۱۱۰٬۳۷۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
داراشکوه درک حضور فرزانگان هندو و مسلمان را بسی مغتنم میداشت و با آنان ملاقات میکرد، همچنین او با ملا شاه بدخشانی ملاقات کرد و در حلقه مریدان او در آمد و به سلسله قادری پیوست.<ref> ر.ک: همان، ص10 </ref> | داراشکوه درک حضور فرزانگان هندو و مسلمان را بسی مغتنم میداشت و با آنان ملاقات میکرد، همچنین او با ملا شاه بدخشانی ملاقات کرد و در حلقه مریدان او در آمد و به سلسله قادری پیوست.<ref> ر.ک: همان، ص10 </ref> | ||
او در طول عمر کوتاه خود آثار مهم و متعددی به فارسی نوشت، اما دو اثر برجستۀ او، یکی ترجمۀ اوپانیشادها به زبان فارسی است که بر آن سرّاکبر نام نهاد، و دیگری رسالۀ مجمعالبحرین که تلاشی صادقانه و پافشارانه بر اثبات يگانگى مفاهيم تصوف اسلامى و آیین هندوست. در واقع داراشکوه رؤیای تقریب ادیان را در سر میپروراند و بویژه در جامعه متکثر هند بر آن بود که دین بزرگ اسلام و هندو را به هم پیوند زند که گفتهاند اگر در این راه موفق میشد شبه قارۀ هند به دو بخش هند و پاکستان تقسیم نمیشد و تاریخ آسیا تغییر میکرد.<ref> ر.ک: ارجمند، جمشید، صفحه شانزده</ref> | او در طول عمر کوتاه خود آثار مهم و متعددی به فارسی نوشت، اما دو اثر برجستۀ او، یکی ترجمۀ اوپانیشادها به زبان فارسی است که بر آن سرّاکبر نام نهاد، و دیگری رسالۀ مجمعالبحرین که تلاشی صادقانه و پافشارانه بر اثبات يگانگى مفاهيم تصوف اسلامى و آیین هندوست. در واقع داراشکوه رؤیای تقریب ادیان را در سر میپروراند و بویژه در جامعه متکثر هند بر آن بود که دین بزرگ اسلام و هندو را به هم پیوند زند که گفتهاند اگر در این راه موفق میشد شبه قارۀ هند به دو بخش هند و پاکستان تقسیم نمیشد و تاریخ آسیا تغییر میکرد.<ref> ر.ک: ارجمند، جمشید، صفحه شانزده</ref> اعتقادی که سر خود را در این راه داد. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
دارا شكوه چندینبار عهدهدار فرمانروائى ولايات و ايالات مختلف هند گردید، ازخود شایستگی نشان داد که این شایستگی ممکن است باعث حسادت برادران دیگر شده و به دشمنی و ستیز تبدیل شده باشد . بھرحال جنگی در ١٠٦٨ با اورنگزیب بوقوع پیوست که پدر به طرفداری از داراشکوه وارد ستیز شد. ولی در نهم رمضان ١٠٦٨ شكست خورد وشبانه با جمعی از سپاهیانش راهی دهلی گردید وسیس در اگره به تقویت قوای خود پرداخت، او در جمادیالثانی ١٠٦٩ق دوبارە با اورنگزیب به جنگ پرداخت، که این بارهم به شکست انجامید. پس ازآن قصد پناهندگی بهایران داشت که مهلت آن را نیافت و دستگیر گردید. او درشب پنجشنبه بیست و دوم ذیحجه ١٠٦٩ق به دستور برادرش اورنگزیب به قتل رسید.<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص25</ref> | دارا شكوه چندینبار عهدهدار فرمانروائى ولايات و ايالات مختلف هند گردید، ازخود شایستگی نشان داد که این شایستگی ممکن است باعث حسادت برادران دیگر شده و به دشمنی و ستیز تبدیل شده باشد . بھرحال جنگی در ١٠٦٨ با اورنگزیب بوقوع پیوست که پدر به طرفداری از داراشکوه وارد ستیز شد. ولی در نهم رمضان ١٠٦٨ شكست خورد وشبانه با جمعی از سپاهیانش راهی دهلی گردید وسیس در اگره به تقویت قوای خود پرداخت، او در جمادیالثانی ١٠٦٩ق دوبارە با اورنگزیب به جنگ پرداخت، که این بارهم به شکست انجامید. پس ازآن قصد پناهندگی بهایران داشت که مهلت آن را نیافت و دستگیر گردید. او درشب پنجشنبه بیست و دوم ذیحجه ١٠٦٩ق به دستور برادرش اورنگزیب با اتهام زندیق بودن به قتل رسید.<ref> ر.ک: حیدریان، محمدحسین، ص25</ref> | ||
==آثار== | ==آثار== |