجود گرفتار آمده است و بر این اساس، مصادیقی از تجربۀ ناب وجود از منظر هیدگر را می‌توان نزد آنان پیگیری نمود. نگارنده در این فصل با اتکا بر فرضیۀ پیش‌گفته می‌کوشد تا با محوریت بحث از حقیقت و مراتب هستی نزد عارفان مذکور، ضمن مقایسۀ اجمالی دیدگاه آنان با نوع رویکردهای فیلسوفان و عارفان نظری مسلمان در این‌باره، امکان استخراج طرحی از وجود که مستظهر به مابعدالطبیعه‌ای غیریونانی و تجربه‌ای اصیل از حقیقت وجود است را محل بحث و تأمل قرار دهد.<ref> [https://literaturelib.com/books/4447 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
در فصل دوم، نویسنده کوشیده تا با مراجعه به یکی از بالنده‌ترین و ناب‌ترین ساحات تفکر در تمدن اسلامی، از ظرفیت‌های بالقوه و استعدادهای بی‌نظیر آن در ارائۀ نظرگاهی تازه در باب هستی و مراتب آن بهره جوید. مباحث این فصل که به طور خاص، معطوف نوعی استعدادسنجی در نظرگاه عرفانی [[بایزید بسطامی، طیفور بن‌ عیسى‌|بایزید بسطامی]] و [[ابوالحسن خرقانی، علی بن احمد|ابوالحسن خرقانی]] است، بر این فرضیه ابتنا یافته که نظرگاه وجودی این دو شخصیت برجسته حوزۀ عرفانی خراسان، بر خلاف رویکردهای متعارف در فلسفه و عرفان نظری اسلامی، کمتر در چنبرۀ متافیزیک موجودانگارانۀ مستظهر به نسیان وجود گرفتار آمده است و بر این اساس، مصادیقی از تجربۀ ناب وجود از منظر هیدگر را می‌توان نزد آنان پیگیری نمود. نگارنده در این فصل با اتکا بر فرضیۀ پیش‌گفته می‌کوشد تا با محوریت بحث از حقیقت و مراتب هستی نزد عارفان مذکور، ضمن مقایسۀ اجمالی دیدگاه آنان با نوع رویکردهای فیلسوفان و عارفان نظری مسلمان در این‌باره، امکان استخراج طرحی از وجود که مستظهر به مابعدالطبیعه‌ای غیریونانی و تجربه‌ای اصیل از حقیقت وجود است را محل بحث و تأمل قرار دهد.<ref> [https://literaturelib.com/books/4447 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
 
 
==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references />