پرش به محتوا

خصائص التراکيب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آمدی (ابهام زدایی)' به 'آمدی (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - ']] ↵' به ' [[')
جز (جایگزینی متن - 'آمدی (ابهام زدایی)' به 'آمدی (ابهام‌زدایی)')
خط ۳۱: خط ۳۱:
معانی یا علم معانی یکی از شاخه‌های سه‌گانهٔ علوم بلاغی در ادبیات است که فایدهٔ آن آگهی بر اسرار بلاغت در نظم و نثر است. با این دانش، حالات لفظ عربی به هنگامی که لفظ به وسیله همین حالات با مقتضای حال مطابقت می‌کند، شناخته می‌شود. مباحثی مانند تعریف، تنکیر، ذکر، حذف، اظهار و اضمار از حالات لفظ شمرده می‌شوند. مصنف نام این حالات را خصایص، کیفیات یا هیئت‌ها گذارده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 75</ref>‏   
معانی یا علم معانی یکی از شاخه‌های سه‌گانهٔ علوم بلاغی در ادبیات است که فایدهٔ آن آگهی بر اسرار بلاغت در نظم و نثر است. با این دانش، حالات لفظ عربی به هنگامی که لفظ به وسیله همین حالات با مقتضای حال مطابقت می‌کند، شناخته می‌شود. مباحثی مانند تعریف، تنکیر، ذکر، حذف، اظهار و اضمار از حالات لفظ شمرده می‌شوند. مصنف نام این حالات را خصایص، کیفیات یا هیئت‌ها گذارده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 75</ref>‏   


[[ابوموسی، محمد محمد|ابوموسی]] در مقدمه (تمهید) در بارۀ پیشینۀ علم بلاغت سخن گفته و مثال‌هایی از بزرگان این علم آورده است و جایگاه آن را در میان دانش زبان عربی بیان کرده است. مدعی است که کتاب‌های ادیبان گذشته، همچون [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[علی بن عبدالعزیز]]، [[آمدی (ابهام زدایی)|آمدی]]، [[ابن قدامه، عبدالله بن احمد|ابن قدامه]] و [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] مسائل بلاغت را به نقد، نحو، لغت و مانند آن‌ها مخلوط کرده‌اند که به مرور، به دست کسانی همچون [[ابن معتذر]] در کتاب بدیع، [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال]] در [[الصناعتین؛ الكتابة و الشعر|کتاب صناعتین]]، [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر]] در کتاب [[دلائل الإعجاز في علم المعاني|دلائل الاعجاز]] و [[أسرار البلاغة في علم البيان|اسرار البلاغه]] جداسازی انجام شده است و پژوهشگر می‌باید اصول بلاغت را از این بحث‌ها پیراسته گرداند. وی در این کتاب می‌خواهد به مرویاتی در صناعت شعر و ادب که [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و مانند او به آن‌ها توجه کرده‌اند، بپردازد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 46</ref>  
[[ابوموسی، محمد محمد|ابوموسی]] در مقدمه (تمهید) در بارۀ پیشینۀ علم بلاغت سخن گفته و مثال‌هایی از بزرگان این علم آورده است و جایگاه آن را در میان دانش زبان عربی بیان کرده است. مدعی است که کتاب‌های ادیبان گذشته، همچون [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[علی بن عبدالعزیز]]، [[آمدی (ابهام‌زدایی)|آمدی]]، [[ابن قدامه، عبدالله بن احمد|ابن قدامه]] و [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] مسائل بلاغت را به نقد، نحو، لغت و مانند آن‌ها مخلوط کرده‌اند که به مرور، به دست کسانی همچون [[ابن معتذر]] در کتاب بدیع، [[عسکری، حسن بن عبدالله|ابوهلال]] در [[الصناعتین؛ الكتابة و الشعر|کتاب صناعتین]]، [[جرجانی، عبدالقاهر بن عبدالرحمان|عبدالقاهر]] در کتاب [[دلائل الإعجاز في علم المعاني|دلائل الاعجاز]] و [[أسرار البلاغة في علم البيان|اسرار البلاغه]] جداسازی انجام شده است و پژوهشگر می‌باید اصول بلاغت را از این بحث‌ها پیراسته گرداند. وی در این کتاب می‌خواهد به مرویاتی در صناعت شعر و ادب که [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و مانند او به آن‌ها توجه کرده‌اند، بپردازد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص 46</ref>  


این اثر دارای سه مقدمه یک تمهید و پنج فصل است؛ فصاحت و بلاغت، احوال اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند  و احوال متعلقات فعل، محتوای فصل‌ها را تشکیل می‌دهد.  
این اثر دارای سه مقدمه یک تمهید و پنج فصل است؛ فصاحت و بلاغت، احوال اسناد خبری، احوال مسندالیه، احوال مسند  و احوال متعلقات فعل، محتوای فصل‌ها را تشکیل می‌دهد.