علم البديع: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد'
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد')
 
خط ۳۰: خط ۳۰:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
مقاله ابتداى كتاب با تعريفى از كتاب معروف «[[مختصر المعاني|التلخيص]]» [[خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن|خطیب قزوينى]] آغاز شده است. وى بديع را اين‌گونه تعريف مى‌كند: «علمى است كه به‌وسيله آن شيوه‌هاى نيكو كردن كلام پس از رعايت مطابقت و وضوح دلالت شناخته مى‌شود». پس از آن تعاريفى از مقدمه [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] و [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسكرى]] ارائه شده است.
مقاله ابتداى كتاب با تعريفى از كتاب معروف «[[مختصر المعاني|التلخيص]]» [[خطیب قزوینی، محمد بن عبدالرحمن|خطیب قزوينى]] آغاز شده است. وى بديع را اين‌گونه تعريف مى‌كند: «علمى است كه به‌وسيله آن شيوه‌هاى نيكو كردن كلام پس از رعايت مطابقت و وضوح دلالت شناخته مى‌شود». پس از آن تعاريفى از مقدمه [[ابن خلدون، عبدالرحمن‌ بن‌ محمد|ابن خلدون]] و [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال عسكرى]] ارائه شده است.


نویسنده، معتقد است كه عبدالله بن المعتز اولين كسى است كه بديع را به‌عنوان يك علم مطرح كرد و مباحث آن را كه با مباحث علم معانى و بيان مخلوط بود، مشخص نمود. عبدالعزيز عتيق سپس از تطورات اين علم در اعصار مختلف و علماى اين علم و آثارى كه پيرامون اين علم به رشته تحرير درآمده سخن گفته است. در انتهاى اين مقاله، نویسنده به اين نكته اشاره كرده است كه شعراء و ادبا در قرون متأخر، در استفاده از اين علم زياده‌روى كرده‌اند و مدارسى براى اين علم ايجاد شده است. علماى بديع مفهوم آن را توسعه داده‌اند؛ به‌گونه‌اى كه شامل صور بيانى و بسيارى از صورت‌هاى علم معانى نيز شده است و حتى آنچه را كه از اين علم نيست هم به آن افزوده‌اند، پس بديع غير واقعى با بديع حقيقى مخلوط شده است. البته اين موضوع حكايت از سوء برداشت و كوتاهى آنها داشته و از ارزش علم بديع نمى‌كاهد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16879/1/73 متن كتاب، ص 73]</ref>
نویسنده، معتقد است كه عبدالله بن المعتز اولين كسى است كه بديع را به‌عنوان يك علم مطرح كرد و مباحث آن را كه با مباحث علم معانى و بيان مخلوط بود، مشخص نمود. عبدالعزيز عتيق سپس از تطورات اين علم در اعصار مختلف و علماى اين علم و آثارى كه پيرامون اين علم به رشته تحرير درآمده سخن گفته است. در انتهاى اين مقاله، نویسنده به اين نكته اشاره كرده است كه شعراء و ادبا در قرون متأخر، در استفاده از اين علم زياده‌روى كرده‌اند و مدارسى براى اين علم ايجاد شده است. علماى بديع مفهوم آن را توسعه داده‌اند؛ به‌گونه‌اى كه شامل صور بيانى و بسيارى از صورت‌هاى علم معانى نيز شده است و حتى آنچه را كه از اين علم نيست هم به آن افزوده‌اند، پس بديع غير واقعى با بديع حقيقى مخلوط شده است. البته اين موضوع حكايت از سوء برداشت و كوتاهى آنها داشته و از ارزش علم بديع نمى‌كاهد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/16879/1/73 متن كتاب، ص 73]</ref>