۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الصّراح من الصّحاح؛ فرهنگ واژگان تازی به فارسی''' تألیف محمد بن عمر بن خالد مشهور به جمال | '''الصّراح من الصّحاح؛ فرهنگ واژگان تازی به فارسی''' تألیف [[قرشی، جمال|محمد بن عمر بن خالد]] مشهور به [[قرشی، جمال|جمال قرشی]]، دانشمند ترکستانی، این کتاب فرهنگ واژگان عربی و فارسی، ترجمه و مختصر کتاب [[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|صحاحاللغه]] [[جوهری، اسماعیل بن حماد|ابونصر اسماعیل بن جوهری]] است و در ۶۸۱ق در کاشغر تألیف یافته است. قرشی در این اثر انتقاداتی نیز به مؤلف صحاحاللغه وارد کرده است. [[حیدریان، محمدحسین|محمدحسین حیدریان]] در سال ۱۳۹۷ش، این کتاب را تصحیح و با ترجمه بخش های عربی آن منتشر کرد. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
فرهنگنويسي که در قاموس انديشة اسلامي، کاري بسيار ارزنده و به شدت مورد نياز بود، مورد توجّه و اقبال حاکمان و دانشمندان مسلمان قرار گرفت؛ اما فرهنگنويسان بزرگي چون ازهري هروي با نگارش تهذيب | فرهنگنويسي که در قاموس انديشة اسلامي، کاري بسيار ارزنده و به شدت مورد نياز بود، مورد توجّه و اقبال حاکمان و دانشمندان مسلمان قرار گرفت؛ اما فرهنگنويسان بزرگي چون [[ازهری، محمد بن احمد|ازهري هروي]] با نگارش [[تهذيب اللغة|تهذيب اللغه]]، [[ابن درید، محمد بن حسن|ابن دريد]] با تأليف [[جمهرة اللغة|جمهرةاللغه]]، [[قالی، اسماعیل بن قاسم|ابوعلي قالي]] با نگارش [[البارع فی اللغة|البارع فياللغه]]، [[ابراهيم اسحاق فارابي]] (دايي جوهري) با تأليف [[ديوان الادب]]، [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد طالقاني]] با تأليف [[المحيط في اللغة|المحيط]] و [[ابن فارس، احمد بن فارس|ابن فارس]] با نگارش و [[مجمل اللغة|المجمل]] و [[معجم مقاييس اللغة|مقاييس اللغه]] در کنار جوهري همه ايراني هستند و بنابراين نقش ايرانيان در ارتقاء و تعالي زبان عربي بيهمتاست. [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] اين بيهمتايي را در مقدمه مشهور کتاب [[تاريخ ابن خلدون|العبر]] خود چنين شرح ميدهد: «پس علوم هم از آيينهاي شهرياران به شمار ميرفت و عرب از آنها و بازار رايج آنها دور بود و در آن عهد مردم شهري عبارت از عجمان (ايرانيان) يا کساني مشابه و نظاير آنان بودند از قبيل موالي و اهالي شهرهاي بزرگي که در آن روزگار در تمدن و کيفيات آن مانند: صنايع و پيشهها از ايرانيان تبعيت ميکردند چه ايرانيان به علت تمدن راسخي که از آغاز تشکيل دولت فارس داشتهاند بر اين امور استوارتر و تواناتر بودند، چنانکه صاحب صناعت نحو [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]] و پس از او [[فارسی، علی بن بلبان|فارسي]] و به دنبال آنان [[زجاج، ابراهیم بن سری|زجاج]] بود و همه آنان از لحاظ نژاد ايراني به شمار ميرفتند، ليکن تربيت آنان در محيط زبان عربي بود و آنان زبان را در مهد تربيت آميزش با عرب آموختند و آن را به صورت قوانين و فني درآوردند که آيندگان از آن بهرهمند شوند. همچنين بيشتر دانندگان حديث که آنها را براي اهل اسلام حفظ کرده بودند ايراني بودند يا از لحاظ زبان و مهد تربيت، ايراني به شمار ميرفتند [زيرا فنون در عراق و نواحي نزديک آن توسعه يافته بود] و همه عالمان اصول فقه چنانکه ميداني و هم کليه علماي علم کلام و همچنين بيشتر مفسران ايراني بودند و به جز ايرانيان کسي به حفظ و تدوين علم قيام نکرد و از اين رو مصداق گفتار پيامبر(ص) پديد آمد که فرمود: «اگر دانش بر گردن آسمان درآويزد قومي از مردم فارس بدان نائل ميآيند و آن را به دست ميآورند». | ||
کتاب صراح اللغه يا الصُراح من الصحاح ابوالفضل اثر محمد بن عمر بن خالد مشهور به جمال قَرشي، دانشمند ترکستاني متولد 628ق در شهر الماليغ (الما آتاي کنوني) و متوفاي دهه اول قرن هشتم بين سالهاي 705 تا 710ق است. | کتاب صراح اللغه يا الصُراح من الصحاح ابوالفضل اثر محمد بن عمر بن خالد مشهور به جمال قَرشي، دانشمند ترکستاني متولد 628ق در شهر الماليغ (الما آتاي کنوني) و متوفاي دهه اول قرن هشتم بين سالهاي 705 تا 710ق است. | ||