۱٬۱۲۴
ویرایش
(←الف) |
(←ب) |
||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
===ب=== | ===ب=== | ||
آثاری كه ابن خلدون پس از دست شستن از سیاست نوشته و به لحاظ اهمیتشان در زندگىنامه خود از آنها یاد كرده است؛ و اساساً ابن خلدون به واسطه نگارش آنها پرآوازه گشته است. با توجه به رابطه درونى و موضوعى این آثار و پیوستگى طرحى كه آنها را پدید آورده است، باید آنها را در كنار هم مورد بحث قرار داد. این آثار عبارتند از كتاب «العبر» و «التعریف». | آثاری كه ابن خلدون پس از دست شستن از سیاست نوشته و به لحاظ اهمیتشان در زندگىنامه خود از آنها یاد كرده است؛ و اساساً ابن خلدون به واسطه نگارش آنها پرآوازه گشته است. با توجه به رابطه درونى و موضوعى این آثار و پیوستگى طرحى كه آنها را پدید آورده است، باید آنها را در كنار هم مورد بحث قرار داد. این آثار عبارتند از كتاب «العبر» و «التعریف». | ||
ابن خلدون اثر نخستین را كتاب «العبر و دیوانالمبتدإ و الخبر في أیامالعرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذويالسلطان الأكبر» نامیده است یعنى آن را «تاریخ نوع بشر به طور جامع و كامل» معرفى مىكند. ابن خلدون در فراغت كامل از اشتغالات سیاسى و در عزلت قلعه ابن سلامه آغاز به تألیف این تاریخ كرد. او با تألیف این اثر مىخواست پاسخى برای چراهای بسیاری كه تجربه روزمره و مشهوداتش پیش مىآورد، بیابد و اثری بیافریند كه به منزله اصل و مرجعى باشد برای مورخان آینده تا از آن به عنوان نمونه و سرمشق خویش بهره گیرند. | ابن خلدون اثر نخستین را كتاب «العبر و دیوانالمبتدإ و الخبر في أیامالعرب و العجم و البربر و من عاصرهم من ذويالسلطان الأكبر» نامیده است یعنى آن را «تاریخ نوع بشر به طور جامع و كامل» معرفى مىكند. ابن خلدون در فراغت كامل از اشتغالات سیاسى و در عزلت قلعه ابن سلامه آغاز به تألیف این تاریخ كرد. او با تألیف این اثر مىخواست پاسخى برای چراهای بسیاری كه تجربه روزمره و مشهوداتش پیش مىآورد، بیابد و اثری بیافریند كه به منزله اصل و مرجعى باشد برای مورخان آینده تا از آن به عنوان نمونه و سرمشق خویش بهره گیرند. | ||
ابن خلدون در ضمن گزارش تاریخ مغرب در گذشته نزدیك به زمان خود، جز نقل از منابع مكتوب، روایات بسیاری از استادش آبلى مىآورد. نكته اخیر را با توجه به فاصله زمانى میان دوره شاگردی ابن خلدون نزد آبلى و عزلت در قلعه ابن سلامه (بیش از 20 سال) شاید بتوان به عنوان یكى از مراحل اوّلیه تكوین اندیشه تاریخى یا التفات به تاریخ در ذهن ابن خلدون تلقى كرد. وانگهى، هر چند تاریخ غیردینى در هیچ مدرسهای در قلمرو اسلامى عرضه نمىشد و تاریخ در میان مسلمانان نیز چون جوامع یونانى و لاتینى جنبه واقعهنگاری و داستانسرایى داشته است، اما كثرت نوشتههای تاریخى مسلمانان در سدههای میانى مؤید آن است كه در آن اعصار، دنیای اسلامى بسى بیش از مناطق دیگر مستعد پرورش فكر تاریخى بوده است و پیش از ابن خلدون در شمال غرب افریقا اندیشههایى شبیه افكار وی به شكلى ابتدایى مطرح بوده است. در وهله نخست، گذشته مغرب بود كه ذهن ابن خلدون را به خود مىكشید تا حال را در پرتو آن دریابد. بررسى گذشته، خود مشكلاتى پیش مىآورد كه جز با تعمق در پدیدهها و تحولات معاصر، راهبردن به حل آن میسر نبود. | ابن خلدون در ضمن گزارش تاریخ مغرب در گذشته نزدیك به زمان خود، جز نقل از منابع مكتوب، روایات بسیاری از استادش آبلى مىآورد. نكته اخیر را با توجه به فاصله زمانى میان دوره شاگردی ابن خلدون نزد آبلى و عزلت در قلعه ابن سلامه (بیش از 20 سال) شاید بتوان به عنوان یكى از مراحل اوّلیه تكوین اندیشه تاریخى یا التفات به تاریخ در ذهن ابن خلدون تلقى كرد. وانگهى، هر چند تاریخ غیردینى در هیچ مدرسهای در قلمرو اسلامى عرضه نمىشد و تاریخ در میان مسلمانان نیز چون جوامع یونانى و لاتینى جنبه واقعهنگاری و داستانسرایى داشته است، اما كثرت نوشتههای تاریخى مسلمانان در سدههای میانى مؤید آن است كه در آن اعصار، دنیای اسلامى بسى بیش از مناطق دیگر مستعد پرورش فكر تاریخى بوده است و پیش از ابن خلدون در شمال غرب افریقا اندیشههایى شبیه افكار وی به شكلى ابتدایى مطرح بوده است. در وهله نخست، گذشته مغرب بود كه ذهن ابن خلدون را به خود مىكشید تا حال را در پرتو آن دریابد. بررسى گذشته، خود مشكلاتى پیش مىآورد كه جز با تعمق در پدیدهها و تحولات معاصر، راهبردن به حل آن میسر نبود. | ||
توجه به تاریخ، به عنوان وسیلهای برای حل مشكل زمان حال، آن را معنىدارتر از تاریخ سنتى مىكند و اشكالهای تاریخ نگاری سنتى و اخبار تاریخى را پیش مىكشد كه مستلزم پیدا كردن معیار و محكى برای تشخیص صحیح و سقیم و غث و سمین آن است. بر این اساس، پیش از پرداختن به علم تاریخ باید مبانى آن را مطرح كرد. این استدلال ذهنى، موجب تركیب و فصلبندی «شگفت» و بىسابقه تاریخ ابن خلدون شده است. او تألیف خود را بر یك مقدمه (در معنای عام آن، پیش گفتار) و 3 كتاب قرار داده است: مقدمه، در فضیلت دانش تاریخ و تحقیق روشهای آن و اشاره به اغلاط مورخان؛ كتاب نخست، در اجتماع و تمدن و یادكردن عوارض ذاتى آن...؛ كتاب دوم، در اخبار عرب و قبیلهها و دولتهای آن... و برخى از ملتها و دولتهای مشهور كه با ایشان همزمان بودهاند...؛ كتاب سوم، در اخبار بربر... و كشورها و دولتهایى كه آن قوم بهویژه در دیار مغرب تشكیل دادهاند. مقدمه و كتاب نخست همان است كه اصطلاحاً به مقدمه ابن خلدون معروف شده و تقریباً یك هفتم كل اثر تاریخى او را دربرمىگیرد (ج 1 از چاپ 7 جلدی تاریخ ابن خلدون). | توجه به تاریخ، به عنوان وسیلهای برای حل مشكل زمان حال، آن را معنىدارتر از تاریخ سنتى مىكند و اشكالهای تاریخ نگاری سنتى و اخبار تاریخى را پیش مىكشد كه مستلزم پیدا كردن معیار و محكى برای تشخیص صحیح و سقیم و غث و سمین آن است. بر این اساس، پیش از پرداختن به علم تاریخ باید مبانى آن را مطرح كرد. این استدلال ذهنى، موجب تركیب و فصلبندی «شگفت» و بىسابقه تاریخ ابن خلدون شده است. او تألیف خود را بر یك مقدمه (در معنای عام آن، پیش گفتار) و 3 كتاب قرار داده است: مقدمه، در فضیلت دانش تاریخ و تحقیق روشهای آن و اشاره به اغلاط مورخان؛ كتاب نخست، در اجتماع و تمدن و یادكردن عوارض ذاتى آن...؛ كتاب دوم، در اخبار عرب و قبیلهها و دولتهای آن... و برخى از ملتها و دولتهای مشهور كه با ایشان همزمان بودهاند...؛ كتاب سوم، در اخبار بربر... و كشورها و دولتهایى كه آن قوم بهویژه در دیار مغرب تشكیل دادهاند. مقدمه و كتاب نخست همان است كه اصطلاحاً به مقدمه ابن خلدون معروف شده و تقریباً یك هفتم كل اثر تاریخى او را دربرمىگیرد (ج 1 از چاپ 7 جلدی تاریخ ابن خلدون). | ||
ابن خلدون نخستین نسخه تنقیح شده اثرش را از قلعه ابن سلامه برای سلطان تونس ابوالعباس حفصى ارسال و به او اهدا كرد. | ابن خلدون نخستین نسخه تنقیح شده اثرش را از قلعه ابن سلامه برای سلطان تونس ابوالعباس حفصى ارسال و به او اهدا كرد. | ||
«التعریف» نهتنها از لحاظ آگاهى به وقایع تاریخى و اسناد مندرج در آن، برای تاریخ سیاسى و فكری و ادبى روزگار ابن خلدون اهمیت دارد، بلكه مطمئنترین وسیله برای یافتن و تعقیب مسیر اندیشه او در تألیف مقدمه است و نصار در قسمتى از تحقیق خود به این كوشش برخاسته است. التعریف از آغاز، جزئى از تاریخ ابن خلدون بوده و تنها نامش آن را از دیگر بخشها جدا مىكرده است. در بعضى نسخههای این اثر، كه بعدها پرداخته شده، عنوان «رحلة» پسندیدهتر نموده و آن را رحلة ابن خلدون نامیدهاند. این دوگانگى عنوان یك اثر، بعدها عدهای چون بروكلمان را به متعدد و متفاوت انگاشتن آثار ابن خلدون در این مورد كشاند، در حالى كه موضوع این عنوانها یكى بیش نبوده است.<ref> رحیملو، یوسف، ج3، ص444-458</ref> | «التعریف» نهتنها از لحاظ آگاهى به وقایع تاریخى و اسناد مندرج در آن، برای تاریخ سیاسى و فكری و ادبى روزگار ابن خلدون اهمیت دارد، بلكه مطمئنترین وسیله برای یافتن و تعقیب مسیر اندیشه او در تألیف مقدمه است و نصار در قسمتى از تحقیق خود به این كوشش برخاسته است. التعریف از آغاز، جزئى از تاریخ ابن خلدون بوده و تنها نامش آن را از دیگر بخشها جدا مىكرده است. در بعضى نسخههای این اثر، كه بعدها پرداخته شده، عنوان «رحلة» پسندیدهتر نموده و آن را رحلة ابن خلدون نامیدهاند. این دوگانگى عنوان یك اثر، بعدها عدهای چون بروكلمان را به متعدد و متفاوت انگاشتن آثار ابن خلدون در این مورد كشاند، در حالى كه موضوع این عنوانها یكى بیش نبوده است.<ref> رحیملو، یوسف، ج3، ص444-458</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references/> |