۱۱۰٬۲۵۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
باید یادآور شد این کتاب بیان، مانند آثاری نیست که بعد از قرن پنجم در این حوزه پدید آمد؛ آثاری دشوارفهم و اغلب مجرد از عالم واقع و بیشتر مدرسی و ذهنی، بلکه درست از دورهای است که علم ـ و دانشهای مختلف ـ تلاش زیادی دارند تا عالمانه و روی محورهای خاص خود بچرخند نه آنکه تبدیل به بافتههای ذهنی شده و فارغ از مسیر واقعی پیشرفت آن علم، قدم بردارند و هنرنمایی لفظی کنند. | باید یادآور شد این کتاب بیان، مانند آثاری نیست که بعد از قرن پنجم در این حوزه پدید آمد؛ آثاری دشوارفهم و اغلب مجرد از عالم واقع و بیشتر مدرسی و ذهنی، بلکه درست از دورهای است که علم ـ و دانشهای مختلف ـ تلاش زیادی دارند تا عالمانه و روی محورهای خاص خود بچرخند نه آنکه تبدیل به بافتههای ذهنی شده و فارغ از مسیر واقعی پیشرفت آن علم، قدم بردارند و هنرنمایی لفظی کنند. | ||
اینجا «بیان» دانشی است میانرشتهای که منطق و فلسفه و اخلاق و سیاست و اصولا «تفهیم و تفهم» و «معرفت» را هدف گرفته و تلاش میکند اصول آن را در شکل بسیار منطقی و طبیعی بیان کند. در این تفسیر، کتاب البرهان، اثری است در فلسفۀ معرفت و شناخت، فلسفهای که پیش از رسیدن به بحث از مقولات فلسفی و طبیعی و ....، به فهم و خطاب و درک زبانی میاندیشد و میکوشد تا زبان تفهیم و تفاهم را بشناساند و نشان دهد منطق سخن گفتن، تنها منطق صوری ارسطویی و استدلال قیاسی نیست، بلکه نوعی تفاهم بیانی است که در وقت استدلال، به همه چیز باید توجه داشته باشد نه اینکه فقط به صغری و کبرای عقلی بچسبد. اگر پذیرفته شود که عقل اسلامی به مقدار زیادی عقل عربی است، این اثر یکی از بهترین نمونههایی است که میتوان آن را تکیهگاه دانست. | اینجا «بیان» دانشی است میانرشتهای که منطق و فلسفه و اخلاق و سیاست و اصولا «تفهیم و تفهم» و «معرفت» را هدف گرفته و تلاش میکند اصول آن را در شکل بسیار منطقی و طبیعی بیان کند. در این تفسیر، کتاب البرهان، اثری است در فلسفۀ معرفت و شناخت، فلسفهای که پیش از رسیدن به بحث از مقولات فلسفی و طبیعی و....، به فهم و خطاب و درک زبانی میاندیشد و میکوشد تا زبان تفهیم و تفاهم را بشناساند و نشان دهد منطق سخن گفتن، تنها منطق صوری ارسطویی و استدلال قیاسی نیست، بلکه نوعی تفاهم بیانی است که در وقت استدلال، به همه چیز باید توجه داشته باشد نه اینکه فقط به صغری و کبرای عقلی بچسبد. اگر پذیرفته شود که عقل اسلامی به مقدار زیادی عقل عربی است، این اثر یکی از بهترین نمونههایی است که میتوان آن را تکیهگاه دانست. | ||
البته بسیاری از عناوین مورد بحث در این کتاب که صدالبته یک اثر تأسیسی هم هست ـ با این توضیح که خودش را استمرار کتاب البیان و التبیین جاحظ میداند - بعدها در آثار پسین تکرار شد؛ اما به نظر میرسد به هیچ روی به اندازهای که لازم بود از آن استفاده نشد و روش علمی آن الگو قرار نگرفت. با این حال از لحاظ محتوا و به دلیل اینکه از یک مقطع بسیار مهم علمی برخاسته و به دست ما رسیده و جمود عصرهای بعد روی آن اثر نگذاشته، اهمیت فوقالعادهای دارد. | البته بسیاری از عناوین مورد بحث در این کتاب که صدالبته یک اثر تأسیسی هم هست ـ با این توضیح که خودش را استمرار کتاب البیان و التبیین جاحظ میداند - بعدها در آثار پسین تکرار شد؛ اما به نظر میرسد به هیچ روی به اندازهای که لازم بود از آن استفاده نشد و روش علمی آن الگو قرار نگرفت. با این حال از لحاظ محتوا و به دلیل اینکه از یک مقطع بسیار مهم علمی برخاسته و به دست ما رسیده و جمود عصرهای بعد روی آن اثر نگذاشته، اهمیت فوقالعادهای دارد. |