۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURسرگذشت فکری شاهرخ مسکوبJ1.jpg | عنوان =سرگذشت فکری شاهرخ مسکوب | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = اسحاق پور، یوسف (نویسنده) مسکوب، شاهرخ (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =فرهنگ جاوی...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''سرگذشت فکری شاهرخ مسکوب به پیوست «غزل غزلهای سلیمان» ترجمۀ شاهرخ مسکوب''' تألیف یوسف اسحاق | '''سرگذشت فکری شاهرخ مسکوب به پیوست «غزل غزلهای سلیمان» ترجمۀ شاهرخ مسکوب''' تألیف [[اسحاق پور، یوسف|یوسف اسحاق پور]]، این کتاب، متن سخنرانی نویسنده است که در سال ۲۰۰۵ به مناسبت درگذشت [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]] ایراد شده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
این کتاب، متن سخنرانی نویسنده است که در سال ۲۰۰۵ به مناسبت درگذشت شاهرخ مسکوب ایراد شده است. شاهرخ | این کتاب، متن سخنرانی نویسنده است که در سال ۲۰۰۵ به مناسبت درگذشت [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]] ایراد شده است. [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]]، روشنفکر، نویسنده، مترجم و شاهنامهشناس، در سال ۱۳۰۴در بابل به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه علمیهی تهران گذراند و ادامه تحصیلاتش را در اصفهان پی گرفت. در سال ۱۳۲۴به تهران بازگشت و در سال ۱۳۲۷از دانشگاه تهران در رشتۀ حقوق فارغالتحصیل شد. او از ۱۳۳۶به مطالعه و تحقیق در حوزۀ فرهنگ، ادبیات و ترجمه روی آورد. پس از انقلاب به پاریس مهاجرت کرد و تا آخرین روز حیات به فعالیت فرهنگی خود ادامه داد و به نگارش، ترجمه و پژوهش پرداخت. مسکوب روز سهشنبه بیستوسوم فروردین ۱۳۸۴در بیمارستان کوشن پاریس درگذشت. شهرت [[مسکوب، شاهرخ|مسکوب]] تا حد زیادی وامدار پژوهشهای او در «[[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامه]]» [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] است. کتاب «ارمغان مور» و «مقدمهای بر رستم و اسفندیار» او از مهمترین منابع شاهنامهپژوهی به شمار میروند. تألیف کتابهای «سوگ سیاوش»، «داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع»، «مقدمهای بر رستم و اسفندیار»، «در کوی دوست»، «گفتوگو در باغ» و «چند گفتار در فرهنگ ایران»، را نیز میتوان از جمله آثار او برشمرد. | ||
مسکوب کار فرهنگی را با ترجمه شروع کرده بود؛ ابتدا از رمان سیاسی «خوشههای خشم»، قبل ازا ینکه به تراژدیهای یونانی یا به عهد عتیق بپردازد. «رستم و اسفندیار» اولین نوشتۀ شخصی او بود. بعد از انتشار این کتاب کار اداری او را راهی اروپا کرد و فرصتی برای او پیش آمد که با آثار هنری، نمایشی و فرهنگی غرب تماس مستقیم برقرار کند. | [[مسکوب، شاهرخ|مسکوب]] کار فرهنگی را با ترجمه شروع کرده بود؛ ابتدا از رمان سیاسی «خوشههای خشم»، قبل ازا ینکه به تراژدیهای یونانی یا به عهد عتیق بپردازد. «رستم و اسفندیار» اولین نوشتۀ شخصی او بود. بعد از انتشار این کتاب کار اداری او را راهی اروپا کرد و فرصتی برای او پیش آمد که با آثار هنری، نمایشی و فرهنگی غرب تماس مستقیم برقرار کند. | ||
شاهرخ مسکوب دقیقاً بهجا و اندازۀ خودش آگاه بود. زیاد دربارۀ خداوند نام و خداوند جای فکر کرده و نوشته بود؛ چون جای و نام برای او اهمیت اساسی داشتند. اگر «نام» با آن جنبۀ اخلاقی شخصی او رابطه داشت؛ یعنی آزادمنشی و حس داد و بردباری در مقابل همۀ مشکلات به خاطر آنها، «جای» بیشتر به کار شاهرخ مسکوب مربوط است، به آنچه نوشته و در دسترس خوانندههاست. خودش کاملاً به جا و اندازۀ خودش آگاه بود و آنها را به بهترین وجه به کمال رسانیده و پر کرده بود. آگاه به اینکه همطراز فردوسی و حافظ نیست و با آگاهی از این فاصله، عنوان کتابی را که یک عمر دربارۀ شاهنامه نوشت و «درگذشت ارمغان مور» گذاشت، ولی در عین حال خوب آگاه بود که شاهرخ مسکوب است. یعنی از نوادری که با دانایی، وارث دنیای فرهنگی اران است. | [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]] دقیقاً بهجا و اندازۀ خودش آگاه بود. زیاد دربارۀ خداوند نام و خداوند جای فکر کرده و نوشته بود؛ چون جای و نام برای او اهمیت اساسی داشتند. اگر «نام» با آن جنبۀ اخلاقی شخصی او رابطه داشت؛ یعنی آزادمنشی و حس داد و بردباری در مقابل همۀ مشکلات به خاطر آنها، «جای» بیشتر به کار [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]] مربوط است، به آنچه نوشته و در دسترس خوانندههاست. خودش کاملاً به جا و اندازۀ خودش آگاه بود و آنها را به بهترین وجه به کمال رسانیده و پر کرده بود. آگاه به اینکه همطراز فردوسی و حافظ نیست و با آگاهی از این فاصله، عنوان کتابی را که یک عمر دربارۀ شاهنامه نوشت و «درگذشت ارمغان مور» گذاشت، ولی در عین حال خوب آگاه بود که [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]] است. یعنی از نوادری که با دانایی، وارث دنیای فرهنگی اران است. | ||
مسکوب مصحح نبود؛ ولی کارهای محققین را بهخوبی میشناخت. برای او هزارویک چیز دیگر هم لازم بود که اکثر محققین ـ که بهاجبار باید به یک نقطه پیله کنند ـ در کار خود از آن بویی نبردهاند. نوشتۀ شاهرخ مسکوب احتیاج دارد به فلسفه، به تاریخ، به عرفان، به زبانشناسی، به زیباییشناسی، به شناخت ادیان و اسطورههای هندی، ایرانی و اروپایی و اسطورهها و کتابهای مقدس سایر ادیان و شناخت ادبیات ایران و دنیا و .... . نوشته های بزرگ مسکوب، بُعدهای مختلف و قشرهای متفاوت دارند. این از تجزیه و تحلیلهای سیاسی و تاریخی و اجتماعی شروع میشود تا مسائل ظریف عرفانی و ادبی. | [[مسکوب، شاهرخ|مسکوب]] مصحح نبود؛ ولی کارهای محققین را بهخوبی میشناخت. برای او هزارویک چیز دیگر هم لازم بود که اکثر محققین ـ که بهاجبار باید به یک نقطه پیله کنند ـ در کار خود از آن بویی نبردهاند. نوشتۀ [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]] احتیاج دارد به فلسفه، به تاریخ، به عرفان، به زبانشناسی، به زیباییشناسی، به شناخت ادیان و اسطورههای هندی، ایرانی و اروپایی و اسطورهها و کتابهای مقدس سایر ادیان و شناخت ادبیات ایران و دنیا و .... . نوشته های بزرگ مسکوب، بُعدهای مختلف و قشرهای متفاوت دارند. این از تجزیه و تحلیلهای سیاسی و تاریخی و اجتماعی شروع میشود تا مسائل ظریف عرفانی و ادبی. | ||
در این کتاب، ابتدا اشارهای به زندگی و آثار نویسندۀ کتاب شده و بعد از آن متن سخنرانی نویسنده دربارۀ [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]] آورده شده است. بخش بعدی کتاب اختصاص به کتابشناسی [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]] دارد. | |||
«غزل غزلهای سلیمان» یکی از سِفرهای عهد عتیق و از شاهکارهای کممانند ادبیات غنایی جهان است که در پیوست این کتاب، متن این شاهکار ادبی کهن با ترجمۀ ترجمۀ [[مسکوب، شاهرخ|شاهرخ مسکوب]] آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/4754 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | |||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||