۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''مجالس عارفان'''، مجموعهای از مطالب 22 مجلس موعظه و یادآوری است که صوفی مشهور، [[ابوسعید ابوالخیر]] (357-440ق)، عارف و بنیانگذار طریقت نقشبندى، [[یوسف بن ایوب همدانی]] (متوفای 535ق) و شخصی ناشناس، بیان کردهاند. پژوهشگر معاصر، [[اکبر راشدینیا]] (متولد 1356ش)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای سودمند نوشته و عارفان مذکور را بااختصار شناسانده و درباره مجالس مذکور و ویژگیهای نسخه خطی توضیحاتی ارائه کرده است. | '''مجالس عارفان'''، مجموعهای از مطالب 22 مجلس موعظه و یادآوری است که صوفی مشهور، [[ابوسعید ابوالخیر]] (357-440ق)، عارف و بنیانگذار طریقت نقشبندى، [[همدانی، یوسف بن ایوب|یوسف بن ایوب همدانی]] (متوفای 535ق) و شخصی ناشناس، بیان کردهاند. پژوهشگر معاصر، [[راشدینیا، اکبر|اکبر راشدینیا]] (متولد 1356ش)، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای سودمند نوشته و عارفان مذکور را بااختصار شناسانده و درباره مجالس مذکور و ویژگیهای نسخه خطی توضیحاتی ارائه کرده است. | ||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
* [[اکبر راشدینیا]]، با تأکید بر اینکه: | * [[راشدینیا، اکبر|اکبر راشدینیا]]، با تأکید بر اینکه: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''گر عشق نبودى و غم عشق نبودى''|2=''چندین سخن نغز که گفتى که شنودى؟''}} | {{ب|''گر عشق نبودى و غم عشق نبودى''|2=''چندین سخن نغز که گفتى که شنودى؟''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
افزوده است: | افزوده است: | ||
* مجالس عارفان، یکى از کهنترین و لطیفترین متون ادبیات پارسى است که از یکسو ما را در شناخت بهتر ادبیات و فرهنگ ایران اسلامى یارى مىرساند و از سوى دیگر با دغدغهها و آموزههاى معرفتى و طریقتى بزرگانى همچون [[ابوسعید ابوالخیر]] و [[خواجه یوسف همدانى]] آشنا مىسازد که پیش از این ما آنها را بیشتر از زبان دیگران شناخته بودیم<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص13</ref>. | * مجالس عارفان، یکى از کهنترین و لطیفترین متون ادبیات پارسى است که از یکسو ما را در شناخت بهتر ادبیات و فرهنگ ایران اسلامى یارى مىرساند و از سوى دیگر با دغدغهها و آموزههاى معرفتى و طریقتى بزرگانى همچون [[ابوسعید ابوالخیر]] و [[همدانی، یوسف بن ایوب|خواجه یوسف همدانى]] آشنا مىسازد که پیش از این ما آنها را بیشتر از زبان دیگران شناخته بودیم<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص13</ref>. | ||
* در کلمات ابوسعید عبارات زیادى هست که در آنها تصوّف رسمى مورد انتقاد قرار گرفته است و احتمالاً همین مسئله باعث شده بود که بزرگان تصوّف، همچون [[ابوالقاسم قشیری]] و [[خواجه عبدالله انصارى]] میانه خوبى با او نداشته باشند. وى از تصوّف گاه به حیلهگرى و شیادى تعبیر کرده و سخن [[محمّد بن على قصاب]] را تکرار مىکرد که گفته بود: | * در کلمات [[ابوسعید ابوالخیر|ابوسعید]] عبارات زیادى هست که در آنها تصوّف رسمى مورد انتقاد قرار گرفته است و احتمالاً همین مسئله باعث شده بود که بزرگان تصوّف، همچون [[قشیری، عبدالکریم بن هوازن|ابوالقاسم قشیری]] و [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] میانه خوبى با او نداشته باشند. وى از تصوّف گاه به حیلهگرى و شیادى تعبیر کرده و سخن [[محمّد بن على قصاب]] را تکرار مىکرد که گفته بود: «تصوّف اولش «حال» بود، بعد به «قال و قیل» تبدیل شد و امروزه هم «حال» از میان رفته و هم «قال» و جز «شیادى» چیزى برجاى نمانده است»<ref>ر.ک: همان، ص26</ref>. | ||
==ساختار و محتوا== | ==ساختار و محتوا== |