سرگذشت فکری شاهرخ مسکوب به پیوست «غزل غزلهای سلیمان» ترجمۀ شاهرخ مسکوب
سرگذشت فکری شاهرخ مسکوب | |
---|---|
پدیدآوران | اسحاق پور، یوسف (نویسنده) مسکوب، شاهرخ (مترجم) |
ناشر | فرهنگ جاوید |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 1ـ71ـ6182ـ600ـ978 |
موضوع | مسکوب، شاهرخ، ۱۳۰۴-۱۳۸۴,منتقدان -- ایران -- سرگذشتنامه,riticsB -- Iran -- Biography,محققان -- ایران -- سرگذشتنامه,cholarsB -- Iran -- Biography |
کد کنگره | BS ۴۹۱/الف۵س۴ |
سرگذشت فکری شاهرخ مسکوب به پیوست «غزل غزلهای سلیمان» ترجمۀ شاهرخ مسکوب تألیف یوسف اسحاق پور، این کتاب، متن سخنرانی نویسنده است که در سال ۲۰۰۵ به مناسبت درگذشت شاهرخ مسکوب ایراد شده است.
گزارش کتاب
این کتاب، متن سخنرانی نویسنده است که در سال ۲۰۰۵ به مناسبت درگذشت شاهرخ مسکوب ایراد شده است. شاهرخ مسکوب، روشنفکر، نویسنده، مترجم و شاهنامهشناس، در سال ۱۳۰۴در بابل به دنیا آمد. دوره ابتدایی را در مدرسه علمیهی تهران گذراند و ادامه تحصیلاتش را در اصفهان پی گرفت. در سال ۱۳۲۴به تهران بازگشت و در سال ۱۳۲۷از دانشگاه تهران در رشتۀ حقوق فارغالتحصیل شد. او از ۱۳۳۶به مطالعه و تحقیق در حوزۀ فرهنگ، ادبیات و ترجمه روی آورد. پس از انقلاب به پاریس مهاجرت کرد و تا آخرین روز حیات به فعالیت فرهنگی خود ادامه داد و به نگارش، ترجمه و پژوهش پرداخت. مسکوب روز سهشنبه بیستوسوم فروردین ۱۳۸۴در بیمارستان کوشن پاریس درگذشت. شهرت مسکوب تا حد زیادی وامدار پژوهشهای او در «شاهنامه» فردوسی است. کتاب «ارمغان مور» و «مقدمهای بر رستم و اسفندیار» او از مهمترین منابع شاهنامهپژوهی به شمار میروند. تألیف کتابهای «سوگ سیاوش»، «داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع»، «مقدمهای بر رستم و اسفندیار»، «در کوی دوست»، «گفتوگو در باغ» و «چند گفتار در فرهنگ ایران»، را نیز میتوان از جمله آثار او برشمرد.
مسکوب کار فرهنگی را با ترجمه شروع کرده بود؛ ابتدا از رمان سیاسی «خوشههای خشم»، قبل ازا ینکه به تراژدیهای یونانی یا به عهد عتیق بپردازد. «رستم و اسفندیار» اولین نوشتۀ شخصی او بود. بعد از انتشار این کتاب کار اداری او را راهی اروپا کرد و فرصتی برای او پیش آمد که با آثار هنری، نمایشی و فرهنگی غرب تماس مستقیم برقرار کند.
شاهرخ مسکوب دقیقاً بهجا و اندازۀ خودش آگاه بود. زیاد دربارۀ خداوند نام و خداوند جای فکر کرده و نوشته بود؛ چون جای و نام برای او اهمیت اساسی داشتند. اگر «نام» با آن جنبۀ اخلاقی شخصی او رابطه داشت؛ یعنی آزادمنشی و حس داد و بردباری در مقابل همۀ مشکلات به خاطر آنها، «جای» بیشتر به کار شاهرخ مسکوب مربوط است، به آنچه نوشته و در دسترس خوانندههاست. خودش کاملاً به جا و اندازۀ خودش آگاه بود و آنها را به بهترین وجه به کمال رسانیده و پر کرده بود. آگاه به اینکه همطراز فردوسی و حافظ نیست و با آگاهی از این فاصله، عنوان کتابی را که یک عمر دربارۀ شاهنامه نوشت و «درگذشت ارمغان مور» گذاشت، ولی در عین حال خوب آگاه بود که شاهرخ مسکوب است. یعنی از نوادری که با دانایی، وارث دنیای فرهنگی اران است.
مسکوب مصحح نبود؛ ولی کارهای محققین را بهخوبی میشناخت. برای او هزارویک چیز دیگر هم لازم بود که اکثر محققین ـ که بهاجبار باید به یک نقطه پیله کنند ـ در کار خود از آن بویی نبردهاند. نوشتۀ شاهرخ مسکوب احتیاج دارد به فلسفه، به تاریخ، به عرفان، به زبانشناسی، به زیباییشناسی، به شناخت ادیان و اسطورههای هندی، ایرانی و اروپایی و اسطورهها و کتابهای مقدس سایر ادیان و شناخت ادبیات ایران و دنیا و..... نوشته های بزرگ مسکوب، بُعدهای مختلف و قشرهای متفاوت دارند. این از تجزیه و تحلیلهای سیاسی و تاریخی و اجتماعی شروع میشود تا مسائل ظریف عرفانی و ادبی.
در این کتاب، ابتدا اشارهای به زندگی و آثار نویسندۀ کتاب شده و بعد از آن متن سخنرانی نویسنده دربارۀ شاهرخ مسکوب آورده شده است. بخش بعدی کتاب اختصاص به کتابشناسی شاهرخ مسکوب دارد.
«غزل غزلهای سلیمان» یکی از سِفرهای عهد عتیق و از شاهکارهای کممانند ادبیات غنایی جهان است که در پیوست این کتاب، متن این شاهکار ادبی کهن با ترجمۀ ترجمۀ شاهرخ مسکوب آورده شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات